بزرگترین چالش مهندسی حملونقل کشور
بزرگترین چالش مهندسی کشور و از جمله در مهندسی حمل و نقل، فقدان دید مهندسی در تصمیمگیران است (حتی اگر خودشان مهندس باشند.)
ما مهندسی میکنیم تا محصول / خدمت مان با کمترین
هزینه بهدست مشتری برسد. روح مهندسی «بهینهسازی» است. در روز روشن به ما میگویند
مصلحت ایجاب میکند که فلان پروژه ضرر دار را اجرا کنیم.
آیا مصلحتِ مد نظر ایشان غیر از اعمال نفوذ مراکز
قدرت در تصمیمگیریهای کلان کشوراست؟ از مهندسان انتظار دارند که تسلیم این مصلحت
باشند.
ما اهل دو دو تا چهار تا هستیم. اگر بگوییم پروژههایی
که توجیه اقتصادی ندارند را حداقل در دوره تحریم و فشار اقتصادی کنار بگذارید و به
پروژههایی بپردازید که بتوانند بخشی از هزینههای خود را پوشش بدهند مورد هجوم قرار
میگیریم که شما با توسعه راهآهن مخالفت میکنید و تذکر میدهند که شما با بردن راهآهن
به استان ما عداوت دارید و یا میفرمایند این تفکرات دانشگاهی شما بهدرد اداره مملکت
نمیخورد و هزار و یک نسبت دیگر که به ما میدهند.
اگرچه مهندسان بیدی نیستند که با این بادها بلرزند
و به این سادگی از میدان به در نمیروند و بدون توجه به «مصلحت» به طرز فکر دانشگاهی
و مهندسی متعهد بوده و حرف کارشناسی خود را بیان میکنند.
تجربه این چند سال نشان داده که این مقاومت بیاثر
نبوده و مهندسان توانستهاند در برخی تصمیم گیریها تاثیرگذار باشند.