شهر

ناطق‌الهی:

تعبیر یک کارشناس مدیریت بحران از سوله‌های شهرداری: بی‌مصرف‌ها!

یک متخصص مدیریت بحران معتقد است، سوله‌های مدیرت بحران بی‌مصرف‌اند و در فرآیند ایجاد آنها پول شهر هدر رفته، چون در مواقع بحرانی کارکرد‌های لازم را ندارند.

تعبیر یک کارشناس مدیریت بحران از سوله‌های شهرداری: بی‌مصرف‌ها!

سیل، زلزله و بحرانی‌های شهری همچون حادثه پلاسکو. اتفاقاتی که برخی
از آنها ریشه در طبیعت دارند و برخی دیگر اثرات زندگی شهری، اما آنچه اهمیت دارد،
نحوه مواجهه با بحران‌هاست
.

مساله‌ای که ناطق الهی یکی از بنیان‌گذاران مدیریت بحران در ایران از چگونگی
شکل‌گیری این رشته در ایران و چالش‌های امروز آن می‌گوید
.
او در گفتگو با خبرآنلاین گریزی نیز به وضعیت سوله‌های مدیریت بحران
شهر تهران زد و معتقد است این سوله‌های بی مصرف‌اند و در فرآیند ایجاد آنها پول شهر
هدر رفته، چون در مواقع بحرانی کارکرد‌های لازم را ندارند.فریبرز ناطقی الهی،
بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران در ایران است
.

او پس از اتمام دکتری در رشته مهندسی سازه از دانشگاه کلمبیا میسوری امریکا،
از دانشگاه آکسفورد انگستان، دانشگاه سلطنتی کران فیلد انگلستان و ویسکانسن امریکا
در مدیریت بحران حوادث انسان ساز و طبیعی دوره های فوق تخصصی دوره‌های عالی مقاوم
سازی سازه های موجود را گذرانده‌است و بیش از ۵٠

کتاب و ۵٠٠ مقاله و ۶۴ دستور العمل طراحی، مقاوم سازی و مدیریت بحران سازه
ها و شهرها را در کارنامه دارد. مشروح مصاحبه خبرآنلاین با او به شرح زیر است
:

این روزها شاهد هستیم هر نهاد یا متخصصی تعریف خاصی از مدیریت بحران
را ارائه می‌کند و به نظر می‌رسد در ایران نیاز به بازتعریف مدیریت بحران داریم.
به نظر شما مدیریت بحران چیست و ناظر بر چه مواردی است؟

در دوره پهلوی سازمانی تحت عنوان سازمان پدافند ملی امور این چنانی را
بعهده داشت بعد از انقلاب این به نخست وزیری و سپس به‌صورت تلویحی به هلال احمر واگذار
شد، برای تاریخچه کامل این مطلب توصیه میکنم به کتاب من در مدیریت بحران زمینلرزه
در ایران رجوع شود
. از آن به
بعد عملا کار زیر نظر وزارت کشور و به کمک اصلی هلال احمر انجام می‌شد. حدود سال‌های
٧۴ بود که من از اکسفورد برگشتم و کتابی در خصوص مدیریت بحران سوانح اول در قالب
گزارش برای شهردار وقت و سپس خود کتاب را نوشتم. تا آن موقع اگر جست‌وجو کنیم
بحران مدیریت بود ولی مدیریت بحران سوانح در مکتوبات کشور یافت نمیشد. بعد از آن خیلی
رایزنی کردم هم جوان بودم و هم نگران! الحمدالله بعد از سالها مطلب تا حدودی جا
افتاد و مجلس محترم نسبت به تاسیس سازمان مدیریت بحران بر اساس ساختار من و کمی
تغییرات در الفاظ که نگویند کار من ملاک عمل شد! به سند ذیل مصوب شد و سازمان
تاسیس شد
.


تشکیل این سازمان چقدر توانست، مسایل مربوط به بحران‌ها را حل کند؟

مشکل البته هنوز با این سازمان حل نمی‌شد، اول اینکه تفکر حاکم بر این
سازمان همانطور که در کتابم امده تفکر ٣٠ سال پیش آن موقع و ۶٠سال پیش امروز
بحرانها بود یعنی لجستیک ، امداد و نجات و اقدامات محدود اضطراری ؟ در صورتیکه علم
امروز تقریبا تمام این فعالیتها را مثلا ٢٠ درجه از ٣۶٠درجه که مابقی باید از قبل
برنامه ریزی شده باشد می داند
. حال با
این باور، همین مشکلاتی که بعد از هر حادثه در کشور داریم، خوب رخ می دهد و هر روز
بدلیل ثابت بودن منابع و تفکر منجمد و ازدحام و تراکم جمعیتی بالاتر، بدتر از قبل
تبعات خود را نشان می‌دهد و منابع عظیم کشور به هدر می‌رود
.


به نظر شما چه اقداماتی را باید برای بازتعریف مدیریت بحران و به روز‌رسانی
این علم عملیاتی در ایران انجام داد؟

اقداماتی مثل شناسایی کامل خطرات (سیل، زلزله، …) و کاهش خطرات،
تعیین آسیب پذیری‌ها، آموزش، برنامه ریزی برای ۴ مرحله که هنوز به اشتباه علی رقم بیانم
در کتاب می‌گویند، سه مرحله (قبل، بعد و پس). با خواندن یک مقاله یا چند خط از یک
مقاله باید هم همین را گفت. قبل، حین، بعد و پس از بحران
. توصیه
میکنم به سیکل بحران بنده توجه بفرمایید. عدم توجه به حین بحران همین می‌شود که
امروز در کرمانشاه میبینیم
.
پس شما می‌گویید روش فعلی ایراد دارد؟ این
عزیزان سعی خود را میکنند ولی خوب درست یا بهتر بگویم بهینه نیست و باید تفکر
اصلاح و از افراد خبره کمک گرفت، بیشتر این عزیزان سوابق عالی در امور ستادی و
لجستیکی دارند که مناسب همه فاز های سیکل بحران مسلما نیست با احترام کامل به تک
تک این زحمت کشان عرصه کمبودها، عدم حمایت ها و کمبود بودجه ؟! ولی بحرحال باید
تغییرات صورت بگیرد و گرنه همین بساط جاری است
.


در حال حاضر تعدادی سوله بحران شهرداری ساخته و تامین کرده آیا آنها
واقعا برای مدیریت بحران است؟

مدیریت بحران زلزله نمی دانم بخندم یا گریه کنم ! دانشجوی
دکتری سابق من آن وقت من شد ریس سازمان مدیریت بحران تهران و سپس معاون فنی و
عمرانی شهردار وقت تهران؟ زمانی که در اخبار طرح این مطلب را شنیدم به او زنگ زدم
و گفتم مبادا این کار را بکنی و میلیاردها تومان پول این شهر را نابود کنید؟ آخر
بر چه اساسی بر مبنای کدام مطالعات اسیب پذیری، برای چه منظوری و
کمی هم تند فکر میکنم گفتم به‌حرحال رابطه معلم شاگردی هنوزuرقرار بود و الانم هست ! قرار شد فکر کنند و در ادامه دیدم ساخت آنها
به هر دلیلی بحرحال شروع شد! خوب شاگردی که حرف استادش را گوش نکند هم پیدا می‌شود
ولی جوانی کرد شاید زیر فشار بوده! بی دلیل نیست که آنها در اختیار برنامه های تلویزیونی
و مسایل دیگر قرار گرفت و کاربرد نداشت. اصلا منطقه به درد این سوله می خورد یا
نه، فعلا که چند کیسه زرد رنگ نمک برای خیابان‌های برفی اگر تازه استفاده شود،
مصرف دارد. مساله این است که ما سوله دپو و اسکان را در جایی درست می‌کنیم که نیاز
داریم آسیب پذیریمون بالاست ، کمبود داریم در انجا و هزاران دلیل دیگر. مسایل با
تصمیم شبانه و عمل کردن در روز بعد بجایی نمیرسد! بیش از صدها سال تجربه روی تک تک
این مسایل وجود دارد حالا من میشوم شهردار و دستور می دهم فلان کاری که دویست سال
پیش منسوخ شده انجام شود ؟ هر کاری سابقه ای دارد، پیشینه ای دارد، ادم خودش را
دارد و


آقای دکتر به نظر شما با این سوله‌های مدیریت بحران باید چه کرد؟
سوال خوبی است، به نظرم بهترین کاری که می‌شود کرد این است که شوی خندوانه
برای شادی مردم اجرا شود. به هر حال از اینها بر اساس یکسری مطالعات فوری می‌شود
بصورت بهینه برای اقلام حین بحران و بعد از بحران استفاده کرد. حالا که میلیاردها
هزینه شده شاید هزاران ولی ابتدا نیازهای مناطق باید شناسایی شود و بر اساس ان دپو
انجام شود. در ضمن برای آموزش آگاهی های عمومی نیز می‌شود استفاده شود. برخی هم
بدرد نخواهند خورد چون بی فایده ساخته شده اند. دولت‌های محلی باید تشکیل شوند به
کتاب ٢۵ سال پیش من در خصوص دولت‌های محلی و تشکیل آنها رجوع بفرمایید و در قالب
آنها برای استفاده از این بی‌مصرف‌ها چاره‌ایی اندیشید شود
.


این روزها بحث هشدار سریع مدیریت بحران‌ها خصوصا زلزله مطرح شده، نظر
شما در این رابطه چیست؟

کوتاه بگویم اگر تا ۵٠ سال آینده ما سیستم آلارم زلزله داشتیم دیگر با
من مصاحبه نکنید چون من بی سوادم. در خاتمه پس چه کنیم ، آیا چاره ای هست برای
برون رفت از این موارد
: بله
خداوند عقل داده و خواسته علم و عمل در کنار هم باشند از عقل باید استفاده کرد .
کتابهای بنده کامل و جامع است و بند بند همه مشکلات را به ریز بیان کرده ٢۵
سال پیش همان طور که عینا گویی در کرمانشاه امروز رخ داده، البته
بگویم ٢۵ سال آینده هم دیده شده مثل همان روز که نوشتم و همه راه حل ها را ریزتر
از خود مسایل ارایه داده است. کتاب ها را برای دهمین بار بخوانند و عمل کنند به
اسم خودشان از بنده هم نمی خواهد یاد شود تمام حقوق مالی، معنوی و … بدون ذکر
منابع آزاد است. به اسم خودتان ولی اجرا کنید تنها راه همان‌ها هست که به ریز
نوشته‌ام
.

سیل، زلزله و بحرانی‌های شهری همچون حادثه پلاسکو. اتفاقاتی که برخی
از آنها ریشه در طبیعت دارند و برخی دیگر اثرات زندگی شهری، اما آنچه اهمیت دارد،
نحوه مواجهه با بحران‌هاست
.

مساله‌ای که ناطق الهی یکی از بنیان‌گذاران مدیریت بحران در ایران از چگونگی
شکل‌گیری این رشته در ایران و چالش‌های امروز آن می‌گوید
.
او با حضور در خبرآنلاین، گریزی نیز به وضعیت سوله‌های مدیریت بحران
شهر تهران زد و معتقد است این سوله‌های بی مصرف‌اند و در فرآیند ایجاد آنها پول شهر
هدر رفته، چون در مواقع بحرانی کارکرد‌های لازم را ندارند.فریبرز ناطقی الهی،
بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران در ایران است
.

او پس از اتمام دکتری در رشته مهندسی سازه از دانشگاه کلمبیا میسوری امریکا،
از دانشگاه آکسفورد انگستان، دانشگاه سلطنتی کران فیلد انگلستان و ویسکانسن امریکا
در مدیریت بحران حوادث انسان ساز و طبیعی دوره های فوق تخصصی دوره‌های عالی مقاوم
سازی سازه های موجود را گذرانده‌است و بیش از ۵٠

کتاب و ۵٠٠ مقاله و ۶۴ دستور العمل طراحی، مقاوم سازی و مدیریت بحران سازه
ها و شهرها را در کارنامه دارد. مشروح مصاحبه خبرآنلاین با او به شرح زیر است
:

این روزها شاهد هستیم هر نهاد یا متخصصی تعریف خاصی از مدیریت بحران
را ارائه می‌کند و به نظر می‌رسد در ایران نیاز به بازتعریف مدیریت بحران داریم.
به نظر شما مدیریت بحران چیست و ناظر بر چه مواردی است؟

در دوره پهلوی سازمانی تحت عنوان سازمان پدافند ملی امور این چنانی را
بعهده داشت بعد از انقلاب این به نخست وزیری و سپس به‌صورت تلویحی به هلال احمر واگذار
شد، برای تاریخچه کامل این مطلب توصیه میکنم به کتاب من در مدیریت بحران زمینلرزه
در ایران رجوع شود
. از آن به
بعد عملا کار زیر نظر وزارت کشور و به کمک اصلی هلال احمر انجام می‌شد. حدود سال‌های
٧۴ بود که من از اکسفورد برگشتم و کتابی در خصوص مدیریت بحران سوانح اول در قالب
گزارش برای شهردار وقت و سپس خود کتاب را نوشتم. تا آن موقع اگر جست‌وجو کنیم
بحران مدیریت بود ولی مدیریت بحران سوانح در مکتوبات کشور یافت نمیشد. بعد از آن خیلی
رایزنی کردم هم جوان بودم و هم نگران! الحمدالله بعد از سالها مطلب تا حدودی جا
افتاد و مجلس محترم نسبت به تاسیس سازمان مدیریت بحران بر اساس ساختار من و کمی
تغییرات در الفاظ که نگویند کار من ملاک عمل شد! به سند ذیل مصوب شد و سازمان
تاسیس شد
.


تشکیل این سازمان چقدر توانست، مسایل مربوط به بحران‌ها را حل کند؟

مشکل البته هنوز با این سازمان حل نمی‌شد، اول اینکه تفکر حاکم بر این
سازمان همانطور که در کتابم امده تفکر ٣٠ سال پیش آن موقع و ۶٠سال پیش امروز
بحرانها بود یعنی لجستیک ، امداد و نجات و اقدامات محدود اضطراری ؟ در صورتیکه علم
امروز تقریبا تمام این فعالیتها را مثلا ٢٠ درجه از ٣۶٠درجه که مابقی باید از قبل
برنامه ریزی شده باشد می داند
. حال با
این باور، همین مشکلاتی که بعد از هر حادثه در کشور داریم، خوب رخ می دهد و هر روز
بدلیل ثابت بودن منابع و تفکر منجمد و ازدحام و تراکم جمعیتی بالاتر، بدتر از قبل
تبعات خود را نشان می‌دهد و منابع عظیم کشور به هدر می‌رود
.


به نظر شما چه اقداماتی را باید برای بازتعریف مدیریت بحران و به روز‌رسانی
این علم عملیاتی در ایران انجام داد؟

اقداماتی مثل شناسایی کامل خطرات (سیل، زلزله، …) و کاهش خطرات،
تعیین آسیب پذیری‌ها، آموزش، برنامه ریزی برای ۴ مرحله که هنوز به اشتباه علی رقم بیانم
در کتاب می‌گویند، سه مرحله (قبل، بعد و پس). با خواندن یک مقاله یا چند خط از یک
مقاله باید هم همین را گفت. قبل، حین، بعد و پس از بحران
. توصیه
میکنم به سیکل بحران بنده توجه بفرمایید. عدم توجه به حین بحران همین می‌شود که
امروز در کرمانشاه میبینیم
.
پس شما می‌گویید روش فعلی ایراد دارد؟ این
عزیزان سعی خود را میکنند ولی خوب درست یا بهتر بگویم بهینه نیست و باید تفکر
اصلاح و از افراد خبره کمک گرفت، بیشتر این عزیزان سوابق عالی در امور ستادی و
لجستیکی دارند که مناسب همه فاز های سیکل بحران مسلما نیست با احترام کامل به تک
تک این زحمت کشان عرصه کمبودها، عدم حمایت ها و کمبود بودجه ؟! ولی بحرحال باید
تغییرات صورت بگیرد و گرنه همین بساط جاری است
.


در حال حاضر تعدادی سوله بحران شهرداری ساخته و تامین کرده آیا آنها واقعا
برای مدیریت بحران است؟

مدیریت بحران زلزله نمی دانم بخندم یا گریه کنم ! دانشجوی
دکتری سابق من آن وقت من شد ریس سازمان مدیریت بحران تهران و سپس معاون فنی و
عمرانی شهردار وقت تهران؟ زمانی که در اخبار طرح این مطلب را شنیدم به او زنگ زدم
و گفتم مبادا این کار را بکنی و میلیاردها تومان پول این شهر را نابود کنید؟ آخر
بر چه اساسی بر مبنای کدام مطالعات اسیب پذیری، برای چه منظوری و
کمی هم تند فکر میکنم گفتم به‌حرحال رابطه معلم شاگردی هنوزuرقرار بود و الانم هست ! قرار شد فکر کنند و در ادامه دیدم ساخت آنها
به هر دلیلی بحرحال شروع شد! خوب شاگردی که حرف استادش را گوش نکند هم پیدا می‌شود
ولی جوانی کرد شاید زیر فشار بوده! بی دلیل نیست که آنها در اختیار برنامه های تلویزیونی
و مسایل دیگر قرار گرفت و کاربرد نداشت. اصلا منطقه به درد این سوله می خورد یا
نه، فعلا که چند کیسه زرد رنگ نمک برای خیابان‌های برفی اگر تازه استفاده شود،
مصرف دارد. مساله این است که ما سوله دپو و اسکان را در جایی درست می‌کنیم که نیاز
داریم آسیب پذیریمون بالاست ، کمبود داریم در انجا و هزاران دلیل دیگر. مسایل با
تصمیم شبانه و عمل کردن در روز بعد بجایی نمیرسد! بیش از صدها سال تجربه روی تک تک
این مسایل وجود دارد حالا من میشوم شهردار و دستور می دهم فلان کاری که دویست سال
پیش منسوخ شده انجام شود ؟ هر کاری سابقه ای دارد، پیشینه ای دارد، ادم خودش را
دارد و


آقای دکتر به نظر شما با این سوله‌های مدیریت بحران باید چه کرد؟
سوال خوبی است، به نظرم بهترین کاری که می‌شود کرد این است که شوی خندوانه
برای شادی مردم اجرا شود. به هر حال از اینها بر اساس یکسری مطالعات فوری می‌شود
بصورت بهینه برای اقلام حین بحران و بعد از بحران استفاده کرد. حالا که میلیاردها
هزینه شده شاید هزاران ولی ابتدا نیازهای مناطق باید شناسایی شود و بر اساس ان دپو
انجام شود. در ضمن برای آموزش آگاهی های عمومی نیز می‌شود استفاده شود. برخی هم
بدرد نخواهند خورد چون بی فایده ساخته شده اند. دولت‌های محلی باید تشکیل شوند به
کتاب ٢۵ سال پیش من در خصوص دولت‌های محلی و تشکیل آنها رجوع بفرمایید و در قالب
آنها برای استفاده از این بی‌مصرف‌ها چاره‌ایی اندیشید شود
.


این روزها بحث هشدار سریع مدیریت بحران‌ها خصوصا زلزله مطرح شده، نظر
شما در این رابطه چیست؟

کوتاه بگویم اگر تا ۵٠ سال آینده ما سیستم آلارم زلزله داشتیم دیگر با
من مصاحبه نکنید چون من بی سوادم. در خاتمه پس چه کنیم ، آیا چاره ای هست برای
برون رفت از این موارد
: بله
خداوند عقل داده و خواسته علم و عمل در کنار هم باشند از عقل باید استفاده کرد .
کتابهای بنده کامل و جامع است و بند بند همه مشکلات را به ریز بیان کرده ٢۵
سال پیش همان طور که عینا گویی در کرمانشاه امروز رخ داده، البته
بگویم ٢۵ سال آینده هم دیده شده مثل همان روز که نوشتم و همه راه حل ها را ریزتر
از خود مسایل ارایه داده است. کتاب ها را برای دهمین بار بخوانند و عمل کنند به
اسم خودشان از بنده هم نمی خواهد یاد شود تمام حقوق مالی، معنوی و … بدون ذکر
منابع آزاد است. به اسم خودتان ولی اجرا کنید تنها راه همان‌ها هست که به ریز
نوشته‌ام
.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا