یادداشت

طاهره نصر؛ پژوهشگر و تحلیگر هویت شهری معماری ایرانی– اسلامی

برج‌های بلندبالا، نشانه‌های شهر ؟

هویت شهری یکی از پیچیده‌ترین و بحث انگیزترین مباحث نظری در شهرسازی است. چگونه می‌توان آن را در شهرها و یا در عناصر معماری ایجاد کرد و یا ارزیابی کرد؟

برج‌های بلندبالا، نشانه‌های شهر ؟

این سوالی اساسی
است که بسیاری از محققین به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای آن هستند. از منظر علوم
اجتماعی شهرها مکان های مناسبی برای شکل گیری نهادهای اجتماعی اعتلای ارزشهای
فرهنگی، گسترش و تحکیم روابط و مناسبات اجتماعی و پاسداری ارزش‌های انسانی وهویت
های ملی و محلی هستند.

تعریف هویت شهری بر
گرفته از واژه «هویت» است، اگر بخواهیم هویت را برای شهر در نظر بگیریم به
پارامترهایی که این هویت را شکل می‌دهد که همان مؤلفه‌های طبیعی، مصنوعی و انسانی
است، باید توجه کنیم.

مؤلفه‌های طبیعی به
عنوان جغرافیای شهری؛ پوشش گیاهی، آب و هوا یا اقلیم شهری و عناصری از این دست
هویت شهری را شکل می‌دهند و به همین دلیل است که، مثلاً چهره شهر شیراز با اقلیم
گرم و خشکی که دارد با شهر یزد که چهره کویری یا شمال شهر که اقلیم معتدل و مربوط
دارد، متفاوت است و اینها هویت منطقه را شکل می‌دهند.

دسته دوم مؤلفه
مصنوعی است، یعنی آن چیزی که ساخته دست معمار یا شهرساز است، متاسفانه در دنیای
امروز موقع ساخت‌وساز به ویژگی‌های طبیعی مناطق اهمیت داده نمی‌شود و برای همین،
شهرهای کشور شبیه هم هستند؛ در واقع قوطی کبریت‌هایی می‌سازیم و به اسم ساختمان
تحویل مردم می‌دهیم، بدون اینکه توجه داشته باشیم اصلاً این شهر چه چشم اندازی
دارد و چه منظر شهری را از مؤلفه‌های طبیعی می‌توانیم برای این شهر در نظر بگیریم.

آیین‌ها و آداب و
رسومی که مردم با آن خو گرفته‌اند و حتی خصوصیات اخلاقی و روحیاتی که مردم دارند،
جزو این مؤلفه است؛ به طور مثال، روحیه مردم شیراز با شمال کشور متفاوت است و حتی
روانشناسان پا را فراتر می‌گذارند و می‌گویند که، روحیه مردم مناطق سردسیر با
روحیه مردم گرمسیری متفاوت است.

در هویت کالبد شهری
با بافت‌های سنتی نیز مواجه هستیم که در کنار دیگر مؤلفه‌های ذکر شده به شهر هویت
می‌بخشد و حائز اهمیت است؛ ما نمی‌توانیم فقط با عناصر شهرسازی امروزه مواجه
باشیم، هر شهر واجد یک تاریخ و پشتوانه تاریخی است که همین پشتوانه به آن شهر ارزش
می‌دهد.

بافت سنتی موجود در
شهرهای قدیمی، مثل شیراز به عنوان هسته اولیه شهر محسوب می‌شوند و این بناهای
قدیمی نشانه‌هایی هستند که به شهر هویت می‌بخشند، برای مثال آرامگاه حافظ در شیراز
یک «لند مارک» است.اما برج‌هایی که در حال حاضر به عنوان نشانه شهر ساخته می‌شوند،
مثل برج میلاد در تهران، نمی‌توانند لندمارک باشند چرا که پشتوانه تاریخی و عنصر
گذر زمان را به همراه ندارد.

امروزه از توسعه‌های
شهری گریزی نیست و ناچاریم که مثل دیگر نقاط جهان پیشرفت و توسعه شهری داشته باشیم
، مشکل از جایی شروع می‌شود که ما توسعه شهری همه جانبه را فراموش می‌کنیم ، یعنی
هم از لحاظ اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ساخت و ساز شهری به صورت متوازن توسعه پیدا
کنیم.

اکنون برج‌سازی با فرهنگ ما متناسب نیست؛ مسئله
محرمیت و آداب و سنن و باورهایی که داریم در ساخت و ساز برج‌ها مورد غفلت واقع می‌شود.،
برج‌هایی ساخته می‌شود که در اتاق‌های هم دید دارند و حتی خانم خانه هم در آن
آسایش و راحتی ندارد، آشپزخانه‌هایی می‌سازیم که حریم و محرمیت رعایت نمی‌شود. در
اقلیم شیراز؛ نور جنوب و جنوب غرب را به خوبی داریم اما اکثر ساختمان‌ها را شرقی،
غربی می‌سازیم، که خانه رطوبت می‌گیرد. متاسفانه فقط بعد اقتصادی ساخت‌وساز را می‌بینیم،
در صورتی که مردم ما حقشان ببیشتر از اینها است، نباید خانه‌هایی که برای مردم می‌سازیم
را به شکل آلونک بینیم؛ باید توجه شود که قرار است یک خانواده در آن زندگی کند نه
اینکه اوغات فراغتش را سپری کند.

راه حل

راه حل این مسائل
در اولین قدم فرهنگ سازی است و بعد فراهم کردن زیر ساخت‌های فرهنگی؛ اگر بخواهیم
صفت ایرانی و اسلامی را پشت واژه شهرسازی بیاوریم و به آن افتخار کنیم و خلاف جهت
عمل کنیم به مرور این صفت ایرانی و اسلامی تکراری می‌شود و شکست می‌خورد.

باید اول مشخص کنیم که فرهنگ ایرانی و اسلامی چه
ویژگی‌هایی در معماری داشته و امروزه چطور می‌توانیم آن‌ها را در معماری‌مان لحاظ
کنیم. متاسفانه طرح تفصیلی که ما در شهرسازی استفاده می‌کنیم در هیچ جای دنیا مورد
قبول نیست و در واقع شکست خورده است چرا که این طرح‌های تفصیلی با یک تصمیم به
راحتی تغییر کاربری می‌دهد، مثلاً در کنار یک خانه دوطبقه یک برج چند طبقه بالا می‌آید؛
طرح‌های ساختاری و راهبردی بهترین جایگزین برای طرح‌های تفصیلی است که در کشورهای
مختلفی کاربرد دارد و با این طرح می‌شود؛ ساختارها را شناخت و راهبردها را مشخص و
نحوه کاربری و جانمایی شهری را تعیین کرد.

شیراز به لحاظ فرصت‌های
تاریخی، زیارتی و درمانی که دارد می‌تواند از سراسر کشورهای جهان اسلام توریست جذب
کند اما متاسفانه زیر ساخت‌های لازم را ندارد، مثلاً در کنار بارگاه حضرت شاهچراغ
زائرسرای مناسب یا مکانی که قابل استفاده برای همه اقشار باشد وجود ندارد و از نظر
درمانی یک هتل بیمارستان مناسب برای استفاده همراهان بیمار وجود ندارد.

متاسفانه شهر شیراز
به سمت غرب و شمال غرب درحال گسترش است و امکانات شهری بیشتر به آن نقاط برده می‌شود
و در همه جای شهر توسعه و زیرساخت‌های لازم دیده نمی‌شود، این توسعه نامتوازن به
سمت غرب تخریب باغات قصردشت را هم به دنبال دارد و اینها در خور نام سومین حرم اهل
بیت نیست.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا