معماری

پیمان کیانی، معمار:

الهام از طبیعت یکی از مولفه‌های موفقیت معمار است

پیمان کیانی سال ۲۰۱۲ در رشته معماری از مالزی فارغ التحصیل شده است و بعد از بازگشت به ایران در سال ۹۱ کار خود را با مجری نیلینگ و مدیریت پیمان شروع کرده. در سال ۹۵ طراحی کافه و رستوران ها را آغاز می کند، از سال ۹۸ روی طراحی هتل ها متمرکز شده و در کیش چندین هتل را طراحی کرده است. هتل آسمان کیش، هتل مرکوری کیش، هتل شاراکس کیش و هتل سیب ونار یزد که به بهره برداری رسیده است. او مرمت هتل جهان اصفهان را در دست دارد. اولین هتل اصفهان با ۱۰۵ سال قدمت و سومین گراند هتل ایران. پروژه مجتمع تفریحی خدماتی تبریز از دیگر کارهای این معمار است. در پروژه یوتاور کیش که مسکونی است در مهندسی نما، محوطه‌سازی، نورپردازی نما و مشاعات همکاری کرده است. پروژه های کافه رستوران وی حیات فرشته،لوبل، لوینا، کارابو… است. وی موفق به دریافت ۳۴ جایزه معماری شده است که یکی داخلی  و سایر آن ها خارجی است.

به عنوان اولین سوال نظر شما درباره معماری بومی و محلی چیست؟

معماری بومی و محلی در چند جنبه قابل تعریف است. معماری بومی برگرفته از مصالح بومی، اقلیم و فرهنگ منطقه است؛ مثلا در جهان اصفهان که در حال مرمت است و بخشی هم نوسازی دارد کاملا براساس معماری خود اثر پیش رفته ایم. در شهر یزد مصالح موجود خاک بوده است بنابراین با خاک خشت می ساختند و اگر دقت کنید تمام خانه های قدیمی یزد گود است؛ چرا که خاک را از همان زمین برداشت می کردند. در کردستان با سنگ خانه سازی کردند. در شمال جور دیگری با مصالح بوم آور ساختمان سازی می کردند. بنابراین یک وجه معماری بومی استفاده از مصالحی است که در آن اقلیم در دسترس بوده است.

معماری بومی وجه دیگری نیز دارد که با فرهنگ در ارتباط است، مثلا در یزد معماری درونگراست بیرون خانه تزئیناتی وجود ندارد و فقط یک در است و بعد وارد هشتی می شوید بعد اندرونی و بیرونی را می بینیم. تلار را در گیلان داریم که یک تراس باز دورتادور خانه است و معماری برون‌گرایی را شاهد هستیم و دور تا دور خانه ها با پرچین از هم جدا شده است.

به جز تاثیری که معماری از فرهنگ و بوم ها می گیرد، رفتار آب و هوایی نیز در اقلیم داریم مثلا در کردستان که سرد است، سنگ به خوبی می تواند گرما را ایجاد کند. در یزد کلاهگل می تواند گرما را مهار کند. در شمال تلار را داریم و پنجره های رودرو در شرق و غرب  ساختمان وجود دارد و زیر ساختمان را خالی می کردند تا کوران ایجاد می کند و جلوی رطوبت را بگیرند.

لطفا درباره شیوه تعامل معماران، کارفرمایان و مجریان و چالش هایی که در کار پیش می آید برای خوانندگان ما بگوید؟

چالش اول این است که کارفرما را به سمت مسیر درست هدایت کنید، کارفرما حق دارد درباره سلیقه اش با معمار گفتگو کند؛ چون دوست دارد آرزویش را ببیند. او توانایی به دست آوردن آرزوی خود را ندارد؛ اما مشابه آن را می شناسد؛ مثلا می گوید من از این تم خوشم می آید و معمار متوجه می شود کارفرما ذهنیت مینی مال،های تک، … پیچیده یا ساده دارد. در رنگ بندی و فرم بندی دنبال چه چیزی است. پس تا یک جایی می توانید ذهن کارفرما را بخوانید از این به بعد باید با زبان خودش راهنمایی اش کنید که در مسیر درست قرار بگیرد. این مسئله دو بعد دارد، یکی در بخش امکانات و دیگری طراحی و فرم بندی و هندسه‌ای است که به کار می رود. در بخش امکانات مثال من به فضاهای تجاری، مشاعات مسکونی یا هتل برمی گردد که پولی برای شما ندارد. برخی از سرمایه داران ذهنیتشان این است که بیشترین اتاق، یا مغازه را داشته باشند در حالی که اگر کریدور این فضا طراحی مناسبی نداشته باشد روابط درست تعریف نشود و سیرکولاسیون با تنوع اتفاق نیافتد و این کریدورهای عمومی از ارتقاع و عرض مناسب برخوردار نباشد از نظر کاربر با پروؤه با شکست مواجه می شود. بسیاری از پاساژها جز این دسته پروژه ها هستند که اصلا پاخور ندارند. این اتفاق می شود برعکس باشد و ارزش افزوده ای با ایجاد یک سری فضاهای مشاعی ایجاد کنید که وقتی حساب می کنید کارفرما متوجه می شود که سود بیشتری می برد. تفهیم این امر به کارفرما یک مقدار سخت است. در بخش فضای طراحی هم همین طور است باید کارفرما را به سمتی هدایت کنید که خروجی کلی کار با متریال هایی که قدیمی تر هستند بهتر از متریال هایی باشد که مثلا کارفرما در جای دیگری دیده است و مثلا سنگ برزیلی را برای اجرا در نظر دارد. تفکر کارفرما نباید به سمت متریالیسم برود . کارفرماهایی که من با آنها کار کرده ام تقریبا فیلتر شده اند و دنبال ایده و نظر تیم ما هستند اما مواقعی نظر معمار و کارفرما یکی نیست و من معمار نظر کارفرما را می شنوم و ارام آرام به مسیری هدایت می کنم که به این نتیجه برسد که صحبت های تیم ما به نفع پروژه  و در نهایت به نفع سرمایه کارفرماست. اینجا اعتماد کارفرما جلب می شود؛ چرا که نظری که ما می دهیم باعث رشد کیفی پروژه می شود در رقم دستمزد ما فرق ندارد و باعث رشد کیفی پروژه می شود.

چالش دیگر این است که اکثر پیمانکاران می خواهند آن چیزی را که تاکنون انجام داده اند، ادامه دهند. دفتری مثل دفتر ما جنس کارهایش متفاوت است و نرمال نیست و افراد کمی هستند که دنبال فرم های روتین نیستند. من همیشه با پیمانکارانی کار می کنم که وقتی دارم طرح و جزئیات را توضیح می دهم فقط فکر کند نه سریع تایید کنند نه رد کنند.

به نظر شما چه مهارت‌هایی برای یک معمار موفق لازم است؟

من از نظر فنی به خاطر شغل پدرم در تابستان ها در کارگاه پدر بودم و سوله ساختم، قالب سازی و قطعه سازی کردم برای بهمن خوردو سایپا …

پایه فنی من قوی بود و ناخواسته در فضای انجام دیتل‌هاو حل یک سری مسائل بسیار به من کمک کرد. البته نمی شود از همه معمارها این توقع را داشت من هم اگر چنین پیش زمینه ای را نداشتم قطعا خیلی از چیزها را نمی دانستم ؛اما خیلی مهم است که معمارها با نوع اجرا و دیتل های اجرایی و امکان هایی که متریال به آنها می دهد، آشنا باشند.

معماری دو بخش فنی و هنری دارد و بچه های زیادی پیش ما کار می کند و وقتی طراحی می کنند متوجه می شوم که درباره اجرا اصلا فکر نکرده اند؛ مثلا اتصال لایتینگ به سقف تعریف نشده و وقتی تعریف می شود دیگر به آن زیبایی طرح در اجرا در نمی آید.

بخش دیگر دیدن طبیعت است و کنکاش در دیدن جزئیات طبیعت خیلی مهم است. ذهن قادر به ساختن تصویر جدید نیست اگر شخصی را در خواب می بینید و آن فرد غریبه است، حتما قبلا او را یک جایی دیده اید. ما براساس چیزهایی که می بینیم می توانیم طراحی کنیم. بزرگترین سبک های دنیا مثل پارمتریک یا سبک های پیچیده جامپینگ یونیورس، وقتی فلسفه طراحی شان را می خوانید تفسیر طبیعت است و از فیزیک کوانتوم، … الهام می گیرند و براساس آن الگوریتمی شکل می گیرد که فضای پارامتریک و نظایر آن را طراحی می کنند. پس هرچه ما بیشتر ببینیم و هرچه بیشتر جزئیات طبیعت را ثبت کرده باشیم و هندسه آن را به ذهن سپرده باشیم، ارائه قوی تری نیز داریم  و درکمان نسبت به خطوط وفرم ها قوی تر می شود.

به طور مثال در حیاط مرکزی هتل مرکوری ما از اکو سیستم جزیره کیش الهام گرفتیم. اکو سیستم اطراف جزیره آیتم های قوی در بحث طبیعت و معماری برای مطالعه دارد و ما با افراد زیادی گفتگو کردیم و مطالعات گسترده ای داشتیم و در هتل مرکوری از اکو سیستم زیر آب در دور جزیره تا عمق ۷ متر الهام گرفتیم. ساعتها غواصی کردیم، مرجان ها را دیدیم. چیزی که برای ما جذاب بود مرجان ها بودند و فسیل های مرجانی که پیچ و خم های جالبی شبیه رادیاتور دارد و من مقاطع عمومی و افقی و مقاومت این مرجان ها را مطالعه کردم با فرم این مرجان ها حیاط مرکزی با اسم تروپیکال گاردن را وسط هتل در مساحت ۸۰۰ ۹۰۰ متری طراحی کردیم. این فرم ارگانیک بسیار در دنیا سروصدا کرد و جوایز زیادی گرفت.  

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا