یادداشت

امیر جوانبخت؛ استاد شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی

آیین شهروندی

تولید روستاها که زیاد شد این امکان بوجود آمد که گروهی فارغ از تولیدات کشاورزی و نگرانی غذا در مکانی دیگر سکنی گزیده و نام شهروند به روی خود بگذارند. این گروه با مشاغل جدید، روابط جدید و قوانین نو جامعه شهری را بر پا کردند. در شهر روابط ایلی ، طایفه‌ای و قومی کمرنگ شد و مردم بر پایه قوانین شهری که حد و حدود روابط اجتماعی و مناسبات جدید زندگی خود را بنیان می‌گذارند.

در شهر هر فرد جدا از خانواده و قبیله خود صرفاً براساس دانش و
توانمندی خود جایگاهی را بدست می‌آورد و به واسطه شغل و جایگاه اجتماعی به‌تدریج برای
خود اعتبار کسب کرده و با این اعتبار می‌توانند به درجات بالاتر دست یابد. در شهر
روابط جدیدی برای به‌هم پیوستن افراد تعریف می‌شود این روابط گاه بر اساس موقعیت
مکانی شکل می‌گیرد که ما آن را روابط همسایگی و محله‌ای می‌نامیم و گاهی پیوندهای
دیگری مانند روابط سازمانی، شغلی یا گرایشات خاص گروهی را به‌هم پیوند می‌دهد. به‌طور
خلاصه می‌توان گفت که در شهر مردم با نوع دیگری از روابط اجتماعی در کنار یکدیگر
زندگی می‌کنند. اگر نظام‌های شهری درست عمل کنند هزینه‌هایی که شهروندان در شهر می‌پردازند
باعث ایجاد ساختارهایی می‌شود که وظیفه پاکیزگی شهر، درمان بیماران، کمک به
مستمندان، توجه به بیکاران و سایر معضلات شهری را برعهده می‌گیرند. در این شهر قانون‌مند
وظایف جدیدی برای شهروندان تعریف می‌شود مانند: تلاش برای ارتقای دانش و مهارت،
انجام وظایف شغلی به نحو احسن، کمک به گروه‌های اجتماعی تعریف‌شده، حساسیت به محیط
زندگی و محیط‌زیست، ارجح دانستن منافع جامعه به منافع شخصی، رعایت رفتار اجتماعی
مناسب با فرهنگ شهری، رعایت فرهنگ ترافیک به هنگام رانندگی، رعایت ضوابط شهرسازی و
حقوق همسایگان هنگام ساخت‌وساز و حفظ و اشاعه فرهنگ شهری از قبیل آداب و رسوم،
گویش، خاطرات و ارزش‌های اجتماعی
.

همه موارد بالا و بسیاری نکات دیگر را می‌توان از مصادیق آیین شهروندی
دانست؛ آیینی که با رعایت آن‌ها می‌توان به کیفیت شهر رسید؛ آیینی که هر چه آن را
بیش‌تر رعایت کنیم می‌توانیم به شهر خود ببالیم. خیلی از وقت‌ها باید در خلوت خود
شهر و شهروندان را تصور کنیم و ببینیم اگر غریبه‌ای، توریستی و میهمان عزیزی به
شهر ما آمد ما را و شهر ما را چگونه ارزیابی می‌کند؟ او ما را می‌بیند که درست
رانندگی می‌کنیم، لباس آراسته پوشیده‌ایم، او را به‌درستی راهنمایی می‌کنیم، در
مکان‌های عمومی با او درست برخورد می‌کنیم، به‌گونه‌ای که احساس نکند مزاحم ما شده
است، فضاهای شهرمان را آلوده نکرده‌ایم و او می‌فهمد که در این شهر باید نظافت را
رعایت کند و خلاصه رفتار اجتماعی مناسبی را از ما می‌بیند؟ در مکان‌هایی که باید نوبت
رعایت شود، او نظم و انضباط خاصی را در شهر ما می‌بیند و از طرف دیگر نشانه‌های
دیگری را از ما می‌بیند که در ساختمان‌ها، فضاهای عمومی و پارک‌ها تبلور پیدا کرده
است؟ درواقع می‌توان گفت که علاوه بر رفتار اجتماعی، برایند رفتار و رعایت آیین
شهروندی سبب‌شده که ما شهری آراسته، منظم و زیبا داشته باشیم. این نشانه‌ها که به‌نوعی
فرهنگ منجمد‌شده شهر است به میهمان شهر ما می‌گویند که ما چقدر به حرف‌هایی که می‌زنیم،
آرمان‌هایی که از آن‌ها دم می‌زنیم و اعتقادات‌مان پایبندیم. نشانه‌های شهری که
حاصل فعالیت شهروندان است به او می‌گویند که شهروندان به گرافیک شهری اهمیت می‌دهند،
تابلوها هماهنگ و با خط خوش شکل گرفته‌اند، اگر حرفی از یک تابلو افتاده است و یا
بخشی از چراغ آن سوخته است به سرعت آن را تعمیر می‌کنند و این نشانه حساسیت مردم
به محیط زندگی‌شان است

.

در شهر، سازمان‌ها و سیستم‌هایی طراحی شده‌اند که با مشارکت مردم در
جهت رفع مشکلات و معایب شهر گام برمی‌دارند. این‌گونه سیستم‌ها اگرچه خود ناظران و
کارشناسانی دارند که در سطح شهر برای یافتن معایب و ارتقای کیفیت شهری تلاش می‌کنند
اما اگر همه مردم حساسیت نداشته باشند، آن‌ها به تنهایی نمی‌توانند از پس این
وظیفه برآیند زیرا موارد یک شهر آن‌قدر زیاد است که جز با مشارکت جمعی نمی‌توان به
شناخت و در مرحله بعد به رفع آن‌ها پرداخت
. پس، از مهم‌ترین آیین شهروندی می‌توان به مشارکت جمعی برای شناخت
مشکلات، ارایه راه حل، کمک در حد توان برای حل مشکلات شهری است
.

یکی از مزایای زندگی شهری بهره‌مندی از کیفیت بالاتر زندگی است. همین کیفیت
سبب ماندن شهروندان در شهر و جذب مهاجران به شهر می‌شود. پس، یکی دیگر آیین‌های
شهروندی کمک به حفظ این کیفیت است زیرا با تنزل آن اساس تلاش ما برای زندگی در
شهرها کمرنگ می‌شود. حمل‌ونقل عمومی، پاکیزگی، فضاهای عمومی مناسب و فضاهای
باکیفیت برای کار، تفریح و سکونت است، شهروندان با پرداخت بهای متناسب برای
استفاده از این اماکن اعلام می‌کنند که این کیفیت را می‌خواهند و حاضرند برای
استفاده از آن بهای متناسب را بپردازند. اگر فرض کنیم که در یک شهر مرکز خرید
بسیار لوکس و خاصی ساخته شود ولی مردم برای خرید خود را از یک جمعه بازار استفاده
کنند، پس نمی‌توان به امید ارتقای کیفیت این‌گونه فضاها در شهر بود. از دیگر موارد
آیین شهروندی می‌توان به پرداخت بهای متناسب هر خدمت اشاره کرد. هرچند برای اقشار
مختلف در شهر خدمات با کیفیت متفاوت ساخته می‌شود اما رویکرد عمومی شهروندان می‌تواند
کیفیت فضاهای شهری را تعیین نماید. به همین دلیل بعضی از شهرها علی‌رغم شهربودن
فرق چندانی با روستا نداشته و صرفاً چند خیابان و میدان آن‌ها را از روستا متمایز
می‌کند
.

شهر برای حفظ کیفیت خود نیاز به هزینه‌کردن دارد. بخشی از این هزینه‌ها
از طریق عوارض بر اقدامات عمرانی به‌دست می‌آید و بخش عمده دیگر از طریق پرداخت
مستمر ساکنین می‌بایست تأمین شود. از دیگر آیین شهروندی می‌توان به این‌گونه
همیاری و پرداخت عوارض نوسازی و سکونت اشاره کرد چون این پرداخت‌ها معمولاً
داوطلبانه است و تا زمان نقل و انتقال املاک، اجباری برای پرداخت آن نیست
.

دیگر آیین شهروندی که شهرها را از روستاها متمایز می‌کند عدم تفحص و مزاحمت
برای دیگر شهروندان است. در شهرها برعکس روستا که همه همدیگر می‌شناسند و همه
رفتارهای یکدیگر را رصد می‌کنند و از جزئیات زندگی یکدیگر خبر دارند، ما باید
رفتارمان را بر اساس احترام متقابل و به تناسب خواست دو طرفه تنظیم نماییم. از
آیین‌های شهروندی حفظ حریم خصوصی افراد است. یک شهروند باید بتواند آزاد و مستقل
در شهر زندگی کند وفقط با کسانی که دوست دارد ارتباط به میزانی که لازم است برقرار
کند. شهر باید در ضمن حفظ حریم خصوصی او، هروقت که او نیاز داشت از طریق سیستم‌هایی
که پیش‌بینی شده به شهروند خدمت کند؛ به‌گونه‌ای که شهروند احساس نکند تنها و غریب
است و برای روزهایی که ممکن است نیاز به کمک داشته باشد مجبور به ارتباط با کسانی
باشد که از ارتباط با آن‌ها لذت نمی‌برد
.

از دیگر آیین‌های شهروندی می‌توان به لزوم قضاوت‌کردن دیگران بر اساس رفتار
و کردار و عملکرد آن‌هاست و نه براساس فامیل و قومیت آن‌ها. در نتیجه برعکس روستا
ما دسته‌بندی کلی از افراد نمی‌کنیم و سعی می‌کنیم هر کس را بر اساس رفتار خودش و
یا حداکثر تشکلی که او بر اساس عقاید و باورهای کنونی‌اش عضو شده، قضاوت کنیم. پس
در شهر این امکان وجود دارد که اشخاص براساس توانایی‌های‌شان از فامیل و قوم و
محله خود خارج شده ودر جایگاه واقعی خود قرار گیرند. البته در آخر باید اشاره شود
که این آیین شهروندی در بسیاری از شهرهای ما وجود ندارد و در واقع افراد مهاجر از
روستاها افکار و روش‌ها و آیین‌های خود را در شهرها رواج داده‌اند و در خیلی از
موارد می‌بینیم در این کار موفق هم شده‌اند. هر شهروندی وظیفه دارد آیین شهروندی را
در مرحله اول یاد بگیرید، بعد آن را رواج دهد و سعی کند آن را به نسل‌های آینده
منتقل کند. به امید روزی که در شهرهای‌مان آیین شهروندی رعایت شود
.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا