مسکن و ساختمان

مدیریت و ساختار سازمانی اتاق فکر

از گذشته دور، مدیریت مراکز فکری (مطالعاتی، پژوهشی، اندیشه‌ای)، یکی از مهم‌ترین چالش‌های فراروی مدیران و رهبران بوده است. مدیریت افراد در این گونه سازمان‌ها، مصداق مدیریت بر مدیریت‌ ناپذیر است.

مدیریت کانون‌های تفکر به مراتب سخت‌تر و پیچیده‌تر از مدیریت مراکز مطالعاتی و پژوهشی عادی است. زیرا اکثر کارکنان کانون‌های تفکر را افراد بسیار نخبه، اندیشمند، باسابقه و پخته، نابغه، خلاق و پرتوان تشکیل می‌دهند و بیشتر از آن که کارشان مبنی بر صرف علم و دانش باشد، مبتنی بر ایده است. مدیریت چنین افراد باهوش و خلاقی نیازمند اتخاذ رویکردهای انسانی فوق‌العاده منعطف و حساب‌شده‌ است.

ساختار سازمانی کانون‌های تفکر نباید عمودی باشد. در یک محیط فکری، سلسله مراتب بی‌معنا بوده و نباید به اندیشمندان دستور داد. نمی‌توان زمان دقیقی برای انجام بسیاری از امور فکری به خصوص ایده‌های نو تعیین کرد. باید در مواقعی که اتاق فکر مجبور به پاسخگویی سریع به مشتری و ارائه نتیجه است، از رویکردهای دوستانه و همکارانه بهره بگیرد تا بتوان نتایج مورد نظر را دریافت کرد. در کل، سازمان باید به گونه‌ای «چالاک» عمل کند و در این راستا ارزش و توجهی جدی برای بهبود مستمر قائل شود.

ـ ساختار مناسب کانون‌های تفکر، ساختار پروژه‌ای (و ماتریسی) است. هر گروه از پژوهشگران در گروه خود بر موضوعات مورد نظر متمرکز می‌شوند و در صورت بزرگ بودن کانون‌های تفکر، باید دپارتمانی برای حوزه‌های مختلف وجود داشته باشد.

ـ باید بخش ستاد مجموعه (نیروهای اجرایی)، نهایت دقت و تلاش خود را در ارائه خدمات پژوهشی و اجرایی مورد نیاز اندیشمندان انجام دهند.

ـ باید در کانون‌های تفکر از افراد با تخصص‌های مختلف (تیم‌های بین رشته‌ای) بهره جست تا نگاه‌ها و رویکردهای مختلف به مسائل باعث شفافیت هرچه بیشتر آنها از ابعاد مختلف و حل آن¬ها به روش‌های خلاقانه‌تر (و به کمک ایده‌های بهتر) شود.

ـ باید رییس کانون‌های تفکر، فردی برجسته و موجه از نظر علمی (و با تجربه کار کافی در سازمان‌های مشتری) باشد و قادر به ایفای نقش رهبری در کانون‌های تفکر باشد. این رهبر باید بتواند در عین حالی که حامی پژوهشگران محسوب می‌شود و امور را هدایت می‌نماید، همچنان از نظر علمی پیشرو باقی بماند و از طرف تمامی کارکنان کانون‌های تفکر، پذیرفته شده باشد.

ـ باید ساختارها و فرایندهای گردش اطلاعات در کانون‌های تفکر به گونه‌ای طراحی شوند که گردش آزاد اطلاعات، دانش و ایده را میسر کند و اندیشمندان بتوانند در هر لحظه و در هر شرایطی به منبع مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند.

ـ باید ساختار و قوانین، فضا و فرهنگ سازمانی کانون‌های تفکر در بردارنده و مشوق این موارد باشد: روحیه کار گروهی، خلاقیت و نوآوری، پویایی، ایده‌آوری (ایده‌سازی و ایده‌پراکنی)، تعهدات دینی، مذهبی و انسانی.

در جهان کنونی بسیاری از کانون‌های تفکر در قالب سازمان‌های مجازی تاسیس می‌شوند. سازمان‌هایی که الزاما مکان فیزیکی مشخص و گسترده‌ای ندارند و از شبکه‌ای از اندیشمندان، پژوهشگران و صاحب‌نظران تشکیل شده‌اند که در حوزه یا حوزه‌های خاصی متخصص و علاقمند هستند. این شبکه، افراد زیادی را تحت پوشش قرار داده و با توزیع طرح‌ها و پرسش‌ها در میان افراد شبکه و گردآوری ایده‌ها و پاسخ‌ها به کارفرمایان یاری می‌رساند. امروزه کانون‌های تفکر اینترنتی زیادی در سطح جهان وجود دارد. از جمله اولین کانون‌های تفکر شبکه‌ای جهان که از چندین دهه پیش در امریکا تاسیس شدند، می‌توان به شبکه ریش‌سفیدان امریکا اشاره کرد. ما نیز در اینجا، تاکید بر چنین رویکردی داریم.

اساسنامه یک اتاق فکر باید به روشنی تمام موارد فوق‌الذکر (در مورد یک اتاق فکر) را مشخص و معین کند. این مهم از طریق تدوین کامل موارد ذیل امکان‌پذیر است:

ـ دیدمان استراتژیک: بدین معنی که اتاق فکر چه چشم‌اندازی را فرا روی خود می‌بیند؟ تصویر مطلوب آینده سازمان و اینکه سازمان «به کجا می‌خواهد برود؟»

ـ ماموریت (رسالت): فلسفه وجودی سازمان را مشخص کرده و این که اتاق فکر «چه می‌خواهد بکند؟» و «چه باید بکند؟»

ـ ارزش‌ها: ارزش‌ها آن چیزهایی هستند که برای ما مهم هستند و در تصمیم‌گیری‌های ما نقش دارند. باید ارزش‌های سازمانی اتاق فکر (یعنی ارزش‌های مشترک و جاری و ساری در فرهنگ سازمانی) مشخص شده و همچون یک منشور حرفه‌ای و کاری مورد وفاق و عنایت تمامی کارکنان قرار گیرد.

ـ ساختار سازمانی: نمودار سازمانی اتاق فکر را به تصویر کشیده و نحوه استقرار افراد را مشخص می¬کند.

ـ قوانین درون سازمانی: قوانین و مقررات داخلی اتاق فکر مبنی بر نحوه عملکرد سازمانی، ارزیابی، مدیریت منابع انسانی، نحوه انجام پروژه‌ها، گردش اطلاعات و … را مشخص می‌کند.

ـ قوانین برون سازمانی: نحوه تعامل اتاق فکر را با مشتریان، همکاران و دیگر سازمان‌ها و نهادها تعیین می‌کند.

دوم اینکه کانون‌های تفکر از یک طرف، خبرگان و نخبگان کهنه کار و بازنشسته دولت را جذب می‌کنند و از طرف دیگر، این مراکز کانون تربیت سیاست‌گذاران و مدیران آینده کشور هستند. بسیاری از تصمیم‌گیرندگان و سیاست‌گذاران دولت امریکا، تربیت‌یافته این کانون‌های تفکر هستند.

مهندس علی رجبی ابهری

;

;

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا