«صما» از تبلیغات شهری و نقش آنها در آلودگی بصری می گوید:
آیا سازمان زیباسازی واقعاً به فکر زیباسازی است؟
آرامش و امنیت بصری شهروندان در سطح شهر و معابر شهری بی شک یکی از مهمترین مولفه های امنیت روانی برای شهروندان بوده و یقیناً جزو حقوق مسلم شهروندی محسوب می شود. متاسفانه امروزه این مهم نه تنها چندان جدی گرفته نمی شود؛ بلکه گاهی مسوولان شهری به راحتی آن را پایمال می کنند و کسی هم پاسخگو نیست.
به اعتقاد
کارشناسان مربوطه در امر تبلیغات شهری رعایت حقوق شهروندی از ضوابط اصلی در امر
تبلیغات است و تبلیغات محیطی نباید حقوق شهروندی افراد را تضییع کنند؛ علاوه بر این،
به دلیل آنکه برای این نوع تبلیغات شهری از فضاهای عمومی و حقوق مدنی شهروندان
هزینه میشود، بدیهی است که باید به ارتقای محیط و بهبود شاخصهای زندگی مردم منجر
شود.
واقعیت این است که
تبلیغات محیطی امروزه نزد موسسات تجاری و شرکتهای تبلیغاتی یکی از پرطرفدارترین
رسانه ها جهت طراحی کمپین های تبلیغاتی است و شاید همین یکی از دلایلی باشد که
مسئولین شهری حداکثر بهره برداری را از این شوق و تقاضای شرکتها می کنند و
فضاهای شهری را با قیمت هایی آنچنانی به بهای شلوغی و ازدحام بصری بیشتر و آزار
شهروندان می فروشند. اما سوالی که مطرح است این است
که آیا واقعاً لازم است فضاهای شهری و بالطبع آرامش روانی و بصری شهروندان تا این حد جهت
تبلیغات فروخته شوند؟
شلوغی و ازدحام
فضای بصری شهر گرچه بر طبق سنت دیرین تبلیغات برای صاحبان کالا و خدمات و البته
شهرداری تهران خالی از سود و منفعت نیست، اما به شدت باعث آزردگی و خستگی شهروندان
است و در شهری همچون تهران با مشکلات عدیده شهری نظیر ترافیک، ازدحام جمعیت ،
آلودگی هوا و … از جمله مولفه های بسیار جدی آزردگی روحی و روانی شهروندان است.
کافی است در یکی از
بزرگراهها یا خیابانهای بزرگ و کوچک شهر ترددی داشته باشید و نگاهی به
بیلبوردهایی که روز به روز گسترده تر می شوند بیندازید، بی شک از این همه ازدحام و
شلختگی بصری آشفته و آزرده خواهید شد. شهر نازیبا خلق و خوی شهروندان را هم دگرگون
می کند و باعث بروز ناهنجاری های بیشتر می شود. اساساً شهر بدون شهروند معنایی
ندارد و شهروندان با زیبایی شهر است که نسبت به آن تعلق خاطر پیدا کرده و در حفظ
آن می کوشند.
در بحث تبلیغات
محیطی شهر تهران، نبود یک انسجام منطقی در طراحی تبلیغات، چندگانگی حاکمیت در این
حوزه و اعمال سلیقه های فردی در بحث طرح های تبلیغاتی باعث شده تا بیش از پیش شاهد
چندگانگی و بهم ریختگی فضاهای شهری پایتخت باشیم. امری که برخلاف هدفگذاری اولیه نه
تنها شهر را زیباتر نکرده بلکه باعث شده تا شاهد آلودگی، آشفتگی و شلختگی بصری روز
افزون در سطح شهر باشیم.
لازم به توضیح است
که توجیه نابسامانی و آشفتگی تبلیغات محیطی در پایتخت و به طور اعم در همه شهرهای
کشور- که طبیعتاً پایتخت نمونه بارز آن است- با طراحیهای ضعیف و تکراری و انداختن
بار تقصیر بر شانههای طراحان گرافیک و ایده پردازان صنعت تبلیغات یا مسائل
اقتصادی و درآمدزایی و توجیهاتی از این دست، نه تنها مشکلی را حل نمی کند، بلکه
ساده و سطحی بودن درک مسئولین و مدیران شهری را از این حوزه خاطرنشان می سازد.
نکته قابل تامل
دیگر دقت به بحث فرهنگ، اخلاق و الزامات فرهنگی و اخلاقی در تبلیغات محیطی است. اینکه
واقعاً شهرداری تا چه حد به مسئله محتوا و صداقت در بیلبوردها و اعلانات محیطی
توجه دارد، گرچه در بخشی از تبلیغات محیطی صاحبان کالا و خدمات باید نخست از وزارت
ارشاد مجوزهای لازم را دریافت دارند اما در بخش دیگری که مرتبط با بخش فرهنگی
شهرداری است این امر الزامی نیست و خود مسئولان این بخش طرح های تبلیغاتی را بررسی
و مجوزهای لازم را صادر می کنند، از جمله در تبلیغات موسسات خیریه.
دراین مورد آن دسته
از موسسات خیریه که واقعا با هدف نیکوکاری خدمت میکنند را کنار گذاشته و البته به ایشان ادای احترام
میکنیم، اما به واقع شهرداری تهران تا چه حد از صداقت عملکرد همه این موسسات آگاه
است، موسساتی که بعضاً پس از انتشار گسترده آگهی ها و تبلیغات آنها در سطح شهر
شاهد محکومیتهای قانونی و عملکردهای تجاری و درآمدزایی های آنها بودهایم. از آنجا که
این دسته از تبلیغات بیشتر در مناسبت های فرهنگی و مذهبی در شهر خودنمایی میکنند،
لزوم توجه جدی به مناسبات فرهنگی و الزامات اخلاقی در این حوزه بیشتر آشکار میگردد.
به واقع جا دارد که شهرداری به عنوان یکی از متولیان فرهنگی شهر جدی تر به این
موضوع بپردازد و موشکافانه و دقیق، سره را از ناسره جدا نماید. چرا که تبلیغات بی
قاعده در این حوزه صدمات جبران ناپذیری را در حوزه فرهنگ و اخلاق عمومی به بار
خواهد آورد.
واقعیت این است که تبلیغات
شهری در حال حاضر یکی از مهمترین عوامل آلودگی شهری و اغتشاشات بصری پایتخت هستند
و همین موضوع در کنار سایر مشکلات تهران باعث شده نفس های شهرمان به شماره بیفتد.
یقیناً منظر شهری و زیباسازی آن یکی از مسائل اصلی شهریست و باید سعی در رفع و
بهبود این مهم با پرداختن به عوامل ایجاد آلودگی های بصری شهر و تخریب زیبایی های آن
سعی در حل مسئله داشته باشیم.
پایبندی به اخلاق
از معیارهای اصلی امر تبلیغات است و به صرف سود آوری نباید اخلاق را قربانی کرد. با جمع آوری
تبلیغات نامناسب، لزوم توجه جدی به مناسبات فرهنگی، اخلاقی و نیز حذف تبلیغات بی
رویه میتوان شهری زیبا را تجربه کرد.