نظام مهندسی

مسعود تارانتاش، مشاور مدیر کل راه وشهرسازی استان تهران

پلی از خیال تا واقعیت

در ایران، مانند بسیاری از کشورهای جهان، گاهی مهندسان، متخصصان در سایه­ هستند. آنها در دفاتر خود مطالعه و برنامه‌ریزی می‌کنند؛ در کارگاه‌های ساختمانی و صنعتی طرح و تولید می‌کنند؛ اما کمتر و کمتر در افتتاح و نگهداری وارد می‌شوند…

دانش در محدوده‌ای از سوژه‌های ذهنی تا ابژه‌های عینی گسترده است.
مبانی فکری و تقاضاهایی که در اذهان نوع بشر شکل می‌­گیرد طی فرایندهایی قابلیت
تبدیل به آنچه واقع و ملموس است را پیدا می‌کنند. نظر بدون عمل و اعمال بدون
پشتوانه فکری هرکدام به نوعی منشا مشکلاتی هستند و نمی‌توانند پاسخ‌گوی نیازهای آدمی
باشند. در این میان مهندسان فصول ارتباط‌ند. مانند پلی از خیال تا واقعیت.
تقاضاهای ذهنی، طرح‌واره‌­ها، و محصولات نظری را تبدیل به منابع عینی، واقعیت­‌ها
و پروژه‌های ملموس می­‌کنند. مهندسان ساختارهای عملیاتی و عملی از مفاهیمی محتوایی
و علمی را ایجاد می­‌کنند.

اما در کشور ایران، مانند بسیاری از کشورهای جهان، گاهی مهندسان
متخصصان در سایه­ هستند. آنها در دفاتر خود مطالعه و برنامه‌ریزی می‌کنند؛ در
کارگاه‌های ساختمانی و صنعتی طرح و تولید می‌کنند؛ اما کمتر و کمتر در افتتاح و
نگهداری وارد می‌شوند. این متخصصان در سایه حقوق صنفی و حرفه‌ای خویش را به اندازه
برخی اصناف دیگر نمی‌شناسند و به دیگران هم اهمیت و مرتبه حرفه خویش را منتقل
نکرده‌اند. آنها کارهای روزانه و یادداشت‌های خویش را در سر رسیدهایی می‌نویسند که
طرح روی جلد آن معمولا نشان جامعه مهندسان مشاور ایران و یا سازمان نظام مهندسی
ساختمان است؛ اما این پیام مهم فدراسیون بین‌المللی مهندسان مشاور(فیدیک) را که به
رسم عادت در این سررسیدها چاپ می‌شود را کمتر می خوانند و کمتر می دانند که:

«مهندسان
بیشترین سهم را در دستیابی به کیفیت زیست کنونی، که از آن بهره مند هستیم، داشته‌اند
. آب
پاکیزه و سالم، سیستم آمد و شد کارآمد، مهار شدن مخاطرات سیل و طغیان‌ها، مدیریت
پسماندها، ساختمان‌های مقاوم در برابر زلزله، طرح‌های تولید و توزیع نیروی برق و
نظایر آنها، همه دستاوردهای مهندسان هستند، اما اغلب در گمنامی واقعی به انجام
رسیده‌اند. ما مهندسان – و تنها ما – در این باره مقصریم، زیرا نخواسته ایم و یا
غفلت کرده‌ایم که به ازای این فضائل، کسب اعتبار کنیم. این کوتاهی را چگونه باید
جبران کرد؟

گام نخست:
باید وظیفۀ خود را به‌خوبی انجام دهیم و آن را با هیجان به دنیا بازگو
کنیم . بگذار مردم، دنیایی بدون مهندسی، این عنصر خلاقیت را مجسم کنند، دنیایی
بدون پل‌ها، ساختمان‌های بلند، آب پاکیزه و نیروی برق، ارتباطات و ترابری سریع،
بدین‌سان، کارهای سترگ ما در چشم‌اندازی شایسته قرار می‌گیرند
. در آن
موقع، ما باید از افزودن پیشوند
«مهندس»
به اسم خود، همانطور که برخی از همکاران، در اروپا و آمریکای لاتین
عمل می‌کنند، به وضوح نشان دهیم که
به حرفه خود مباهات می‌کنیم.

گام دوم:
ما باید خواستار آن باشیم که خدمات ما بر مبنای عملکرد، ارج نهاده
شوند، و مثل یک کالا مورد خرید و فروش قرار نگیرند. اگر قدر و منزلت حرفه ما با سایرحرفه‌های
علمی، همانند پزشکی همسنگ نباشد، بهترین مغزهای تعلیم یافته، مهندسی مشاور را
انتخاب نخواهند‌کرد
.

تامین آینده:
بگذار از سایۀ گمنامی به در آییم و سرکردگی چالش‌ها برای رویارویی با دنیای
قرن بیست و یکم را به عهده گیریم. ما باید بانگ توانمند دفاع از امر حفظ و کاربرد
خردمندانه منابع موجود باشیم. بگذار از حرف زدن در بارۀ خود متن درگذریم و با
کسانی که می توانند پندار ما را تقویت کنند، ارتباط برقرار کنیم، صدای ما شنیده
نخواهد شد مگر اینکه پا از میان جمعیت تماشاگر بیرون نهیم و به روی صحنه بیاییم

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا