معجزه جداسازی وزارتخانهها چیست؟
با وجودی که تجربه آزمون و خطا در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها همواره تلخ بوده، اما متاسفانه هنوز هم در خصوص مسائل مختلف دایما در حال آزمون و خطا هستیم.
در روزهای اخیر باز هم موضوع جداسازی وزارتخانههای ادغام شده در حالی
بر سر زبانها افتاده است که اصلا مشخص نیست چرا این وزارتخانهها در یکدیگر ادغام
شدند و حالا چرا مجددا قرار است از یکدیگر جدا شوند. گویا قرار نیست از تجربههای
کشورهای دیگر درس بگیریم و در برنامهریزیها به این تجربهها استناد کنیم که دیگر
با آزمون و خطا برای کشور هزینه ایجاد نکنیم.
برای مثال در وزارت ادغام شده صنعت، معدن و تجارت، متولیان ادغام
معتقد بودند با ادغام شرایط برای حضور بیشتر کشور در بازارهای جهانی فراهم خواهد شد
و تولیدات صنعتی ایران راهی به خارج از کشور خواهند یافت.
حالا با گذشت این مدت برای اینکه نخواهیم راه رفته را به عقب بازگردیم
به نظر میرسد حضور یک معاون یا دو معاون قوی در کنار وزیری شایسته میتواند این ساز
و کار توسعه بازارهای جهانی را دنبال کند و تولیدات صنعتی کشور را به سمت قابلیت
صادراتی بودن سوق دهد یعنی تولیدات صنعتی کشور را با مدیریت صحیح به سمتی پیش ببرد
که با تکنولوژی روز همراه شده و با بهبود روشهای تولید امکان حضور در بازار جهانی
را فراهم کند؛ این همان موضوعی است که باید دید اگر به جای یک وزیر دو وزیر در
مورد آن تصمیمگیری کنند آیا میتوانند موفقتر باشند یا یک وزیر با دو معاون
قدرتمند، توانمندتر ظاهر خواهند شد.
اکنون که یکبار دیگر موضوع تفکیک وزارتخانهها مطرح شده، این سوال
ایجاد میشود که اصلا چرا وزارتخانههای نام برده شده در طرح جداسازی، ادغام شدند که
حالا باید شاهد بازگشت به حالت قبلی باشند ؟ تنها میتوان گفت که مایه تاسف است که
کسانی بدون مطالعه دست به اقداماتی زدند که نتیجه آن نه به سود کشور که به زیان
مردم و کشور بود. همان طور که ادغام به بدنه دولت هزینههای زیادی را تحمیل کرد،
اکنون موضوع جداسازی هم حتما برای کشور هزینههای زیادی دارد که این هزینه به بدنه
دولت وارد خواهد شد.
هزینههایی که از تغییر نام سردرهای وزارتخانههای جداسازی شده آغاز
میشود و تا تغییر سربرگها و قوانین و مقررات بازگشت به شرایط پیش از ادغام خواهد
رسید. در حالی که اصلا نمیخواهیم بپرسیم این جداسازی چه معجزهای را برای
وزارتخانههای مذکور به همراه خواهد آورد؟
درحالی که اکنون دیگر زمانی برای آزمون و خطا نیست؛ باید به جای فکر
کردن برای طرحهای ادغام یا جداسازی فکری برای نظام تغییر درسیستم اداری کشور شود
تا بتوان ضمن مبارزه با فساد اداری به سمت شکوفاسازی اقتصادی و توسعه گام برداشت.
شرایط کنونی نیاز دارد که بدون دست زدن به ماهیت ادغامهای صورت
گرفته، وزیری شایسته بر راس وزارتخانههای ادغامی منصوب شود تا درقالب فعلی تصمیمهای
درست و اصولی برای زیرمجموعهها گرفته شود، بدون اینکه دوباره جداسازی صورت بگیرد.
این امر حتما با توجه و تمرکز روی نظام تدبیر و مطالعه چگونگی اداره کشور قابل
اجراست و نه تمرکز بر جداسازی.
موضوع دیگر اصلاح ساختار اداری کشور است. پیشنهاد میشود که ابتدا
مشکلات و موانع شناسایی شده و برای آنها راهحل ارایه شود. قطعا عدم هماهنگی دستگاههای
مختلف باعث افزایش فساد اداری میشود که متاسفانه در سالهای اخیر کلیات نظام
اداری را تحتالشعاع خود قرار داده است. فساد اداری اقتصاد کشور را فلج کرده و
ضروری است که راهکارهایی برای خروج از این مشکل اندیشیده شود، چرا که این موضوع
حتما ضروریتر از جداسازی وزارتخانههای ادغامی است.
متاسفانه تفکر قدیمی وجود دارد که معتقد است تغییر همواره مثبت است،
این در حالی است که تغییر همیشه نمیتواندآثار بهتری را به همراه داشته باشد؛ باید
مساله را ریشهای بررسی و مشکلات اداری کشور را ریشهای حل کنیم و البته از
تجربیات کشورهای دیگر نیز استفاده کنیم.