شهرمعماری

میدان؛ از فضای گفتگو تا تعالی شهر و شهروندان

تهران فاقد میدان برای تعاملات شهری است

شهر مظهر جامعه، دانایی و فرهنگ جامعه است و نیاز به فضای گفتگو دارد. جامعه شهری نمود بارز یک انسان فرهیخته، تکامل‌یافته و روبه رشد است. شهر محل تجلی افکار، عقاید، ارزش‌ها و آرزوها است، بنابراین برای پیشرفت نیازمند فضا و میدان های گفتگو هستیم، درحالی‌که شهرهای ما چنین فضایی را ندارند.

به گزارش صما به نقل از ایمنا، مدیریت شهری متولی ایجاد چنین فضایی است که نیازمند اختصاص زمین است اما زمین تبدیل به کالا شده و در ورطه بده‌وبستان و بازی‌های اقتصادی قرار گرفته است. در نتیجه فضایی اختصاص داده نمی‌شود، چون زمین تبدیل به کالا شده البته شاید مدیریت شهری چنین الزامی را احساس نمی‌کند.

محمدعلی پورنیا کارشناس ارشد مدیریت شهری، در خصوص میدان «مکث» یا محلی برای گفتگو در شهرهای بزرگ دنیا که محل تعاملات اجتماعی است ولی در تهران چنین امکانی وجود ندارد، گفت: این موضوع چندان ارتباطی به مدیریت شهری ندارد و بر اساس قانون، افراد برای هر تجمعی باید از وزارت کشور مجوز داشته باشند.

پورنیا در ادامه افزود: در حال حاضر در مدیریت شهرها مشکلات عدیده‌ای وجود دارد البته شاید نبود میدانی برای تعاملات اجتماعی یا محلی برای گفتگو، از اهمیت چندانی برخوردار نیست و نمی‌توان دغدغه مدیریت شهری را به این سمت هدایت کرد.

این کارشناس مدیریت ارشد شهری، ترافیک، آلودگی هوا، تردد شهری، حمل‌ونقل عمومی، ساختار شهری و.. را از مهم‌ترین مشکلات شهر دانست و تتکید کرد: با وجود معضلاتی با این میزان اهمیت، در حال حاضر به موضوع دیگری نمی‌توان فکر کرد، ضمن آنکه معتقدم این مسئله در حیطه اختیارات مدیریت شهری نبوده است.

میدان، فضایی شهری برای گفتگو و تولد مکاتب اصیلی همچون مکتب اصفهان است

در ادامه ناصر مشهدی‌زاده دهاقانی کارشناس شهرسازی با بیان اینکه میدان، معنا و مفهوم خودش را در دوره معاصر از دست داده و محل حرکت خودروها به دور یک میدان تبدیل شده است، گفت: یک المان، فضای سبز یا آب‌نما هم در وسط این به اصطلاح «میدان» می‌گذارند، درحالی‌که میدان نیست.

او مفهوم تاریخی، شهری، فرهنگی و انسانی میدان را جدا از این مسائل دانست و تصریح کرد: در حقیقت میدان یک فضای شهری برای گفتگو، تعامل، دیدار، تبادل نظر، جمع شدن، بیان اندیشه‌ها، عقاید و نظریات، شنیدن حرف‌ها و در یک کلام فضایی برای گفتگو است. این گفتگو هم به منظور تعالی و تبادل نظر و پیشرفت محسوب می‌شود.

به گفته این کارشناس شهرسازی، قبل از معنی واژه «میدان» باید دید منظور از گفتگو چیست. برای گفتگو باید چندین شرط قائل شد. فضا، طرفین و شرایط گفتگو از ارکان اصلی موضوع گفتگو است. طرفین گفتگو باید اخلاق، آداب و شیوه گفتگو را بلد باشند که بر اثر تمرین و ممارست به‌وجود می‌آید، یعنی وقتی شهروندان فضایی برای گفتگو داشته باشند، یاد می‌گیرند که در آن فضا با هم گفتگو کنند و به مرور شیوه و آداب و رسوم آن را یاد بگیرند.

مشهدی‌زاده دهاقانی شرایط گفتگو را رکن دیگر این مهم دانست و گفت: باید فضایی برای انتقاد، آزاداندیشی، نظریات و عقاید وجود داشته باشد. پس از آنکه شرایط گفتگو مهیا شد، نیاز به محلی برای گفتگو است؛ محلی چندمنظوره که محل تبادل نظر و آرا باشد. انسان در شهری که قرار است زندگی کند، باید به خوبی بیندیشد، بسازد، زندگی کرده و به عبادت بپردازد.

جای خالی میدان در فضای شهری به معنای جایگاهی برای تعاملات اجتماعی

او با اشاره به اینکه هر شهری عقاید، آرا، نظریات و انتقاداتی دارد، افزود: باید فضایی وجود داشته باشد که این نظرات و آرا در چارچوب اخلاقیات و فرهنگی مطرح شود و با پخته شدن اندیشه‌ها و نظریات، انسان تکامل و ارتقا پیدا می‌کند. علاوه بر این، افکار جدیدی عنوان می‌شود و شهر و شهروندان روزبه‌روز برای آینده خودشان و شهر گام برمی‌دارند.

این کارشناس شهرسازی، شرط رفتن به آینده را گفتگو و تبادل نظر دانست و تاکید کرد: برای رفتن به آینده باید آنچه را که در گذشته جا گذاشته‌ایم، برداریم و به سمت آینده حرکت کنیم و یکی از مواردی که در گذشته جا گذاشته‌ایم به معنای واقعی، «میدان» در فضا شهری است. همچنین اخلاق گفتگو، فرهنگ گفتگو، شرایط و فضای گفتگو را جا گذاشته‌ایم. وظیفه انجام این مهم هم به عهده حاکم شهر که همان مدیریت شهری است، قرار دارد.

مشهدی‌زاده دهاقانی با اشاره به اینکه مدیریت شهری باید فضایی را بسازد و در نظر بگیرد که مردم همدیگر را ببینند و در جریان احوالات یکدیگر قرار گیرند، اظهار کرد: شاید برخی این موضوع را مطرح کنند که فضاهایی با کارکردهای خاص وجود دارد و برای گفتگو هم می‌توان از آن استفاده کرد. باید توجه داشت که در فضاهای خاص نمی‌توان همه گفتگوها را انجام داد، چرا که با وجود چارچوب‌ها و ملاحظات نمی‌توان گفتگو انجام داد.برای مثال، نمی‌توان از ورزشگاه برای گفتگو استفاده کرد و باید برای مدل زمانی خاص، این محل را در نظر گرفت یا بازار به عنوان یک مکان اجتماعی، چارچوب و اندازه‌ای دارد ولی میدان نقش جهان اصفهان، امیرچخماق یزد و میدان کهنه قدیمی اصفهان هرکدام فضایی برای گفتگو بودند.

شهر امروز فضایی برای گفتگو ندارد

این کارشناس شهرسازی در ادامه یادآورشد: در اصفهان میدان «کهنه»، فضای تاریخی بوده که در زمان صفوی حرف و پیام جدیدی برای دنیا دارد. در چنین شرایطی، یک فضای جدید با عنوان «میدان نقش‌جهان» خلق می‌شود؛ فضایی که برای گفتگو در اطراف آن، نمایندگان همه گروه‌ها از جمله بازاریان به عنوان افرادی که حرف‌های اقتصادی دارند، مذهبی که حرف اقتصادی دارد و در مقابل بازار می‌نشیند، حکومتی که حرف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد و در مقابل آن هم دانایان، علما و متفکران در مدرسه شیخ‌لطف‌الله که نماینده همه اقشار جامعه هستند، حضور دارند.

وی ادامه داد: در میدان نقش‌جهان، با مردم خودشان و حتی دنیا گفتگو می‌شود. هرکسی هر حرفی که دارد در این میدان مطرح می‌کند، نظراتش را بیان کرده، به نظرسنجی می‌گذارد و افکار عمومی هم درباره آن اظهارنظر می‌کنند. در نتیجه مکتب‌های مختلف مانند مکتب فکری شکل می‌گیرد. در چنین فضایی، مکتب اصفهان به عنوان عالی‌ترین مکتب فکری ایران شکل گرفته است.

مشهدی‌زاده دهاقانی با اشاره به دوران معاصر که مکتب فکری شکل نگرفته است، گفت: در دوران معاصر، فضایی برای گفتگو وجود نداشته تا مکتبی ایجاد شود، البته لازمه ایجاد فضا، گفتگوی فضاهای جانبی همچون مسجد، حوزه علمیه، فضای حکومتی، بازار و.. است که همگی فضاهای تکمیل‌کننده گفتگو هستند.

به گفته وی، باید یک فضای عمومی با نمایندگان اقشار مختلف شهر حضور داشته باشند که با هم به گفتگو بپردازند. این در حالی است که در شهر امروزی، فضایی برای گفتگو، تبادل و تضارب آرا، خواسته‌ها و آینده‌اندیشی وجود ندارد و مردم در اماکنی همچون گورستان گفتگو می‌کنند. با عصر تکنولوژی، این مهم به فضای مجازی کشیده شده و به دلیل آنکه فضای گفتگو رودررو نیست، یکسری انحرافات ایجاد شده و آداب، اصول و چارچوب لازم برای گفتگو وجود ندارد.

وقتی فضای گفتگو نباشد، کرامت انسانی هم نادیده گرفته می‌شود

او با بیان اینکه تنها فضای شهری است که اجازه می‌دهد همه چیز رودررو مطرح شود، گفت: در فضای مجازی مخاطب حق انتخاب دارد و نمی‌توان همه حرف‌ها را زد، بلکه باید پیامی گذاشت و منتظر بود که مخاطب آن را بخواند. درحالی‌که در فضای شهری همه رودررو حرف می‌زنند. با جویا شدن احوال، حرف برای گفتگو وجود خواهد داشت و شعر، فلسفه و…. مطرح می‌شود، البته سلسله مراتبی برای فضای گفتگو در شهرسازی قدیم وجود داشته است. این سلسله مراتب در یک محله کوچک از یک هشتی کوچک شروع می‌شد تا به یک میدان‌گاه و در نهایت به میدان بزرگ شهر می‌رسید؛ اخبار در همان‌جا پخش می‌شد و افراد بزرگ صحبت می‌کردند.

این کارشناس شهرسازی ضمن اشاره به اینکه وقتی زمین تبدیل به کالا شود، به عنوان بازیچه‌ای برای سودآوری بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد، تاکید کرد: به دلیل آنکه مدیریت شهری از دانش و دانایی لازم برخوردار نیست، برای اختصاص فضای شهری به محلی برای گفتگو تلاشی نمی‌کند، البته شاید هم نیازی به گفتگو نمی‌بیند و اقتدارگرایانه فکر می‌کند، نه مردم‌مدارانه و ارزش‌گرایانه درحالی‌که باید مردم‌مدارانه به تفکر پرداخت و نباید به جای مردم فکر کرد. جالب است که در چنین شرایطی از مردم انتظار مشارکت دارند.

به باور وی وقتی فضای گفتگو و به دنبال آن کرامت انسانی و نیاز اساسی نادیده گرفته شود، مشارکت، گفتگو و حضور مردم هم در امور مختلف کمرنگ می‌شود. زمانی که شرایط و فضای گفتگو برای شهروندان وجود نداشته باشد، شهروند هم نه نمی‌تواند و نه حاضر به مشارکت است؛ در نتیجه به فضاهای انتخابی خودش از جمله فضای مجازی می‌رود و عرصه شهر از شهروند خالی می‌شود. این در شرایطی است که یکی از اصلی‌ترین نیازهای بشری که همان گفتگوست، انجام نمی‌شود و واپس‌روی فرهنگ شهری و شهرنشینی اتفاق می‌افتد.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا