نماهای ساختمانی امروزی مثل تزئینی بر روی کیک عروسی هستند
یک هنرمند معمار اغلب نماهای ساختمانی امروزی را یک پدیده سطحی نگرانه و همانند تزئینی برای کیک عروسی دانست و گفت: متاسفانه در شکل گیری نماهای ساختمانی از طرف سیستم کارفرمایی، سطحی از ساختمان که باید دارای پارامترهای مشخصی از بحث فضا، فرم و ساختمان داشته باشد، تبدیل به یکسری سطوح دوبعدی ناکارآمد با زیاده خواهیها و افراط گرایی در شکل دادن به سیما و منظر شهری شده است.
عبدالرضا قلیپور افزود: یکسری نماهایی وجود دارد که در استفاده از برخی مواد و متریالها زیاده روی شده و یک بی قاعدگی مزمن در شکل گیری آن وجود دارد که نشان میدهد سازندگان و یا طراحان آنها، اصول زیبایی شناختی و هنری را نمیدانند و نسبت به آن بی توجه هستند، زیرا کار به دست متخصص و هنرمند سپرده نمیشود و آثاری که در فضاهای شهری وجود دارند تنها الگوهای کپی و تقلید شده از منابع ژورنالی، و خارج از حیطه معماری و اهداف معمارانه هست.
قلیپور با بیان اینکه معماری ویترین مردم یک سرزمین است، گفت: وضعیت معماری در شرایط کنونی به گونهای است که اگر این روند ادامه یابد، تمدن این مرزبوم در سالهای آتی دچار فقدان و کاستیهای جبران ناپذیری خواهد شد.
وی گفت: امروزه، دانش و هنر گرانقدر معماری، روزهایی از عمر و حیات خود را سپری میکند که در حال جان دادن است، چرا که ما کیفیت را فدای کمیت کردهایم و مصرف گرایی و ساختمان سازی بر معماری ما غلبه کرده است.
وی در خصوص رشته معماری، گفت: دانش و هنر معماری رشتهای است که همواره با تمدن بشر عجین بوده و متفاوت با بسیاری از رشتههای تخصصی دیگر، یک جامعیت فرهنگی و کلان نگری بالایی را در حوزه شکل گیری و تاثیر در فرهنگ بشر، در طول ادوار تاریخی داشته و دارد.
وی افزود: معماری به عنوان پدیدهای بنیادین است که تمام آیینها و اعتقادات بشر و تمامی نهادهای انسانی و هنری را در خصوص انسان و جوامع بشری دربر میگیرد و در چالش با آن قرار دارد. معماری، اولین هنر انسان در شکل دادن به فضای زیستی، آسایشی و امنیتی خود است که در قالب ساختارهای معمارانه شکل گرفته و روح معنویت و زیبایی شناختی انسان با این موضوع توام شده و با مقوله هنر به اعتلا رسیده است.
وی ادامه داد: تاسف بزرگ این است که در شرایط فعلی، معماری سرزمین ما بسیار مغفول واقع شده و از جنبههای کیفی، هنری و ارزشی که بتواند ارزشهای یک ملت را به نمایش بگذارد مورد بی توجهی قرار بگیرد و به خاطر مشکلاتی از بابت تفاهم موضوع معماری که بین کارفرما، معمار و جامعه وجود دارد، کاستیهای بسیار و بی مهریهای چشم گیری شامل حال فضای معمارانه و محصولات معماری شده است.
جامعه معماری دچار ساختمان زدگی شده است
قلیپور با بیان اینکه اکثریت جامعه معماری ما دچار اپیدمی خطرناک ساختمان زدگی شده است، اظهار کرد: موضوع کارفرما، حدود دو قرن است که در کارهای معماری جهان حاکم شده و قبلا در عرضه آثار معماری، بحث کارفرمایی به شکل امروزی وجود نداشت و یک معمار و یا هنرمند، آثار خود را براساس خواستههای جامعه و برای مردم، آیین و اعتقادات آنها، به صورت هنرمندانه و مسئولانه شکل میداد.
وی متذکر شد: با رجوع به معماری سنتی و آثار تاریخی میتوان گفت که سیر تحول و رشد معماری یک جریان بالای ۱۰۰۰ سالانه است که با یک سیر تحولاتی مشخص و با یکپارچگی و پیوستگی معینی شروع شده و با تکامل به نقطه کنونی رسیده است. این امر نشان میدهد که یک هوش و ارادهی جمعی و تفاهمی ناخودآگاه در اجتماع در خصوص محصولات و آثار معماری وجود داشته اما اکنون این قضیه بسیار جنبههای شخصی، سودجویانه و سلیقهای پیدا کرده است.
وی افزود: بدمدیریتیها، کج سلیقهگیها و نظام کارفرما محوری از نوع امروزی آن، سیر تکامل ارزشی و تخصصی آثار معماری را محدود کرده است.
این معمار گفت: اکنون میبینیم که بیشتر انواع ساخت و سازها در زمینه ساختمانهای پرکاربرد و با مقیاس خرد و میانه از جمله مسکن، ساختمانهای اداری، تجاری و خدماتی است که از زیر دست معمار خارج میشود و کل فرآیند به یکسری اصول و ضوابطی بسنده کرده تا حداقلها را رعایت کند و در نتیجه آرمان گرایی، اصالت و هنرپروری، ارزشمندی و ارزش سازی برای آثار معماری مورد اغفال و کم توجهی قرار گرفته است.
تعامل معماری و هنر تاثیر بسزایی در فضای ذهنی مخاطب میگذارد
این معمار در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه اکنون معماری در ایران، کشوری که فرهنگ و تمدن بیش از ۲۰۰۰ ساله دارد، بیشتر به سمت ساختمان سازی رفته و کمتر توجهی به جنبه هنری آن میشود، گفت: قطعا تعامل میان معماری و هنر تاثیر بسزایی در فضای ذهنی مخاطب خواهد داشت و فضایی ایجاد میشود که با ساختار تعریف شده در چارچوب قانونی، هنرمندان به راحتی بتوانند آثار خود را با حاشیه اطمینان بالا در جامعه هنری و حتی اجتماع عمومی برای مخاطبان عام عرضه کنند که تاثیر مهمی در تقارب میان اذهان عمومی به هنر و آشنایی هر چه بیشتر با ارزش هنر و هنرمند دارد و در نهایت منجر به تفاهم بیشتر مردم با فضای هنری و هنرمندان خواهد شد.