معماری

مسعود کریمیان، معمار:

اصفهان جز معدود شهرهایی است که در بحث نما،ضوابط خوبی دارد

مسعود کریمیان، کارشناسی ارشد معماری دانشگاه بهشتی و موسس مهندسان مشاور شهرنگار است که سالها با شهرداری اصفهان در بخش های مختلف کار کرده از جمله وی مدیرکل طراحی و نقشه برداری شهرداری اصفهان و به نوعی پایه گذاری سازمان طراحی شهری که اکنون اداره کل طراحی شهرداری نام دارد، بوده است. مدیریت هماهنگی امور مشاورین طرح های شهرداری، مسئولیت کمیته های بازنگری طرح تفصیلی اصفهان و مسئولیت طرح حریم شهر اصفهان تا زمان بازنشستگی را بر عهده داشته است.

ارتقای کیفیت محلات اصفهان شامل شناسایی مسائل مختلف محلات، مباحث ترافیکی، عبور و مرور دوچرخه ، مرکزیت محله، شخصیت دادن به محله، ایجاد فضاهای سبز و مرکزی در آن که  شناسایی، طراحی، راهنمایی  و هماهنگی با مناطق شهرداری، طرح مناسب سازی معابر شهر، آماده کردن شبکه معابر پارکها و سرویس های بهداشتی برای توانا یابان و تهیه سند مناسب سازی شهر اصفهان از جمله کارهای وی است. 

به نظر شما چه چالش‌هایی در طراحی فضاهای شهری وجود دارد؟

مباحث مربوط طراحی شهری و امکانات مورد نیاز محلات خیلی در سیستم مدیریت شهری دیده نشده است.فضای طراحی شهری مابین شهرسازی کلان و معماری بنا است، محدوده هایی داریم که در طرح تفصیلی پیش بینی‌هایی برای آن شده و توانسته راهنماهایی خود را در نقشه دو بعدی وارد کند. مسئولان درباره معماری شناخت دارند و شهرسازی که حوزه کلانتری دارد و با آمایش استانی، سرزمینی و طرح های جامع منطقه ای شهری هادی روستایی و تفصیلی تا حدی شناخته شده توسط سازمان های مدیریت شهری است. ولی فضای طراحی شهری که مابین این دو قرار می گیرد مثل ساماندهی بافت تاریخی، محور تاریخی ، نگرش به سیمای کلی حجمی یک شهر که آمیخته ای از نگاه منظر و سیمای شهری به شهر، محله و جزء نگر است هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. در جلسات کلانشهرها  توانستیم مباحث طراحی شهری را مطرح کنیم  و جایگاه ایجاد کنیم نه صرفا من که دوستان دیگر در شهرهای دیگر هم همین روش را در پیش داشتند تا در صورت جلسات جایگاه طراحی شهری مشخص شود و حوزه کاری آن مشخص شود. تا زمانی که من سرکار بودم هم جایگاه را تعریف می کردیم هم پروژه هایی را  طراحی هایی می کردیم که از دید طراحان شهری و مدیران شهری مغفول مانده بود؛ مثل محلات تاریخی، محورهای گردشگری که در طراحی شهری می گنجد.سازمان های مدیریت شهری ه باید تولی گری خود را در نگاه دو بعدی، کاربری، نگاه سه بعدی شهر را که ریزه کاری هایی دارد اثبات کنند. مثلا شهرداری تولی گری  رسیدگی معابر شهری، فضای عمومی، مسیر دوچرخه، حرکت معلولان… را دارد؛ اما چون طرحی بین شهرسازی و شهرداری وجود ندارد این حوزه مغفول می ماند. الان طراحی فضای شهری به تدریج جای خود دارد پیدا می کند؛ اما هنوز تثبیت موقعیت و حوزه مسئولیت خود را پیدا نکرده است.

 در طراحی شهر چه نگاهی باید به فضاهای عمومی داشت؟

یک نگاه کلی در طرح دو بعدی تفصیلی شهر برای این مسئله وجود دارد. فضاهای عمومی بر اساس جمعیت استفاده کننده و متر مربع استانداردهای خود را دارد.  از بعد جایگاهی هم در طرح تفصیلی و برنامه ریزی شهری سعی براین است تا حد امکان جایگاه از نظر دسترسی و حوزه نفوذ استفاده استانداردها رعایت شود. منتهی در طرخ تفضیلی فقط یک لکه سبز برای فضای سبز، لکه کتابخانه ، لکه فضای تجاری … وجود دارد که در عمل از  منظر شهری امنیت،چشم های ناظر، امکانات موجود در ریز مسائل باید تعاریف جداگانه داشته باشد. کسی که می خواهد از این لکه ها استفاده کنند باید ببیند آیا برای سالمندان و افراد توانیاب مناسب سازی صورت گرفته است. بنابراین به نگاه ریزسنجی ترین نیاز دارد. بنابراین برای فضاهای عمومی باید به مسائل مختلفی توجه کرد مثلا استفاده کنندگان از بعد جنسی، سنی،جسمی … چه ویژگی هایی دارند تا در طراحی فضای عمومی این ویژگی ها پیاده شود. 

در طراحی فضاهای عمومی ما عمدتا این نگاه مغفول است مثلا در طراحی یک پارگ به ویژگی ها و نیازهای کاربران آن از پیش اندیشیده نمی شود و نگاه صرفا طراحی فضای سبز است بدون تحقیق کافی در مورد جمعیت استفاده کنند، امنیت، دسترسی و مسائلی از این دست. در حقیقت اینجا به کارشناسان مختلف جامعه شناسی و روان شناسی نیاز داریم تا فضای مورد نظر را جاذب برای استفاده بهینه تر ساخته شود.

 نظر شما درباره معماری بومی و محلی چیست؟

در بحث معماری بومی و محلی باید ببینم منظورمان دقیقا چیست، آیا مشابه سازی مدنظر است، استفاده از موتیف ها یا زندگی با همان شکل قدیمی . سعی می کنم با یک مثال به این سوال جواب دهم. چندسال قبل در بحث های سیمای شهری اصفهان کامپوزیت وارد نمای شهر شد.کامپوزیت دوام خوبی دارد  به راحتی نصب می شود و جاذب هم است؛ اما به دلیل نوع نگاهی که ما به امتداد دادن ساختمان های قدیمی و سیماش شهری داشتیم با ورود کامپوزیت مخالفت کردیم. در تهرانف مشهد، اهواز این نماهای کامپوزیت تاثیر خاصی گذاشته است؛ اما نمی تواند جایگزین تکسچر، بافت و شکل و فرم معماری سنتی ما باشد. معماری سنتی ما آجر است و قبلتر کاهگل بوده است، در نما موتیف هایی مانند پنجره ها را داریم که اشکال ویژه دارند،  جرزهای اطراف پنجره،  ورودی ها حفاظ ها را داشته ایم پنجره ها از نظر ابعاد دارای چارچوب ویژه هستند. منظورم از تکسچر جنس چهره ای نماست و یک سری هم تناسبات داریم که ریشه در معماری ما دارند. من قائل به این هستم که در طراحی هایمان از تناسبات معماری خودمان استفاده کنیم که با مجاورت هایی که در محلات با معماری قدیم داریم، همخوانی داشته باشند. معتقدم در کار از منظر ارتقاع، مصالح، تکسچر و ظاهر آن در امتداد نماهای گذشته ما باشد. فضاسازی حیات، محرمیت ها هم مباحث داخلی هستند هرچند که مقیاس بناها کمتر شده است؛ اما استفاده از تناسبات معماری و بافت و فرم را همچنان امکان پذیر می دانم. اگر این مسائل لحاظ نشود تمام شهرهای ایران شبیه هم می شوند.بر این عقیده ام که از معماری گذشته برگیریم و معماری جدید را پیش ببریم.

وقتی مباحث سیمای شهری را پیش می بردیم آنقدر در شهرداری اصفهان پیگیری کردیم که در ضوابط طرح تفصیلی جدید وارد شد و به تصویب کمیسیون ماده ۵ رسید که از کامپوزیت استفاده نشود. اصفهان یکی از شهرهایی است  که در ضوابط نما در مبحث تکسچر، ارتفاعات و لبه های بام و رنگ نما و جنس نما حرف برای گفتن دارد . زمانی این بحث ها مطرح بود که ضوابط نیز داشت، تصویب می شد و با همکاری معاونت عمرانی استانداری توانستیم این مباحث را به تصویب برسانیم.

 

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا