شهر

گزارش میدانی از مشکلات اقتصادی یک محله حاشیه‌نشین در سنندج؛

بیکاری و فقر مشکل بزرگ منطقه «گریزه»

«گریزه»؛ این ناحیه منفصل شهری سنندج که در سفر استانی هیات دولت وقت در سال ۸۸ از روستا به محدوده شهری تغییر ساختار یافت، به گفته اهالی آن، پیشتر روستایی زیبا در رأس تپه‌ای سرسبز در جنوب سنندج بود که در عرض کمتر از یک دهه، به منطقه‌ای خشک، کم‌آب و مملو از معضلات و مشکلات شهری و روستایی تبدیل شده است.

«گریزه»ناحیه
منفصل شهری سنندج که در سفر استانی هیات دولت وقت در سال ۸۸ از روستا به محدوده
شهری تغییر ساختار یافت، به گفته اهالی آن، پیشتر روستایی زیبا در رأس تپه‌ای
سرسبز در جنوب سنندج بود که در عرض کمتر از یک دهه، به منطقه‌ای خشک، کم‌آب و مملو
از معضلات و مشکلات شهری و روستایی تبدیل شده است که نه دیگر قابل برگشت به بافت
روستایی است و نه امکان تغییر ساختار و کالبد آن به ساختار شهری توسعه‌یافته به
این راحتی‌ها وجود دارد؛ نبود زیرساخت فاضلاب شهری، آلودگی و فقر بهداشت محیطی،
تجمیع خانه‌های فاقد اسناد مؤید شهرنشینی که بدون رعایت مقررات ملی ساختمان ساخته
شده‌اند، کلونی انسانی فقرا و بیکاران و بسیاری مشکلات دیگر که عمدتا از فقر
اقتصادی و فرهنگی نشأت می‌گیرد، این بافت حاشیه‌ای مرکز سیاسی ـ‌ اداری کردستان را
با انواع مشکلات روبه‌رو کرده است.

متأسفانه بسیاری از
شهرهای کشورمان درگیر معضلی به نام وجود «مناطق بالاشهری و پایین‌شهری» شده‌اند؛ سنندج
نیز از این مشکل دور نمانده و حتی تصمیمات اشتباه دولت پیشین در خصوص الحاق برخی
روستاهای اطراف سنندج به منطقه شهری که اتفاقا با هدف کاهش همین فاصله‌های مُضِرّ
به وضع زندگی شهروندان هم اتخاذ شده بود، متأسفانه در تشدید این وضع و بیشتر شدن
فاصله میان اقشار مختلف شهرنشین سنندج مؤثر بوده است. مردمی که روزگاری روستانشین
و نیروی مولّد اقتصادی بوده‌اند، حال خود به شهرنشینانی مصرف‌کننده تبدیل شده‌اند
که نه تنها کمکی به توسعه اقتصاد شهر نمی‌کنند، بلکه باری بر دوش شهر و شهروندان
هستند.

شاید برخی با این
استدلال که هر چه شهرنشینی گسترش یابد، درآمد مدیریت شهری و به تبع آن توسعه و
عمران شهری نیز با افزایش تعداد پرداخت‌کنندگان عوارض گسترش خواهد یافت، از مصوبه
سفر استانی هیات دولت قبل به کردستان در خصوص الحاق برخی روستاهای اطراف سنندج به
محدوده شهری استقبال و طرفداری می‌کنند؛ در حالی که این افراد باید از نزدیک هر
چهار منطقه منفصل شهری سنندج را مشاهده کنند و ببینند آیا ساکنان این مناطق توان
توسعه درآمدهای پایدار مدیریت شهری را دارند یا خیر؟

گریزه یکی از چهار
منطقه منفصل شهری سنندج است که در جنوب شرقی سنندج و در امتداد سایر روستاهای این
منطقه که مورد تاخت و تاز دلالان و زمین‌خواران قرار گرفته‌اند، واقع شده است. این
مناطق از گریزه به عنوان بخشی واقع در جنوب شرقی سنندج آغاز و تا شمال شرقی و سپس
شمال مرکز کردستان کشیده می‌شوند. «گریزه» این روستای سابق که هم‌اکنون منطقه
منفصل شهری (که در اصطلاح حقوق شهری، به معنی منطقه‌ای از شهر که به خاطر وجود
موانع طبیعی همچون تپه‌ها و کوه‌ها و دریاچه‌ها امکان اتصال بلافصل به سایر نقاط
شهری را ندارند، است) نامیده می‌شود، منطقه‌ای است که از نظر جمعیتی اگرچه با
نایسر (دیگر منطقه منفصل شهری مهم و پرجمعیت سنندج) فاصله دارد، اما با ادامه روند
کنونی مهاجرپذیری از دیگر روستاها و شهرهای کردستان، دیری نخواهد پایید که به
سرنوشت سایر روستاهایی که اینک منطقه منفصل شهری شده‌اند، دچار شود.

این منطقه عموما
دارای خانه‌هایی بدون اسناد رسمی و قطعی است که اکثرا به روش قول‌نامه‌ای مبایعه
(خرید و فروش) می‌شوند. عرض خیابان‌ها علی‌رغم گاه نوساز بودن‌شان، بسیار کم و در
حد عبور دو تا سه خودرو از کنار یکدیگر است که سبب می‌شود کوچه و خیابان به سختی
از هم قابل تفکیک باشند. فاضلاب روستاهای اطراف به خصوص دوشان به صورت نهرهای آلوده
به این منطقه سرازیر می‌شود که هم سبب گسترش بوی تعفن در کوچه‌ها و خانه‌ها شده و
هم منظر شهری را به شدت مغشوش کرده است. متأسفانه بعضا به دلیل ناآگاهی مردم و گاه
به دلیل عدم آموزش کافی به ساکنان از سوی نهادهای ذی‌ربط، کودکان در این نهرها به
بازی می‌پردازند؛ عاملی که قطعا یکی از مهم‌ترین دلایل گسترش بیماری‌های واگیردار
در منطقه است.

ساختار کالبدی خانه‌های
بافت گریزه عمدتا «ریزدانه» و بدون رعایت مقررات ملی ساختمان و حتی ابتدایی‌ترین
قوانین ساخت و ساز است و موجب ناپایداری سکونتی شده است. به این معنا که افرادی که
عمدتا یا از روستاهای اطراف به این منطقه مهاجرت کرده‌اند یا قبلا ساکن بافت شهری
بوده ولی به دلایل گرانی مسکن در مرکز شهر به این بافت‌های حاشیه‌ای کوچ کرده‌اند،
با خرید اراضی عمدتا غیرمسکونی و سپس ساخت خانه‌های ارزان‌قیمت، به سکونت در این
بافت مبادرت ورزیده‌اند که استمرار این سیکل معیوب، روز به روز حاشیه‌نشینی در
مرکز استان کردستان را دامن زده است.

از همین روست که
توسعه شهرنشینی به توسعه درآمدهای پایدار شهری منجر نشده؛ چون ساکنان این مناطق،
اغلب اراضی‌ای را ابتیاع می‌کنند که نه تغییر کاربری‌شان در نهادهای مربوطه از
قبیل کمیسیون ماده پنج شهرداری، اداره کل راه و شهرسازی استان، اداره کل ثبت اسناد
و املاک استان، اداره کل اوقاف و امور خیریه کردستان، شهرداری ناحیه منفصل شهری
گریزه، شهرداری سنندج و … ثبت و تأیید شده و نه مجوزهای مربوط به ساخت و ساز
همچون پروانه ساخت، پایان کار، سند تفکیکی و … از مدیریت شهری اخذ شده تا ساکنان
این واحدهای مسکونی به پرداخت عوارض شهری ملزم شوند. همین نبود منابع در شهرداری
سنندج سبب شده تا خدمات شهری تنها در سطوح ابتدایی آن همچون جمع‌آوری زباله‌ها
باقی بماند که همین سطح از خدمات را هم شهرداری سنندج به سختی می‌تواند به
شهروندان نواحی منفصل شهری وحاشیه‌نشینان ارایه کند؛ چه رسد به خدماتی که شهرداری
را از یک دستگاه خدمت‌رسان به نهادی فرهنگی ـ اجتماعی ارتقا می‌دهد.

گریزه به دلیل آنکه
همچنان بافت روستایی خود را در بطن کل منطقه حفظ کرده است، از معضلات دیگری چون
رها بودن حیوانات وحشی در بافت شهری مانند سگ و شغال و گاه عبور حیوانات اهلی و
انواع دام‌های سبک مانند ماکیان و گوسفند رنج می‌برد. این معضل زمانی نمود بیشتری
دارد که بدانیم این ناحیه منفصل شهری نزدیک به ۲۰ هزار نفر جمعیت دارد که شاید
نیمی از آنها خانوارهای فقیر بافت داخلی شهر سنندج هستند که به دلیل ناتوانی از
تأمین هزینه‌های سکونت در خانه‌های داخل شهر به این ناحیه پناه آورده‌اند؛
بنابراین با چنین معضلات و مشکلاتی کاملا بیگانه هستند و از شیوع بیماری‌هایی چون
هاری و انواع عفونت‌ها و تب‌های عفونی در میان کودکانشان شکایت دارند. اگرچه
دانشگاه علوم پزشکی کردستان به عنوان نهاد بالادستی تصمیم‌گیر در حوزه بهداشت
عمومی و محیط شهرهای این استان، اقداماتی از قبیل ساخت خانه‌ها و پایگاه‌های
بهداشت و همچنین درمانگاه اعم از خیریه و دولتی در گریزه و دیگر نواحی منفصل شهری
سنندج انجام داده، اما بسیار کم و ناکافی است و عملا می‌توان گفت حاشیه‌نشینان
سنندج خصوصا اهالی گریزه، رابطه‌ای با بهداشت عمومی و محیط و اقدامات اولیه سلامتی‌آفرین
ندارند.

گریزه‌ای‌ها به جز
ناتوانی اقتصادی و فرهنگی، در تأمین مبانی اولیه سکونت در یک منطقه از قبیل تهیه
سند رسمی ملک مسکونی، پروانه ساخت، پایان کار و … متأسفانه در تهیه زیرساخت‌های
سکونتی نیز ناتوان هستند. شاید اگر کمک برخی دستگاه‌های خدمات‌رسان شهری از قبیل
شرکت‌های برق، گاز و آبفا در ارایه انشعابات اصلی نبود، اهالی این منطقه همچنان در
خاموشی و بی‌آبی به سر می‌برند. البته آنچه بیشتر از هر چیز در این نواحی منفصل
شهری به چشم می‌خورد، دزدی انشعابات برق و گاه آب‌دزدی از لوله‌های اصلی در مناطق
فقیرتر مانند گزیره و حتی چند مورد گازدزدی از لوله اصلی شهر در نواحی و بافت‌های
بسیار فقیرنشین است که گذشته از تبعات اقتصادی برای شرکت‌های خدمات‌رسان و
شهروندان سنندجی، تبعات ایمنی و انفجار گاز به دلیل تخریب لوله‌های اصلی انتقال
گاز و ترکیدگی لوله‌های اصلی انتقال آب شهر را در پی خواهد داشت. متأسفانه این
موارد از چشم مسئولان شهری دور نیست و تقریبا همه مدیران ارشد استانی و شهری
کردستان و سنندج از این وضعیت مطلع‌اند.

با تبدیل شدن گریزه
از روستا به شهر و ایجاد ارزش افزوده برای اراضی این روستا، دلالان و زمین‌خواران
ظاهرا در قالب بنگاه‌های مشاور املاک ولی عملا با هدف تحصیل مال نامشروع، به صورت
باندهای سازمان‌یافته اقدام به خرید اراضی کشاورزی روستاهای اطراف و بیشتر روستای
دوشان که نزدیک‌ترین روستا به گریزه (حدودا ۲ کیلومتری) محسوب می‌شود، کرده‌اند که
متأسفانه مردم نیز به دلیل ناآگاهی از قوانین و مقررات این اراضی را که بدون مجوز
قانونی تفکیک شده‌اند، ‌خریداری و ساخت و ساز و سپس سکونت را آغاز می‌کنند که به
توسعه روزافزون حاشیه‌نشینی در مرکز استان کردستان منجر شده است.

اگرچه بیکاری مهم‌ترین
معضل اقتصادی ـ اجتماعی استان کردستان است، اما اگر قرار بر درجه‌بندی مناطق مختلف
این استان از نظر گسترش بیکاری میان جوانان باشیم، قطعا مناطق حاشیه‌ای سنندج در
رتبه نخست قرار دارند؛ ساکنان مناطق حاشیه‌ای مرکز کردستان که بعضا از تخصص و
تحصیلات بهره‌ای ندارند، چاره‌ای جز روی آوردن به مشاغل خدماتی دون همچون دست‌فروشی،
کارگر فصلی ساختمان، کارگر خدمات شهری و دیگر مشاغل خدماتی مشابه ندارند. اهالی
گریزه در گفتگو با خبرنگار ما از تغییر سریع نسل بیکاران این ناحیه از بی‌سوادان و
افراد فاقد مهارت، به جوانان تحصیل‌کرده خبر می‌دادند؛ جوانان تحصیل‌کرده‌ای که
مجبورند با دست‌فروشی در مرکز شهر سنندج، چرخ زندگی خود را بچرخانند که تبعات این
نوع بیکاری به مراتب از بیکاری افراد فاقد سواد و مهارت بیشتر و بدتر است.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا