مسکن و ساختمان

یک ساختمان و مقصران بسیار

در مورد کلینیک سینا اطهر که در ۱۰ تیر ۱۳۹۹ منفجر شد یک نکته بسیار مهم وجود دارد. پرونده این کلینیک به دلیل تخلفاتش به کمیسیون ماده صد ارسال و بابت تغییرات اعمال شده در این ساختمال حکم قلع و قمع آن صادر شده بود. این حکم اما به اجرا درنیامد. در همین نکته اول باید دانست که مسوولیت اجرای حکم ماده صد با اجرای احکام منطقه است؛ یعنی شهرداری منطقه یک تهران و بنابراین بخشی از حادثه ناشی از کوتاهی شهرداری منطقه یک تهران است. اما این ظاهر ماجرا است. باطن ماجرا چیست؟ ما ۲۲ مبحث ملی ساختمان داریم که راهنمای فعالیت های حوزه ساخت وساز در کشورمان هستند. مبحث بیست و یکم مقررات ملی ساختمان که مبحث طراحی سازه ها برای شرایط پدافندی است متاسفانه خیلی مورد توجه قرار نمی گیرد. وقتی می گوییم پدافند، فکر می کنیم باید جنگ باشد در حالی که خیر! شما در ساختمان مذکور حادثه انفجار کپسول های گاز را داشتید. براساس مبحث ۲۱، یک کلینیک به دلیل نگهداشت مواد سمی، مواد قابل اشتعال و مواد قابل انفجار باید براساس مقررات ملی ساختمان مورد ارزیابی، بازبینی یا بهسازی قرار بگیرد. پس اینجا خلاف دیگری داریم که ناشی از عدم اجرایی شدن مبحث بیست و دو گانه است. این تخلف برعهده کیست؟ بخشی از آن بر عهده شهرداری است، بخشی بر عهده شورای شهر، بخشی نظام مهندسی و بخشی هم مجلس.  یک مبحث دیگر داریم با عنوان مبحث ۲۲ مقررات ملی ساختمان. این مبحث در مورد مراقبت و نگهداری از ساختمان است. کارشناسان در بازدیدی که از کلینیک داشتند، دیده شد که پشت بام این ساختمان اصولا جای حرکت نداشته. پشت بام مثل حواشی شهر که آلونک سازی شده، دست کم پنج شش آلونک داشت که اگر نبودند امکان فرار افراد به ساختمان های مجاور را میسر می کرد.

مبحث بیست و دو می گوید ساختمانی که امروز ساخته شد را نمی توانید ول کنید. ساختمان یک موجود زنده است که باید از آن مراقبت و نگهداری شود و این مراقبت فقط در عوض کردن ۱۰ سال یک بار نمای آن خلاصه نمی شود. ساختمان باید فی الذات بررسی و بهسازی شود. نکته مهم تر از همه اینها؛ ساختمانی که ذاتا با منطق مسکونی ساخته می شود، نمی تواند الزامات یک ساختمان عمومی را فراهم کند. چرا؟ وقتی مثلا یک ساختمان پنج طبقه مسکونی می سازیم، سایز راه پله و آسانسور، ابعاد پاگرد و غیره همه متناسب با میزان افرادی است که تصور می کنیم قرار است در یک ساختمان پنج طبقه مسکونی رفت وآمد داشته باشند. وقتی آن ساختمان را تبدیل می کنید به یک ساختمان عمومی، آن فرض اول که گفته بودیم ۵ واحد و هر واحد ۴ نفر ظرفیت دارد و بر اساس مثلا ۲۰ نفر طراحی فضا داشتیم، آن فرض تبدیل می شود به رفت و آمد ۱۰۰ نفره که نتیجتا از ابتدای امر همه آن ابعاد و ویژگی ها باید تغییر پیدا کنند. یک ساختمان ذاتا مسکونی، با چهار مجوز و بدون تغییرات اساسی در ساختمان قابلیت تبدیل به کاربری عمومی را ندارد. تغییراتی که تازه از نظر اصولی اصلا امکان پذیر نیستند چون چگونه می توان در ساختمانی که قبلا ساخته شده آسانسور بیماربر نصب کرد؟ در ساختمانی که تمام شده می توانید اتاق امن ضدانفجار برای مخازن و سول ها درست کنید؟ ابعاد پله ها را می توانید تغییر دهید؟ قطعا نه. این بزرگ ترین تخلفی است که در اینجا شکل گرفته. بیشترین تخلف تغییر کاربری ساختمانی است که ذاتا هویت کاربری عمومی را نداشته است. اینجا پای چه کسی وسط می آید؟ وزارت بهداشت. وقتی یک ساختمان قرار است کاربری عمومی داشته باشد، صنفی که در همان راستا فعال هستند باید به شما مجوز بدهند. درست مثل زمانی که می خواهید ساختمانی را تبدیل به هتل کنید و سازمان گردشگری قدیم یا وزارت گردشگری جدید باید به آن مجوز بدهد. در مورد کلینیک هم وزارت بهداشت است که باید مجوز اولیه را صادر کند. در اتفاقی که افتاد، افراد و سازمان های مختلفی درگیر هستند؛ شهرداری، وزارت بهداشت و درمان، شورای شهر، سازمان نظام مهندسی. همین حالا تعداد قابل توجهی از پاساژها از جمله ساختمان هایی هستند که برای آنها نامه عدم ایمنی ارسال شده است. یکی دو نمونه از پاساژهای منطقه یک هم جزو این لیست هستند. خب تا کی قرار است با جان آدم ها بازی کنیم؟ آیا مردم ما حق ندارند بدانند پاساژی که از آن خرید می کنند ایمن هست یا نه؟ شورای شهر که از دیوار و اتاق شیشه ای دم می زند چرا این اسامی را اعلام نمی کند؟ مالک آن پاساژ اگر بداند اسم ساختمانش در چهار رسانه و روزنامه کثیرالانتشار به عنوان ساختمان ناایمن درج می شود، عاملی می شود تا برای رفع ایرادات اقدام کند.

نکته آخر اینکه به این نقطه برسیم که در حوزه مهندسی ساختمان جهان به این نقطه رسیده که با بزرگ و مرتفع شدن ساختمان ها و شلوغ شدن شهرها، تاثیر گروه های امدادی دارد تقلیل پیدا می کند. دیگر سیستم های امداد و نجات که در گذشته حدود ۴۰ درصد در کاهش صدمات و تلفات تاثیر داشتند الان تاثیرشان به حدود ۱۰ تا ۱۵ رسیده است. آتش نشانی ما به هیچ عنوان ضعیف نیست، ماهیت ساختمان ها تغییر کرده است. وقتی جرقه خطر در ساختمانی مثل پلاسکو یا کلینیک سینا اطهر زده شد دیگر واقعا کار چندانی از نیروهای امدادی شما ساخته نیست. برای همین بار اصلی حفظ ایمنی را در هنگام ساخت ساختمان می کشند. اگر سینا اطهر براساس مبحث ۲۱ مقررات ملی ساختمان ساخته می شد، اتاق ویژه ای برای کپسول هایش داشت و آن اتاق باید مجهز به در ضدانفجار می بود. برای همین است که تاکید می شود: حتی اگر به محتوای آن چند نامه ایمنی که به کلینیک سینا اطهر رسیده بود عمل می شد، باز هم به این علت که قوانین ما از لزوم اجرایی کردن عقب هستند و برای اجرایی شدن مبحث ۲۱ الزام نمی گذارند، بازهم این اتفاق رخ می داد.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا