یادداشت

سیداحمد محیط طباطبایی؛ رئیس ایکوم

تهران و چنارهایش

خیابان ولیعصر در قدیم جاده پهلوی بود. دلیل آنکه از کلمه جاده به جای خیابان استفاده می‌کنم این است که جاده نشانه و معنای ارتباط میان ۲نقطه و نه یک عرصه حیات شهری است. احداث این جاده که پل تجریش و منطقه شمیرانات را از طریق مسیر خود به ونک و چهارراه ولیعصر امروز متصل می‌کند در زمان پهلوی اول صورت گرفت.

پس از آنکه پهلوی اول باغ سعدآباد را در اختیار گرفت کاخ شهوند را
ساخت که دفتر کار تابستانی رضاخان بود. در قسمت جنوبی این خیابان نیز در مکان باغ
فرمانفرما کاخ مرمر ایجاد شد و اقامتگاه ۹ماهه رضاخان در سال نیز در همین کاخ
ایجاد شد. ارتباط میان کاخ شهوند در سعدآباد و کاخ مرمر در تقاطع ولیعصر-‌امام
خمینی امروز با مسیر ارتباطی که دو سوی آن‌را درختان چنار کاشته بودند شکل گرفت. 

خیابان ولیعصر در واقع به مثابه ارتباط درونی میان ۲مکان حکومتی ایجاد شد. اگر به‌طور
فرض با یک پاک کن تمام فضاهای اطراف خیابان ولیعصر را پاک کنیم می‌بینیم که یک
مجموعه حکومتی از کاخ مرمر در تقاطع ولیعصر-‌امام خمینی امروز تا کاخ سعدآباد در
انتهای شمالی خیابان ولیعصر از طریق خیابان زعفرانیه مرتبط می‌شود. این مفهوم در
هیچ نقطه از جهان و در هیچ خیابانی وجود نداشته و گویی خیابان ولیعصر درون یک باغ
حکومتی احداث شده است که ۲نقطه را به یکدیگر متصل می‌کند.

چنار بزرگ‌ترین ویژگی و معرف گیاهی شهر تهران است. حتی آرم شهرداری
تهران از ۲برگ چنار درون هم قرار داده شده توسط مرحوم ممیز طراحی شد. امروز اما
متأسفانه اکثر چنارهای خیابان ولیعصر و شهر تهران جای خود را به درختان خارجی توت
داده‌اند که در سال‌های گذشته از مالزی و شرق دور وارد تهران شدند و تهرانی که به
چنارستان معروف بود، حالا تنها سند هویت خود را در همین ۲ردیف درختان چنار حاشیه
خیابان ولیعصر جست‌وجو می‌کند. حفاظت از درختان چنار حاشیه خیابان ولیعصر و شهر
تهران نه‌تنها ابعاد میراث فرهنگی خاصی را در مفهوم فضای شهری دارد، بلکه به منزله
حفظ نماد طبیعی شهر تهران است.

طی ۲دهه اخیر با ویران کردن فضای جوی‌ طولانی ولیعصر مرگ درختان نیز
تسریع شد. قطع کردن درختان توسط افراد و دادن جریمه بابت قتل درختان برای اینکه
برخی مغازه‌دارهای حاشیه خیابان ولیعصر بتوانند تبلیغات مغازه خود را در معرض دید
رهگذران و سواره‌ها بگذارند یکی از مشکلات خیابان ولیعصر است. رفتارهای غیرفرهنگی
و غیرمیراثی نیز که هم‌اکنون در شهر تهران شاهد آن هستیم و بخش اصلی میراث فرهنگی
و سرمایه‌های شهر را در قالب درختان خیابان ولیعصر به باد داده است نیز ادامه یافت
و نشانی از توقف و تقابل با چنین رفتارهایی مشاهده نمی‌شود. 

حتی ثبت ملی خیابان
ولیعصر به منزله یک شوخی در دوره مدیریت پیشین شهرداری و افرادی که در این خیابان
هستند تلقی شد و نتیجه منطقی ثبت ملی این خیابان در رفتارهای گذشته مشاهده نشد. از
بین رفتن درختان خیابان ولیعصر و سایر پدیده‌های تاریخی و حافظه این خیابان بیانگر
آن است که نمی‌توان رفتارهای غیرعلمی، غیرفنی، غیرمدنی و غیرشهری را با ساخت
ساختمان‌ها و شیوه رفتار با خیابان ولیعصر تهران پوشاند.

اما رفتار با خیابان ولیعصر و چنارهای آن باید تصحیح شود. کف جوی
طولانی خیابان ولیعصر را که سیمان ریخته‌اند باید برداشته و این جوی‌ها به حالت
قبلی خود بازگردانده شود. باید سعی شود آبیاری درختان خیابان ولیعصر توسط آب‌های
سطحی و جاری که از مناطق شمیران تأمین می‌شود ادامه یابد و از ورود آب فاضلاب
بیمارستان‌ها و مراکزی که دارای آب غیربهداشتی هستند به جوی‌های ولیعصر جلوگیری
شود. 

حداقل نظارت زیست‌محیطی بر ورودی آب‌های فاضلاب به داخل جوی‌های ولیعصر ضروری
است. جلوگیری از ریختن زباله در جوی‌های ولیعصر از مواردی است که باید به آن توجه
شود. اما مهم‌ترین اقدام در خیابان ثبت ملی شده ولیعصر باید این باشد که اگر درختی
در خیابان ولیعصر قطع می‌شود شهرداری مرتکب قطع درخت را جریمه نکند بلکه فرد را
ملزم کند چناری ۱۰‌ساله در همان مکان بنشاند و هزینه کاشت درخت را هم متحمل شود.
شهرداری نیز باید نهالستانی برای پرورش چنار در تهران ایجاد کند تا با رسیدن عمر
آنها به یک دهه بتوان این درختان را بلافاصله با درختان قطع شده ولیعصر جایگزین
کرد.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا