شهر

تهران و مسئله جابه جایی فضاهای شهری

در قرون مختلف تعاریف زیادی درباره شهر ارائه شده است، اما در تمامی منابع تبیین کننده عوامل ظهور شهرها، روی دو عامل اقتصاد و سیاست تأکید ویژه شده است. با این وجود، به نظر می رسد سه شاخص یا مؤلفه «تعاملات اجتماعی»، «خوانایی» و «هویت و اصالت» به عنوان شاخص های کلیدی روح بخش شهر است و به نوعی می توانند منجر به سرزندگی، حس تعلق، پویایی، حصول فضای عمومی باز و سبز شهری و نهایتا معنا و مفهوم بخشی به شهر و زندگی در آن باشند. بنابراین توجه بیشتر به این شاخص ها و تحقق آنها در کالبد فضاهای شهری، تضمینی برای حصول شاخص های کیفی دیگر نیز خواهد بود (۱). آنچه شهرهای بزرگ امروز و از جمله تهران ما بیش از هر چیز به آن نیازمند است، حضور شهروندان و ایجاد فضاهای عمومی شهری است تا هرچه بیشتر بتوان روح شهر را حفظ کرد یا در بخش هایی به آن برگرداند.

آرش مظفری

فضاهای عمومی شهری امر متأخری برای شهرهای بزرگ هستند و سابق بر این، برخی از خیابان ها محل گشت وگذار و حضور مردم بوده اند و نمونه آن خیابان لاله زار در تهران قدیم بوده است. تهرانی ها در این فضای عمومی قدم می زدند و امکان خرید، تفریح، س ینما، کافه و… داشتند. اما از دورانی به بعد، شکل، موقعیت و الزامات این فضاهای عمومی و مراکز جمعیتی تغییر کرد و با ایجاد مرکزیت و فضاهای عمومی جدید در نقاط دیگری از تهران، این بخش های قدیمی شهر خلوت و تاریک شدند و حالا بعد از چند دهه دوباره شاهد هستیم که در گوشه و کنار این خیابان های قدیمی در مرکز شهر، دوباره کافه، رستوران و گالری سر بلند کرده و چراغی را روشن نگه داشته است که شهروندان دوست دارند دوباره در این خیابان های خاطره انگیز قدیمی قدم بزنند. بخش زیادی از این ساختمان ها و اماکن عمومی جدید با مشورت و همراهی گروه هایی از معماران و شهرسازان جوان و دنیادیده شکل گرفته و به همین دلیل توانسته نگاه نسل جدید را به خود جلب کند. آرش مظفری، معمار و شهرسازی است که سال ها در تهران و شهرهای مختلف ایران و خارج از کشور زندگی، تحصیل و کار کرده و حالا هم دفتر کار طراحی خود را به جایی در مرکز شهر آورده است. به همین دلیل به خوبی از جزئیات این تغییرات جدید در فضای عمومی مرکز شهر آشناست و معتقد است تهران و تهرانی ها حداقل در چند دهه آینده رجعتی دوباره به بافت قدیم خود دارند. او می گوید: «تهران هم مثل همه شهرها، موجودی زنده است که بخش های مختلف آن در هر دوره جان می گیرد با خلوت می شود و دوباره در جای دیگری این داستان تکرار می شود».

زمانی فضاهای عمومی شهری در محدوده بازار و اطراف آن، زمانی خیابان جمهوری و بعدتر خیابان ولیعصر و انقلاب و طالقانی بود، اما با تغییر شرایط شهری و اداری شدن این فضاها برای چند دهه اخیر خالی و خلوت شدند و شب هایی تاریک داشتند. در واقع عدم پراکندگی مناسب در مراکز اداری و تجاری باعث شده فضاهایی در محدوده مرکزی شهر از ساعت های عصر به بعد در تاریکی فرو بروند و حتی ناامن ش وند. البته این نیاز به فضاهای اداری منتهی به همین محدوده نبود و در این سال ها در بخش های دیگری از شهر مثل خیابان بهشتی، وزرا، میدان آرژانتین و… فضاهای اداری تسری پیدا کردند و تعداد زیادی از خانه های مسکونی هم اداری شدند. مظفری برای مثال این وضعیت، به منطقه گران و با ارزش شهرک غرب اشاره می کند که به واسطه فرسودگی و عدم امکان ساخت وساز جدید تبدیل به یکی از محیط های اداری شده و دیگر همچون گذشته شرایط زندگی را ندارد. او می گوید این محیط های اداری خالی از تحرک و زندگی، دچار انواع موضوعات اجتماعی و آسیب های محیطی می شوند و ترافیک روزانه و تاریکی شبانه، شکل شهر را هم تغییر می دهد.

بسیاری از مهندسان و معماران شهری از سال ها قبل موضوع تغییرات شهری و چرخه جایگزینی فضاهای عمومی را مطرح کرده اند و درباره تهران هم پیش بینی شده است که بخش های مختلفی از آن پس از چند دهه دیگر کارکرد قبلی خود را نداشته باشند و فضاهای جدیدی جایگزین آنها شوند. مظفری در این باره می گوید: «از حدود ۱۵ سال قبل درباره این جابه جایی فضاهای شهری و فضاهای عمومی موجود در آنها، بررسی هایی صورت گرفت و در این فضاهای جدید، مراکز محله ای تجمعی شهروندان را هم شناسایی کردیم تا بتوانیم درباره آنها برنامه ریزی داشته باشیم. برای مثال، محله ای مثل قیطریه که فضایی تپه ای دارد، حول محور یک پارک و فضای سبز محلی شکل گرفته که سال هاست با همین مرکزیت باقی مانده است. از نظر ما، فضای عمومی محدود به محیط های سربسته ای که در آن کافه، سینما و فروشگاه باشد، نمی شود، بلکه هرگونه فضایی که امکان تردد و همراهی آرام شهروندان در کنار هم را بدهد و بتوانند با هم معاشرت کنند، معنای فضای عمومی را دارد». .

او تهران را شهری با محیط جغرافیایی محدود برشمرد که ایجاد فضاهای عمومی جدید و فراگیر برای همه مردم شهر در آن کار چندان ساده ای نیست و در توضیح بیشتر گفت: «در چند سال اخیر، تلاش هایی برای ایجاد فضاهای عمومی جدید صورت گرفته که نمونه آن در منطقه ۲۲ بود؛ با ایجاد دریاچه چیتگر (خلیج فارس) تلاش شد تا مردم و محیط های شهری را تحول این محور بگذارند. اگرچه انتقادهای زیادی به این فضاها وجود دارد، اما مجموعه باملند و فضاهای تجاری اطراف دریاچه، فضای شهری را برای حضور مردم فراهم کرده است و اگر این مجموعه شکل نمی گرفت، با آن همه ساخت وساز متراکم معلوم نبود مردم در چه شرایطی بودند».

این معمار و شهرساز تأکید دارد که با توجه به این محدودیت فضایی در تهران، عمده فضاهای عمومی جدید برای مردم در محدوده های مرکزی شهری دوباره شکل می گیرد و نمونه هایی از این تغییرات را مثال می زند: «از چند سال قبل شاهد این تغییرات جدید در خیابان هایی مثل کریم خان، ویلا، انقلاب و… هستیم که همزمان قیمت ملک را هم بالا برده و به معادل مناطق شمالی تهران رسانده است. در عین حال، جلوی بسیاری از تخریب های ساختمان های قدیمی گرفته شده و در عوض به نوسازی و بازسازی ساختمان های قدیمی روی آورده اند. مثلا در خیابان ایرانشهر یا سمیه شاهد تغییرات هستیم و این خیابان ها که از چهار بعدازظهر به بعد خلوت و سوت وکور بودند، محلی برای رستوران ها، کافه ها و گالری های جدید شده اند. نمونه این تغییرات در بافت قدیمی را می توان در شهر استامبول که بسیاری از شهروندان ممکن است آن را دیده باشند، مشاهده کرد. حدود ۲۰ سال قبل که من به خیابان معروفشان به نام «استقلال» رفتم، برایم بسیار جالب بود که همه چیز از فروشگاه، کافه، رستوران و… روز و شب با هم جمع بود، اما مسئول تور گردشگری به همه ما تأکید می کرد که وارد کوچه پس کوچه های پشتی و فرعی نشویم، چون از نظر امنیت شرایط خوبی نداشت. اما حالا اگر وارد این خیابان شوید، حتما به خیابان ها و کوچه های فرعی کشیده می شوید؛ چراکه رستوران، هتل، گالری و کافه های زیبایی در آنجا ایجاد شده و دیگر کاملا برای حضور مردم امن است. این خاصیت همه بخش های قدیمی در شهرهای بزرگ است و سیاست دولت ها و مدیران شهری به سمت استفاده و مدیریت فضاهای قدیمی شهر است». مظهری از تورنتو به عنوان شهری که سال ها در آن زندگی، کار و تحصیل داشته، مثال زد و گفت: «تورنتو بخشی قدیمی و پرخطر در حومه خود داشت که به همه ما توصیه شده بود در آنجا تردد نداشته باشیم، اما بعد از مدتی دولت و شهرداری برای سرمایه گذاران و شهروندان سوبسیدهایی گذاشتند و اعلام کردند افرادی که در این محدوده گالری، کافه و رستوران و سایر مراکز فرهنگی و هنری و تفریحی ایجاد کنند از این امتیازات بهره مند می شوند و حالا پس از سال ها این محدوده پرخطر تبدیل به گردشگری ترین نقطه شهر شده که املاک آن قیمت های بالایی هم دارند. تیم مشاوره ما درباره برخی محلات قدیمی و پرآسیب تهران و تحولات قدیمی و جدید آن بررسی داشت که یکی از آنها محله «سیروس» بود. البته پروژه متوقف ماند، اما با آن تغییراتی که پیش بینی کرده بودیم، مطمئن هستم این محله تبدیل به یکی از محلات گران تهران خواهد شد. نگاه ما این است که با تغییرات جدید و ایجاد فضاهای عمومی جدید در محلات قدیمی شهر، اتفاقات جدیدی در محله رخ می دهد که به نفع ساکنان واقعی آن است و همزمان برخی موضوعات و افرادی که زمینه های مخرب دارند از محله بیرون می آیند. از نظر ما در این محلات افرادی با اصالت زیاد زندگی می کنند و محلات شبیه به آن مثل عودلاجان یا پامنار و… در موج دوم حرکتی که فعلا در تهران و خیابان هایی مثل ویلا، طالقانی و ایرانشهر شروع شده، متحول می شوند. سرمایه گذاران زیادی شروع به خرید و کار در این محلات کرده اند و خوشبختانه شهرداری و مدیریت شهری هم در این رقابت حضور دارد و این موج به راه افتاده است».

آنچه در این میان تکمیل کننده برنامه های شهری دیگر بوده تا فضای اداری و قدیمی شهر دوباره جان بگیرد، مردمت و نوسازی خانه های تاریخی و بهسازی بدنه و نمای ساختمان ها و جداره های شهری بوده است. این اقدامات با محوریت مناطق مرکزی و قدیمی شهر شروع شد که البته به رفع آلودگی و اغتشاش بصری شهری هم کمک زیادی کرده است. از جایی به بعد، شهروندان ساکن و عابر از گذرهای قدیمی و پرتردد و پرخاطره شهر مثل خیابان انقلاب، مشاهده کردند زیر آن همه لایه های عکس، تابلو، کانال و… رنگ ورورفته نمایی زیبا و واجد ارزش وجود داشته که حالا بیرون زده است. شهروندان دیدند که می توانند بدون مزاحمت وقتی در میدان بهارستان یا خیابان انقلاب قدم می زنند، این دیوارهای قدیمی را ببینند و لذت ببرند؛ چراکه در این شکل جدید نمای شهری قابل قبول شده و نوستالژی های خیابان های قدیمی در معرض دید قرار گرفته است. مظفری که روی احیای این بافت های قدیمی کار تحقیقاتی کرده است، می گوید: «بسیاری از این خیابان ها دوباره زنده می شوند و به عنوان نمونه خیابان لاله زار به زودی به روزگار قدیم خود برمی گردد و لابه لای این فروشگاه ها و کوچه های عقبی، خانه های قدیمی دوباره زنده می شوند و با توجه به اینکه غالب فروشندگان و واحدهای صنفی این خیابان را روشنایی فروشان تشکیل می دهند و ش ب ها نمای بیشتری برای فروش دارند، این خیابان می تواند حیات شبانه خوبی هم داشته باشد».

می توان گفت این جریان نوسازی محلات قدیمی تهران در بخش هایی شروع شده و موفق بوده، در بخش هایی در حال شروع و زمینه سازی است و البته در بخش هایی هم اجرا شده و موفق نبوده است. در جریان این مرمت و نوسازی ها، کج سلیقگی و اشکالات زیادی هم شاهد بوده ایم؛ اما اینها هم جزئی از این روند است. در طول قرنها شهرهای مختلفی دچار تغییرات و دگرگونی بوده اند و کاربری های خانه ها و اماکن مختلف تغییر کرده است و ما موارد زیادی از کلیساها را داشته ایم که بیمارستان شده، بیمارستانی داشتیم که هتل شده یا هتلی که مدرسه شده است. این خاصیت معماری و شهر است که خود را با کاربری های جدید سازگار می کنند تا زنده بمانند؛ گاهی این تغییرات کلی و اساسی و گاهی در حد جابه جایی چند دیوار، قطعات ساختمان و… است. در جریان این تغییرات، لازم است به نوع معماری، آماده سازی فضا برای جمعیت بیشتر با بارگذاری جدید توجه و مهمتر اینکه در این روند از یک مشاور کمک گرفته شود. مظفری و تیم مشاورانش پروژه های زیادی را به خصوص در محدوده های قدیمی شهر تهران اجرائی کرده اند که مرمت و بازسازی زندان قصر یکی از این پروژه ها بوده است و در این باره می گوید: آنچه وجود داشت، با آنچه ما در نظر داشتیم، تفاوت زیادی داشت و در برخی قسمت ها دیوارها و سقف ها به یک نخ بند بود و نیاز به مرمت اساسی داشت و نیاز بود سازه پایداری را ایجاد می کردیم که آمادگی پذیرش تعداد زیادی از شهروندان را داشته باشد. دیوارها و بخش های تاریخی وجود داشت که فاقد استحکام بودند و ما باید علاوه بر استحکام، ارزش تاریخی آنها را حفظ می کردیم و با تلاش مشاوران سازه های تاریخی این کار انجام شد».

این معمار و شهرساز که سال ها در کشورهای دیگری فعالیت داشته، به رشد درخور توجه گروه های طراحی و معماران داخلی و تغییر نگاه در این زمینه اشاره کرد که از بسیاری از کشورها جلوتر و خوش فکرتر هستند. مظفری می گوید: «در سال های گذشته خوش سلیقگی های زیادی را در طراحی های شهری دیده ایم و در برخی موارد این نمونه های جذاب و دیدنی در بوتیک ها، فروشگاه ها و کافه های کوچک بیشتر از ساختمان ها و پاساژهای بزرگ بوده اند. دیزاینرهای جدید و شرکت های مشاور پیشرفت های زیادی داشته اند؛ طوری که قبلا در پاساژها و فروشگاه های شمالی تهران شاهد بی سلیقگی زیادی بودیم، اما الان در سطحی وسیع شاهد هستیم که با کیفیت و امکاناتی داخلی و بالا، سلیقه و خلاقیت بالایی متناسب با نگاه نسل جدید و نگاه امروز دنیا به کار رفته است».

او به تغییر ماهیت فضاهای تجاری که مردم را به خیابان بیاورد نیز اشاره کرد که از حضور مردم و فروشگاه های عمومی در خیابان ها به پاساژها و مال های بزرگ رسیده است. او می گوید:

در دوره هایی با اتفاقاتی و موضوعاتی همچون امنیت، آلودگی هوا، شرایط اجتماعی و تغییرات محیطی و سلیقه ها فضاهای تجاری و پاساژها شکل گرفت و حالا به جایی رسیده که فردی یک میلیون مترمربع فضای تجاری در غرب تهران ایجاد می کند. دنیای متنوع امروز می طلبد که فضاهای تجاری جدید و بزرگ جدید جایگزین این پاساژهای قدیمی شود. از نگاه ما، این چرخه فضاهای عمومی از فروشگاه ها و مغازه های خیابانی به پاساژهای بزرگ و از پاساژ به خیابان باز هم ادامه خواهد داشت و امروز هم شاهد رقابت مغازه ها و کافه های جذاب خیابانی با مال های بزرگ هستیم و این اثرگذاری را تا چند دهه آینده شاهد هستیم».

این همان خاصیت زنده بودن شهر است که دائم خود را تغییر می دهد و اگر عکس های هوایی تهران را از حدود ۵۰ سال گذشته نگاه کنیم و کنار هم بگذاریم، می بینیم که چقدر تغییرات زیاد بوده و این موجود دائم در حال بالا و پایین و کم و زیادشدن بوده است. این تغییرات هم در همه شهرهای دنیا وجود دارد و فقط مخصوص تهران نیست و در دوره های مختلف و با شروع شکل جدیدی از زندگی خود را تطبیق می دهد. مظفری اما از تغییری متفاوت و خاص در شهرهای دنیا صحبت می کند و می گوید: «در تورنتو چند برج مسکونی و تجاری ترند توسعه شهری شد و در حدود دو سال سه برج ۵۰ طبقه در خیابانی با عرض ۱۰ متر ساخته شد. این محدوده پرترافیک دارای امکانات بسیار وگران و پرطرفدار بود، اما در این دوران شیوع ویروس کرونا همه اماکن عمومی، تجاری، ورزشی و تفریحی این برج های گران تعطیل شد و مردم استفاده ای نداشتند، قیمت این خانه ها نصف شده و شهروندان به خانه هایی بدون این امکانات با هزینه کمتر روی آورده اند. به عبارتی آن زمان ساکنان این مدل از خانه ها از محدوده خود بیرون نمی آمدند و همه امکانات در آنجا وجود داشت و حالا این افراد برای اجاره در خانه هایی بدون این امکانات، س روکله می شکنند و تعریف امکانات تغییر کرده است. این تجربه در بسیاری از شهرهای بزرگ اتفاق افتاده و این ویروس شهر، شهروندان، شهرسازان و سرمایه گذاران را با نگاه و شرایط جدیدی روبه رو کرده و این همان تغییراتی است که فضاهای عمومی هم جزء مهمی از آن است».

به عبارتی، انتشار جهانی این ویروس و اثراتی که بر زندگی انسانها در طولانی مدت گذاشته، مسئولان و دست اندرکاران شهری و بسیاری از معادلات و برنامه ریزی های موجود را با این سؤال روبه رو کرد که فضاهای عمومی شهری در آینده باید چه ساختاری داشته باشند. در شرایطی که شهروندان مجبورند فضای خصوصی را به فضای عمومی ترجیح بدهند، باید چه برنامه ریزی داشت؟ اما مسئله مهم و اساسی این است که تجربه تاریخی به ما می گوید این دوره هم میگذرد و فرصت خوبی برای بازاندیشی و بازآفرینی این فضاهای عمومی است.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا