مسکن و ساختمان

با برچسب انرژی، ساختمان‌ها را به رقابت واداریم

بهینه‌سازی مصرف انرژی مبحث پیچیده‌ای است که نیازمند اقدامات گسترده‌ای برای عملی کردن آن هستیم. در مورد مصالح ساختمانی باید گفت که برای رسیدن به محصول باکیفیتی که مقاومت حرارتی بالایی داشته باشد و مصالح خاصی که از نظر ظرفیت حرارتی یا خازن بودن، استانداردهای لازم را دارا باشد، نیازمند یک عزم ملی و همگانی در کشور هستیم.

مصالحی که بتواند
عملاً گرما یا سرمای روز و شب را شیفت بدهد و نیاز به مصرف انرژی را بکاهد،
تولیدات متنوعی در کشور دارد. البته در زمینه عایق‌های پلیمری و معدنی با
استانداردهای جهانی فاصله وجود دارد که باید جبران شود که بخشی از این فاصله نیز به
تحریم‌هایی بر‌می‌گردد که در چند سال اخیر با آن روبه‌رو بوده‌ایم و امیدواریم که
در آینده‌ای نزدیک با گسترش ارتباطات فنی با دیگر کشورها این فاصله را پوشش دهیم،
چون حیف است که همان مواد و همان انرژی را مصرف کنیم اما محصول نهایی در حد رقابت
با محصولات کشورهای دیگر نباشد.

در ایران مثلاً در
مورد پنجره‌های
UPVCاستانداردهایی وجود دارد که به سفارش سازمان
استاندارد در این مرکز تحقیقات تدوین شده است، البته بهتر است این‌گونه صحبت قبلی
را اصلاح کنم که مثلاً تا سال گذشته به خاطر تحریم‌ها وضعیت خیلی مطلوب نبوده اما
اکنون که از نظر ورود مواد اولیه مشکلات کمتر شده، کیفیت هم بالاتر رفته و حتی در
مواردی می‌توان با محصولات کشورهای همسایه رقابت کیفی داشت. توجه داشته باشید وقتی
می‌گوییم کیفیت پایین است منظور این نیست که استاندارد رعایت نمی‌شود، بلکه برخی
مصالحی که در داخل تولید می‌شود حداقل استاندارد را دارد و جای کار دارد که در بازه
استانداردی که بین حداقل و حداکثر تعریف شده است به سمت حداکثری حرکت کنیم تا
محصولی با کیفیت بیشتر و منطبق با مبحث ۱۹ انرژی به دست بهره‌بردار برسانیم.

اگر بتوانیم بحث لیبلینگ که مثلاً در
مورد عایق وجود دارد را به محصولات دیگری هم تعمیم دهیم، می‌شود زمینه را آماده
کرد که بین یک محصول خوب و خوب‌تر تمایز قائل شویم. در نظر بگیرید که در مورد
وسایل برقی برچسب انرژی جا افتاده است و در مورد سایر محصولات و فراورده‌های
ساختمانی هم می‌توان از این تجربه استفاده کرد.

ما به اشتباه از برخی نهادها و ارگان‌های دخیل در ساخت و ساز
انتظاراتی داریم که در شرح وظایف آنها نیست. به عنوان مثال شهرداری هیچ وظیفه‌ای
در مورد کنترل کیفیت ساخت ندارد و نباید هم داشته باشد چون منافع مالی‌اش سنخیتی
با کیفیت ساخت ندارد و شاید بتوان گفت حتی در تعارض با آن است، چرا؟ چون بخشی از
درآمد شهرداری حاصل تخریب و بازسازی است. حتی در مورد طراحی و نظارت تا زمانی که
اصولی وجود نداشته باشد نمی‌توان تضمینی در مورد کیفیت داد؛ در حالی که اگر بیمه‌های
فعال به این چرخه وارد شوند، عملاً بزرگترین دغدغه بیمه تضمین کیفیت خواهد بود و
به تبع آن، بیمه در زمینه کیفیت مصالح هم وارد خواهد شد و مباحث مربوط به بهینه‌سازی
مصرف انرژی و مبحث ۱۹ هم در همین تضمین کیفیت مستتر خواهد بود. در حال حاضر خود
سازمان استاندارد و مرکز تحقیقات در بازدیدهایی که به صورت تصادفی و چندین بار در
سال و سرزده از کارخانه‌های تولیدکننده، اقدام به نمونه‌برداری کرده و نمونه‌ها را
مورد آزمایش و بررسی قرار می‌دهد.

تجربه‌ای که از بحث کنترل ساختمان توسط شرکت‌های بیمه‌ای در
فرانسه دارم به خوبی نشان می‌دهد که بیمه با چه دقتی می‌تواند همه قسمت‌ها را چک
کند و قبل از اینکه تأیید نهایی را برای بهره‌برداری بدهد، به مستندسازی مصالح
مورد استفاده بپردازد چون در صورت بروز مشکل مجبور است که خسارت پرداخت کند و همین
امر عامل انجام کاری باکیفیت خواهد شد.

فکر می‌کنم هیج کجا
بیمه به صورت اختیاری نیست، بلکه در اکثر کشورها یک قانون اجباری محسوب می‌شود که
در جهت حمایت از مصرف‌کننده مورد استفاده قرار می‌‌گیرد و باید فرهنگ آن نهادینه
شود؛ مثل بیمه خودرو که به صورت قانون تصویب شده و شاید اگر اجبار قانونی آن را
برداریم افراد زیادی از بیمه کردن خودرو سر باز بزنند. بنابراین اگر بیمه ساختمان
هم به صورت قانونی و اجبار انجام شود بهره‌برداران با آرامش خاطر از آن استفاده می‌کنند.
البته این طرح در دست اقدام است و خیلی هم دور از دسترس به نظر نمی‌رسد و سازمان‌های
نظام مهندسی هم پیگیر هستند که چنین موردی در ساخت و ساز کشور عملی شود.

همچنین طراحی و نظارت حین
اجرا بسیار می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در بهینه‌سازی مصرف انرژی داشته باشد که
با تأسف باید بگویم در درصد بالایی از ساختمان‌ها این مقررات که طبق قاعده باید انجام
شود، به اجرا در نمی‌آید. بنده همواره به مهندسان گوشزد می‌کنم که اگر یک بهره‌بردار
با اشراف به اینکه ساختمانی که خریده است طبق مبحث ۱۹ ساخته نشده، می‌تواند از
طراح و ناظر و مجری شکایت کند و در صورت اثبات، تقاضای خسارت کند.

در حال حاضر هیچ
ضمانتی وجود ندارد و لازمه اجرای صحیح آن همان شرکت‌های بیمه‌ای است که قبل‌تر در
مورد آن صحبت شد چنان که بیمه وارد این چرخه شود و نواقص را ببیند، مجوز لازم برای
پایان کار و بیمه شدن را تا رفع نقایص و عدم انطباق با مباحث قانونی صادر نمی‌کند.
امیدوارم که هرچه زودتر این شرکت‌های بیمه‌ای شکل بگیرد. شاید در یک دوره‌هایی به
علت شتاب‌زدگی این اجبار وجود داشت که به سرعت و به تعداد بالا ساخت و ساز انجام
شود و در این بین کیفیت فدای سرعت شد، اما در حال حاضر فکر می‌کنم که فرصت خوبی
حاصل آمده که این خسارات را ترمیم کنیم؛ هرچند کار سختی خواهد بود اما با تجربه و
پختگی به وجود آمده می‌شود زمینه کیفی‌سازی را فراهم کرد تا سرمایه‌های ملی حفظ
شود. البته هیچ ضابطه و مقرراتی را نمی‌توان جابه‌جا اجرا کرد و نیازمند فرهنگ‌سازی
عمومی از یک سو و آموزش لازم به مهندسان و مجریان از سوی دیگر است تا آن باور و
اعتقاد عمومی به مقررات به ویژه در مبحث ۱۹ که موضوع صحبت ماست، به وجود آید. شاید
جالب باشد بدانید که مبحث ۱۹ در بسیاری از شهرستان‌ها بسیار با جدیت دنبال می‌شود
و تهران یکی از عقب‌ترین شهرها در اجرای این مبحث است. خوشبین هستم که در آینده
برچسب انرژی ساختمان جدی مورد اجرا قرار گیرد و در صورت الزامی شدن، مطمئن باشید
فرهنگ کیفیت هم به آرامی جا می‌افتد. فرض کنید یک موقع سازنده مجبور است که فقط
حداقل‌های مبحث انرژی را رعایت کند اما یک موقع می‌بیند که ساختمان کنار او برچسب
انرژی
A دارد
و اگر او ساختمانی با برچسب
B
بسازد برای فروش در موقعیتی ضعیف‌تر قرار می‌گیرد و اطمینان دارم که
در آینده به این کیفی‌سازی بیشتر بها داده می‌شود.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا