یادداشت

مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس جمهوری

بزنگاه تصمیم برای اقتصاد ایران

عنصر زمان در کنار سیاست‌ها در عرصه رشد اقتصادی دارای اهمیت است، فرق کشورهای موفق و ناموفق در این است که کشورهای موفق در زمان‌های لازم دست به انتخاب می‌زنند. اقتصاد ایران نیز هم‌اکنون در یک بزنگاه تصمیم‌گیری قرار دارد.

مطالعه معجزات و فاجعه‌های
رشد اقتصادی نشان می‌دهد علاوه‌بر عملکرد کشورها، عنصر زمان نیز نقش تعیین‌کننده‌ای
در این رخداد ها داشته است؛ به‌گونه‌ای‌که
کشورهای موفق در برهه‌ای از زمان توانسته‌اند، دست به انتخاب بزنند و تصمیم‌های جدید
برای اقتصاد اتخاذ کنند. از سوی دیگر تجربه کشورهای ناموفق هم نشان می‌دهد که آنها
هم در فرصت‌های زمانی پیش‌رو، نتوانسته‌اند دست به تصمیم‌گیری بزنند و به‌جای معجزه
با فاجعه روبه‌رو شدند.

«امنیت»، «نیروی کار
تحصیلکرده»، «ذخایر غنی نفت و گاز»، «مواد معدنی» و «ظرفیت‌های گردشگری» به‌عنوان مزیت‌های
اقتصاد ایران برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی در چارچوب کلی اقتصاد بین‌الملل ما در فضای
پساتحریم است.همچنین «نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانگان و خدشه‌دار شدن استقلال کشور»،
«از دست رفتن ظرفیت‌های داخلی ایجاد شده در دوران تحریم ها» و «بروز مجدد بحران بدهی‌های
خارجی» به‌عنوان، سه نگرانی بزرگ کشور در دوران پساتحریم و حرکت به سوی برون‌گرایی
هستند. درخصوص چارچوب اقتصاد ایران در تعامل با سایر اقتصادها باید متذکر شد که این
روند باید با مسیر گذشته متفاوت باشد. به گونه ای که نوع تعامل ایران با جهان در سال‌های
گذشته، تجاری و مبتنی بر صادرات نفت، صادرات غیرنفتی و واردات کالا بود. این در حالی
است که محور توسعه جهانی در دو دهه گذشته «سرمایه‌گذاری خارجی» بوده است.

در زمینه ضرورت‌ها و
الزامات توسعه روابط اقتصادی بین‌الملل باید گفت مقاطع خاص یا بزنگاه‌های تاریخی‌ای
برای کشورها وجود داشته که توانسته‌اند با برنامه‌ریزی خود را با یک جهش اقتصادی بالا
بکشند، اگر ما عملکرد کشورهایی را که طی دوره ۳ تا ۴ دهه گذشته مورد بررسی قرار دهیم،
شاید چیزی حدود ۱۰ کشور را مشاهده می‌کنیم که به دستاوردی رسیده‌اند که به آنها معجزات
رشد می‌گویند؛ یعنی کشورهایی که توانسته‌اند رشدی بالای ۶ درصد را طی یک دوره طولانی
محقق کنند و تعداد ۵ کشور نیز وجود دارد که به آنها فجایع رشد می‌گویند؛کشورهایی که
به هیچ وجه عملکردشان قابل توجیه نیست.

جدا از چارچوب‌های سیاست‌گذاری‌
که این دو گروه کشور در انتخاب مسیرشان دنبال کردند، شواهد نشان می‌دهد که بحث زمان
هم موضوع خیلی مهمی است. کشورهایی که در یک مقطع زمانی خاصی نتوانسته‌اند یک تصمیماتی
بگیرند یا اینکه در یک مقطع توانسته‌اند یک تغییری در شیوه کار خودشان ایجاد کنند.
به همین دلیل این موضوع در ادبیات رشد مورد تاکید و توجه قرار می‌گیرد. شواهد زیادی
می‌توان در این زمینه آورد: برزیل که تا اواخر دهه ۹۰ متوسط تورم بالای ۸۰۰ درصد داشته
این‌گونه امروز متحول شده است یا تایوان که از تعرض بین چین و دیگر کشورها استفاده
کرد، همین‌طور کره جنوبی که توانست در نشان دادن خود در تقابل با کره شمالی محبوبیت
بین‌الملل ایجاد کند.

نکته اینجاست که اکنون
ما در همان وضعیت و مقطع به سر می‌بریم. بررسی‌ها نشان می‌دهد بهترین عملکرد رشد اقتصادی
در برنامه سوم توسعه (۸۳ -۱۳۷۹) با ۸/ ۵ درصد رشد و ایجاد ۷۰۰ هزار شغل جدید در سال
حاصل شد ؛ امروز اقتصاد کشور به تحولاتی نیاز دارد که توسعه سرمایه‌گذاری‌ها یکی از
الزامات اصلی آن محسوب می‌شود و تحقق برنامه اشتغال و رشد اقتصادی در قالب نگرش خوش‌بینانه
به رشد سالانه سرمایه‌گذاری ۹/ ۱۸ درصدی نیازمند است و در حالت بدبینانه این رقم
۸/ ۱۳ درصد مورد انتظار است؛ در‌حالی‌که در چهار دهه گذشته بالاترین نرخ رشد سرمایه‌گذاری
کشور ۱۰ درصد بود.

منابع خارجی مورد نیاز
برای تحقق اشتغال و رشد اقتصادی سالانه به ترتیب ۵۴ و ۲۸ میلیارد دلار در خوش‌بینانه
و بدبینانه‌ترین حالت است؛ اما چنین ارقامی تاکنون تجربه نشده است.

عملکرد همسایگان جمهوری
اسلامی در جذب سرمایه‌گذاری خارجی، به‌طور نمونه جمهوری آذربایجان سالانه بین ۵ تا
۹ میلیارد دلار، ترکیه ۱۲ میلیارد دلار، عربستان ۱۰ میلیارد دلار، ترکمنستان ۳ میلیارد
دلار و عراق ۲ میلیارد دلار بود. براساس سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی مشخصه برون‌گرایی
و درون‌زایی مورد تاکید است و برنامه‌ریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی ازجمله
فرازهای آن است.

ایران از ظرفیت و مزیت بالایی برای جذب سرمایه‌گذاری
خارجی برخوردار است و مشخصه تنها کشور امن منطقه، وجود نیروی انسانی تحصیلکرده، همچنین
ذخایر غنی نفت و گازی، مواد معدنی، ظرفیت‌های سرشار گردشگری از ویژگی‌های جمهوری اسلامی
است. نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانگان و خدشه‌دار شدن استقلال کشور، از دست رفتن ظرفیت‌های
داخلی ایجاد شده در دوران تحریم‌ها و بروز مجدد بحران بدهی‌های خارجی، سه نگرانی بزرگ
کشور در دوران پساتحریم و حرکت به سوی برون‌گرایی است. توسعه روابط اقتصادی بین‌المللی
در پساتحریم، فرصت‌ها و تهدیدهایی برای کشور ایجاد می‌کند و درگیر شدن منافع اقتصادی
با کشورهای منطقه و بین‌المللی به ثبات سیاسی و اقتصادی ایران، از جمله فرصت‌های پیش
رو است و امید می‌رود با عملکرد مطلوب و شایسته، مسیر رو به رشدی برای اقتصاد کشور
ترسیم شود.

اشتغال مساله شماره یک و اولویت‌دار اقتصادی، سیاسی
و امنیتی کشور است؛ دولت در شرایط پساتحریم برای برطرف ساختن این مشکل تلاش می‌کند.
حال با طرح این سوال که آیا برون‌گرایی در نظام ارزشی و سیاست‌گذاری ما مورد پذیرفته
شده‌ای است یا خیر، باید گفت در سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی دو محور اصلی وجود دارد
که شامل برون‌گرایی و درون‌زایی می‌شود.

اکنون اولین بار است
که در یک سیاست دست بالایی از واژه برون‌گرایی صراحتا استفاده شده است و با طرح این
پرسش‌ که آیا این امکان وجود دارد که روی یک مدلی از تعامل با دنیا در داخل به توافق
برسیم و اینکه ما در چه چارچوبی عمل کنیم که هم پاسخگوی نگرانی‌های داخلی باشیم هم
از منابع فراوانی که در دنیا وجود دارد بتوانیم استفاده کنیم؟

ابتدا باید ببینیم در
اقتصاد جهانی چه خبر است. اکنون اتفاقات زیادی در جغرافیای رشد افتاده است، یعنی تعداد
کشورهایی که اکنون نرخ رشد دو رقمی دارند زیاد شده‌اند در حالی که هیچ‌وقت رشد دورقمی
قابل تصور نبود. اتفاق بعدی تحولاتی است که هم در مسیر و هم اندازه جریان‌های سرمایه‌های
بین‌المللی ایجاد شده است. همچنین در درون اقتصادهای بزرگ هم تحولاتی صورت گرفته و
نوعی از توازن در آنها شکل گرفته است. و در نهایت ظهور قدرت‌های نوپای اقتصادی که باعث
شده‌اند توزیع سرمایه و تکنولوژی گسترده باشد و به آن تمرکزی که قبلا وجود داشت، نباشد؛
بنابراین دست ما را بازتر کرده است تا بتوانیم با دنیا رابطه‌ای بهتر برقرار کنیم.

حال کشور چین که در
نقاط پرریسک دنیا سرمایه‌گذاری کرده استهمچنین در اروپا که «۵ تا ۶ سال گذشته با بدهی‌های
فراوانی روبه‌رو بودند و اینکه رشد اقتصادی اروپا هنوز به نقطه ایمنی نرسیده است و
نرخ بیکاری بالای آنها نشان‌دهنده این است که هر کشوری بخواهد وارد عرصه بهره‌برداری
از فرصت‌هایی باشد که در مناطق جغرافیایی مختلف دنیا وجود دارد، لازم نیست حتما امتیازات
زیادی بدهد حتی می‌تواند امتیاز هم بگیرد؛ بنابراین می‌توان یک جغرافیای متنوع تعامل
داشته باشیم به طوری که آن نگرانی‌ها از وابستگی و خدشه‌دار شدن استقلال کاملا بی‌مورد
باشد بنابراین ما می‌توانیم یک رویکرد فعال داشته باشیم.

اگر ما منتظر باشیم
که ببینیم چه کسانی به ما پیشنهاد می‌دهند و ما به استقبال آنها برویم متفاوت است با
اینکه ما خودمان به‌صورت فعال عمل کنیم، به‌نظر می‌رسد این دومی امکان‌پذیر است. ما
امروز در شرایطی هستیم که می‌توانیم براساس نیازهای اقتصادی خود و شرایط ویژه جهانی
انتخاب داشته و در عرصه بین‌الملل فعال باشیم البته با حفظ استقلال کامل خود.

بعد از سال ۲۰۰۸ که
بحران مالی اروپا و آمریکا و بسیاری از کشورهای دنیا اتفاق افتاد نظام مالی دنیا به
شدت محافظه‌کار شد در نتیجه می‌توان گفت کمترین قسمت نگرانی به این موضوع برمی‌گردد
.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا