یادداشت

دکتر سعید معیدفر،مشاور اجتماعی وزیر راه‌وشهرسازی و رئیس اسبق انجمن جامعه‌شناسان ایران

«تمرکززدایی فقر» در مسکن اجتماعی

یکی از مسوولیت‌های اصلی وزارت راه‌وشهرسازی که در عنوان این وزارتخانه ذکر نشده و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است مساله تامین مسکن برای آحاد مردم خواهد بود.

سیاست تامین مسکن در یک جامعه به دو بخش تقسیم می‌شود:

۱تامین مسکن
برای تمام اقشار جامعه که شامل تدوین سیاست‌هایی با هدف جلوگیری از مشکل تامین
مسکن، برطرف کردن موانع تامین مسکن (ملکی و استیجاری)، برآورد تامین مسکن برای نسل‌های
آینده و پیش‌بینی نیازهای جدید مسکن برای افق ۱۰ سال آینده و سیاست‌گذاری متناسب
با این نیازها می‌شود. موضوعات مذکور معمولا در طرح جامع مسکن به‌عنوان یک طرح
بالادستی در بخش مسکن پیش‌بینی می‌شود که یکی از اقدامات وزارت راه‌وشهرسازی تدوین
این طرح با سیاست‌گذاری برای این حوزه طی ۱۲ سال آینده است
.

تامین مسکن را حتی می‌توان در دو گروه سنی سالمندان و جوانان بررسی
کرد: در حال حاضر افراد سالمندی در جامعه وجود دارند که به‌رغم یک عمر زندگی شرافتمندانه
اما هنوز نتوانسته‌اند در زمان بازنشستگی خود صاحب مسکن باشند و همچنان به‌عنوان
مستاجر از این خانه به آن خانه جابه‌جا می‌شوند. ضمن اینکه در گروه سنی جوانان
باید گفت بخش عمده‌ای از جامعه هدف وزارت راه‌وشهرسازی در ارتباط با اقشاری که با
تامین مسکن با مشکل مواجهند، جوانان هستند، جوانان به ویژه متاهلانی که هنوز در
اوایل زندگی خود هستند، قاعدتا برای تشکیل خانواده و استقلال به مسکن نیاز دارند؛
بخشی از این قشر با حمایت خانواده‌های خود می‌توانند مسکن مورد نیاز خود را تامین
کنند اما بخش عمده‌ای از جوانان که فرزندان کارگران، کارمندان جزء یا افراد تحت
پوشش نهادهای حمایتی هستند، قادر به تامین مسکن خود نیستند
.

در الگوی مسکن جوانان در بخش مسکن جوانان وزارت راه‌وشهرسازی، هدف فقط
تامین مسکن ملکی نیست بلکه تامین مسکن اجاره‌ای برای آنها می‌تواند یکی از راهکارها
باشد؛ چرا که در این بخش نیز جوانان به دلیل نرخ بالای اجاره بها با مشکل مواجه
هستند و این موضوع امروز به‌عنوان یکی از موانع ازدواج و استقلال مطرح است؛
بنابراین وزارت راه‌وشهرسازی باید به تامین مسکن این قشر از جامعه توجه ویژه‌ای
داشته باشد و تا حد امکان با سیاست‌های حمایتی، مسکن این بخش از جامعه را تامین
کند. مضافا بر این، وزارت راه‌وشهرسازی می‌تواند الگوی مسکن جوانان را پایه‌گذاری
کند
.

متاسفانه در حال حاضر یک آشفتگی در این بخش وجود دارد؛ البته با توجه
به پراکندگی جوانان در مناطق مختلف یک شهر، الگوی مسکن جوانان می‌تواند در همه بخش‌های
شهر پراکنده باشد، گرچه واحدهای مسکونی کوچک عمدتا در مناطق کمتربرخوردار شهر وجود
دارند اما وزارت راه‌وشهرسازی می‌تواند سیاست‌های تشویقی را برای مسکن‌سازان به
منظور تامین مسکن جوانان هم به صورت ملکی و هم به صورت اجاره‌ای با استانداردهای
مورد نظر پیش‌بینی کند. بنابراین مشخص کردن گروه‌های هدف تامین مسکن در جامعه، یکی
از اقداماتی است که باید در قالب مسکن اجتماعی به آن توجه کرد و این وزارتخانه به‌عنوان
متولی سیاست‌گذاری برای تامین مسکن، خانه دار کردن اقشار کم درآمد را تحت عنوان
«مسکن اجتماعی» نامگذاری کرده است و در نظر دارد با بررسی ابعاد این طرح حمایت‌های
لازم را برای این بخش از جامعه انجام دهد
.

باید تاکید کنم امروزه در جامعه با موجی از جمعیت نسل جوان که همزمان
با رشد جمعیت در سال‌های اولیه انقلاب اسلامی متولد شده‌اند مواجه هستیم که همه این
افراد به سن تشکیل خانواده رسیده‌اند و به‌طور طبیعی به مسکن نیاز دارند این تعریف
منجر می‌شود تا بپذیریم که همه افراد جامعه به غیر از دو دهک بالای جامعه درگیر
مشکل مسکن هستند و باید برای همه این افراد امکانات قابل قبولی ایجاد شود
.
یکی از مشکلاتی که ممکن است وزارت راه‌وشهرسازی در تامین مسکن اقشار
کم‌درآمد (مسکن اجتماعی) با آن مواجه شود مساله «تمرکز فقر» است چراکه ممکن است در
صورتی که مسکن این قشر از جامعه در یک منطقه خاص به صورت انبوه‌سازی تامین شود، به
دلیل پایین بودن وضعیت اقتصادی این افراد شاید با پدیده تمرکز فقر مواجه شویم؛
همان‌طور که در حال حاضر با پدیده «پایین شهر» و «شمال شهر» در کلانشهرها با آن
مواجه هستیم، در حالی که در گذشته چنین نبود و به نوعی فقیر و غنی در کنار یکدیگر
زیست می‌کردند که این عامل موجب تعامل هر دو گروه به‌عنوان شهروند می‌شد اما امروز
متاسفانه در شهرها شاهد جداشدگی اغنیا و فقرا هستیم که این پدیده می‌تواند با
سیاست‌های غلط مسکن مانند برخی کشورها و بخشی از مسکن مهر موجب تمرکز فقر و مسائل
اجتماعی شود. وزارت راه‌وشهرسازی تلاش کرد در تدوین طرح جامع مسکن و به تبع آن مسکن
اجتماعی تا حد ممکن سیاست‌هایی را در نظر بگیرد تا انباشتگی فقیر و غنی کمتر صورت
گیرد و تا حدی از تمرکز فقر جلوگیری شود
. باید تا جای ممکن پراکندگی تامین مسکن در
مناطق مختلف شهر مدنظر قرار گیرد
. در مسکن مهر یکی از مشکلات این بود که یک منطقه خاص با انبوه فراوانی
از واحدها روبه‌رو شد به طوری که مسکن مهر در مناطق مختلف کشور تقریبا در یک نقطه
تمرکز دارند و مکان‌یابی این واحدها در هر شهری مشخص است؛ این اتفاق یک سیاست
اشتباه بود. البته دولت گذشته به دلیل اینکه در نظر داشت بهای زمین را در مسکن مهر
به صفر برساند در التهاب مکان‌یابی، عملا به پدیده تمرکز فقر و مسائل اجتماعی توجه
نکرد
.

بنابراین
مناطقی برای مسکن مهر انتخاب شدند که می‌تواند در آینده فاقد هویت باشد؛ ضمن اینکه
علاوه بر بحران‌های متعدد اجتماعی، می‌تواند پاشنه آشیل حکومت نیز باشد که در مسکن
اجتماعی سعی شده این مشکلات رفع شود و سیاست‌گذاری‌ها در جهتی سوق داده شود تا
مردم از گروه‌های مختلف در جامعه تفکیک نشوند و شاهد بروز مسائل اجتماعی نباشیم
.

بدون تردید اگر با سیاست‌های متمرکز گذشته که رویکردی صرفا کالبدی به
شهر و مسکن داشته ادامه دهیم طبیعی است که تمرکز فقر در شهر اتفاق خواهد افتاد و
این تمرکز فقر همراه با خود آسیب‌های اجتماعی به دنبال خواهد داشت. در گذشته در مواجهه
با یک منطقه فقیر نشین متوجه می‌شدیم که فقر این افراد به این معنا نیست که سرمایه
اجتماعی و فرهنگی ندارند بلکه به‌رغم اینکه با فقر زندگی می‌کردند اما در محله خود
تعاملات فرهنگی و اجتماعی مطلوبی داشتند و با همدلی و همبستگی اجتماعی از یکدیگر
حمایت می‌کردند و حتی در گروه‌های کوچک مردم نهاد به افراد نیازمند کمک نیز می‌کردند
و نکته قابل توجه این بود که نوعی نظارت اجتماعی به صورت خود جوش و مردمی در آن
محلات وجود داشت. اما اگر مردم را از بافت فرهنگی خود جدا کنیم و سازمان اجتماعی
آنها را بر هم بزنیم به طور ناخودآگاه این جدا افتادگی افراد از یکدیگر همراه با
فقر و مشکلات دیگر می‌تواند منجر به بروز آسیب‌های اجتماعی مختلفی در جامعه شود
.

برای ایجاد یک شرایط مطلوب ابتدا باید تعریف درستی از مشکل موجود
داشته باشد
. باید به
این نکته توجه کرد که به لحاظ رکود تورمی و متورم شدن بخشی از جمعیت در گروه‌های
سنی جوان که نیازمند تامین مسکن هستند و وجود عواملی مانند جنگ و زلزله نیاز افراد
به مسکن تشدید شده است و باید تلاش کرد تا مشکل موجود را در مدت مشخصی حل کرد تا
جامعه به حالت عادی خود بازگردد و در نهایت روی پای خود بایستد
.

الگوی مسکن

متاسفانه همواره تصور از مسکن به‌عنوان فضایی صرفا برای زندگی بوده در
حالی که مسکن رنگ و بوی فرهنگ دارد و هر خانواده با توجه به فرهنگ، قوم و شرایط
اجتماعی متفاوت در اقلیم متفاوت ساکن است به گونه‌ای که مسکن در مناطق گرمسیر با وضعیت
اقلیم این مناطق، در مناطق شمالی متناسب با آب و هوای شرجی و در مناطق کویری به
تناسب شرایط جوی این مناطق سازگار شده است
.

در کنار این فرهنگ اقلیم در شکل مسکن تاثیر دارد؛ متاسفانه مسکن مهر
در تمام نقاط کشور یک شکل است به طوری که عناصر فرهنگ، اقلیم و حتی خدمات اجتماعی در
این مناطق دیده نشده است. در مسکن اجتماعی تلاش این است که واحدها سازگاری لازم را
با محیط زیست، وضعیت فرهنگی ساکنان، تامین خدمات و سایر نیازها داشته باشند و به
گونه‌ای نباشند که فقط یک خوابگاه احداث شود به طوری که به دسترسی‌های اقتصادی،
اجتماعی و خدمات شهری توجه شده و ابعاد اجتماعی مسکن در این طرح با استفاده از
تجربه سایر کشورها و وضعیت اقلیمی کشورمان در نظر گرفته شده است
.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا