با توجه به تصویب قانون منع بهکارگیری بازنشستگان در مجلس شورای اسلامی، باید دید تأثیرات این قانون در صنعت هوایی چقدر خواهد بود. آیا کارآمدی یک مدیر جوان تحصیلکرده و متخصص در صنعت هوایی بهتر است یا مدیری باتجربه و محافظهکار که سالها در عرصه مدیریت فعالیت کردهاند و وضعیت فعلی صنعت نشاندهندهی کارنامهی ایشان است!
صما- طی تحقیقاتی که در مجله کسبوکار هاروارد به چاپ رسیده از بین اطلاعات
۴۵۵ نفر از مدیران زیر ۳۰ سال که در یک گروه و ۴۲۹۸ نفر از مدیران بالای ۴۵ سال که
در گروهی دیگر مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته است، با مقایسه این دو گروه و نتایج آماری
این تحقیقات مشخص گردید که ۴۴ درصد از کارآمدترین رهبران سازمانها و شرکتها موردمطالعه
افراد زیر ۳۰ سال و تنها ۲۰ درصد از کل مدیران کارآمد افراد بالای ۴۵ سال بودهاند.
بااینکه مدیران جوان ازنظر مهارتهای مدیریتی رتبه بهتری کسب کردهاند
ولی همچنان مهمترین چالش پیش روی این مدیران اثبات قابلیتهایشان است. یکی از عمدهترین
دلایل این معضل عدم اعتماد به جوانان هست چراکه سازمانها تصور میکنند افراد جوان
تفکر استراتژیک ندارند و از زیروبم صنعت هوایی چیزی نمیدانند؛ اما بهتر است منصفانهتر
قضاوت کنیم و قبل از حذف نام جوانان از لیست ابتدا ارزیابی دقیق انجام دهیم شاید که
حرفی برای گفتن داشته باشند.
با توجه بهتمامی موارد فوق ویژگیهای مشترک مدیران جوان که موردمطالعه
قرارگرفته است بسیار قابلتأمل است ازجمله: ۱-تمایل به تغییر ۲-رفتارهای الهامبخش
۳-پذیرای بازخورد ۴-پیشرفت دائمی ۵-تمرکز بر اهداف ۶-اهداف بلند پروازانه
بههرحال باید این واقعیت را پذیرفت که نیروهای قدیمی نهایتاً یک روز سازمانها
و شرکتها را ترک میکنند و این جوانترها هستند که جای خالی آنها را پر میکنند.
درک این پتانسیل و سرمایهگذاری روی آنها فرصت بزرگی است برای ارتقا عملکرد و بازدهی
سازمانها در کشوری که بخش عمده جمعیت آن نیروی جوان تحصیلکرده هستند که فرصت بروز
استعداد و پتانسیلهای خود را نداشتهاند.
ولی باید به این واقعیت هم توجه داشت که پستهای مدیریتی یعنی فرصت و فرصتطلبان
بهشدت دنبال به دست آوردن آن هستند و جوانان نیز از این آفت مستثنی نمیباشند.
مدیریت جوانان مزیتها و برکتهای فراوانی دارد اما تنها صفت جوانی کافی
نیست بلکه صفت شایستگی نیز نیاز دارد، لذا مطالبه صرفاً نباید بر اساس جوانگرایی باشد
بلکه شایستهسالاری ملاک اصلی قرار گیرد.