بیخانمانان را توانمند کنیم
درحالحاضر شهرها و بهویژه کلانشهرها چه در ایران و چه در سایر کشورهای جهان به واسطه عوامل متعددی ازجمله ناشناختگی، تراکم جمعیتی بالا، فضاهای متعدد بیدفاع شهری و عدم امکان نظارت کامل، از مهمترین کانونهای بروز ناهنجاری و جرائم اجتماعی هستند و به همین دلیل در فرایند برنامهریزی شهری برای یک شهر سالم، کاهش جرم و جنایت در محیطهای شهری بهویژه در حومههای شهری جدید، یکی از مهمترین اهداف در ایجاد شهر سالم بهشمار میروند.
با توجه به اهمیت آسیبهای اجتماعی و روند رو به رشد آن در شهرهای
بزرگ و خصوصا کلانشهر تهران، مداخله در امور آسیبهای اجتماعی نیاز به تفکری جامع
دارد که فعالیت آن در سطوح مختلف پیشگیری، مراقبت، حمایت و توانمندسازی از سوی
سازمانها و نهادهای مختلف قابل پیگیری است، اگرچه به نظر میرسد در این زمینه
چالشهای بسیاری مانند افزایش روزافزون جمعیت تهران (خصوصا بر اثر مهاجرت) گسترش
حاشیهنشینی، چند بعدیبودن مسائل و آسیبهای اجتماعی و تأثیر عوامل مختلف فردی،
اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی منطقهای بر روند آسیبها وجود دارد، اما عدم
شفافیت وظایف دستگاهها و سازمانهای ذیربط و همچنین ناکافیبودن قوانین و مقررات
نیز کاملا آشکار است. لازم است در یک برنامه جامعنگر و با رویکرد کارشناسان، با
همکاری تمامی دستگاهها و سازمانهای مربوطه و مشارکت مردم به طور شفاف و مسئولانه
این مهم پیگیری شود.
موضوع طرح ساماندهی بیخانمانها و کارتنخوابها، یک طرح ملی است و مستلزم
اقدام مؤثر سازمانها و دستگاههای مربوطه در حوزه شرح وظایف آنهاست. سیاستهای
توانمندسازی مانند کارآفرینی، درمان، کارآموزی، ترک اعتیاد، حمایتهای حقوقی و…
در توان یک نهاد نیست و همکاری نهادها و ارگانهای ذیربط را میطلبد؛ اما به نظر
میرسد طرحها و سیاستهای سازماندهی بیخانمانی در شهر تهران که بخش عمدهای از
آن از سوی شهرداری تهران انجام میشود، یک رویکرد مکان – خدمت (ایجاد
مددسراهای شبانه) و به صورت ارائه خدماتی به صورت موقت و محدود است. در این رویکرد
تلاشی برای بازگرداندن این قشر آسیبدیده به زندگی عادی و توانمندسازی آنان صورت نمیگیرد.
شهرداری تهران با جمعآوری متکدیان، کودکان بیسرپرست و افراد معتاد کارتنخواب
سعی میکند این اقشار را ساماندهی کند؛ اما باید بدین نکته توجه کرد که ساماندهی
باید همراه با یک توانمندسازی باشد که پروژهای درازمدت است که طی آن فرد به چرخه
زندگی عادی بازگردد. کودکان خیابانی، متکدیان و دیگر افراد که در مقاطع مختلف سال
جمعآوری میشوند، بعد از مدتی دوباره به گوشه خیابان برمیگردند و ساماندهی بیخانمانها
و کارتنخوابها نیز از این قاعده کلی مستثنا نیست.
توانمندسازی، ایجاد چارچوبهای قانونی، نهادی، اقتصادی، مالی و
اجتماعی برای افزایش کارایی اقتصادی و کارآمدی اجتماعی در توسعه بخش مسکن بیخانمانهاست.
راهبرد توانمندسازی بر بسیج تمامی امکانات بالقوه و منابع و تمامی عوامل برای
ایجاد مسکن برای فقرا و بیخانمانها و بهبود شرایط زندگی این افراد تأکید دارد تا
آنان شرایط زندگی خود را با توجه به اولویتها و نیازهایشان بهبود بخشند.
ارتقابخشی همراه با توانمندسازی اجتماعات محلی، رهیافتی نوین برای حل مسئله فقر
شهری است که دیگر مهندسی ساختمان و تنها، تزریق منابع مالی را راهگشا نمیداند،
بلکه بر مهندسی اجتماعی با حمایت و تسهیل بخش عمومی و سازمانهای غیردولتی و محلی
و مشارکت فعال افراد جامعه محلی نیز، تأکید فراوان دارد.