مسکن و ساختمانمعماری

به بهانه ۵۱ سالگی برج آزادی

برج آزادی نماد تهران، که چه عرض کنم گویی نماد ایران است. آن سال های اولیه که برج ساخته شده بود دسته دسته جوانان می آمدند با آن عکس می گرفتند. آن موقع دوربین ها آنالوگ بود و هرکسی از هرجای ایران به تهران می آمد سعی می کرد با این نماد زیبا عکسی به یادگار بگیرد. آلبوم های پدربزرگ ها و مادربزرگ هایمان گواه همین محبوبیت برج آزادی است. برجی که آن موقع شهیاد نامیدندش، نامی نه چندان جذاب برای بنایی با این همه زیبایی. آزادی نامی زیباتر است که آزادی آرمان همه انسان هاست.

برج آزادی تقریبا در بیشتر فیلم های سینمایی قبل از انقلاب و بعد از انقلاب که در ایران ساخته شده اند نیز خودش را به رخ می کشد. گویی از زمان ساختش به بخشی از حافظه ما گره خورده است. سالها بعد میلاد شد رقیب آزادی اما این رقیب مرتفع تر هیچ چیز از معماری ایرانی را یدک نکشید و نتوانست در برابر آزادی خودنمایی کند.

۵۱ ساله می شود امسال برج، یعنی نیم قرن از آن بالا با چشم هایش زیست هرروزه ما را دیده است. از تاکسیران ها و مسافرانشان، ترمینال غرب و اتوبوس هایی رنگ و وارنگش از بنز۰۳۰۲ ایران خودرو که سالها یکه تاز جاده های ایران بود و با سلام و صلوات از ترمینال خارج می شد تا امروز که اسکانیا و ولوو وهیوندا جایشان را گرفته و با سکوت و مسافرانی که حوصله خودشان را ندارند از ترمینال بیرون می زنند را نگاه کرده است. حالا که کمی مسن تر شده و ترافیک سهمگین تهران احتمالا گوش هایش را با صداهای بوق های رانندگان خسته خراشیده اند. نفس هایش نیز از هوای آلوده تهران به شماره افتاده و احتمالا ریه اش نیز با ریه ساکنان شهر فرق چندانی ندارد. هرچند که سالهاست مترو  و خطوط بی آر تی اطراف برج آزادی تاسیس شده و برج نیم نگاهی به زنان و مردان فروشنده مترو، مغازه هایی که در ترمینال اتوبوس درون شهری شکل گرفته هم می اندازد.

برج آزادی، ۵۱ سال زیستن ما را دیده و اگر بنشینیم کنارش حتما هزاران قصه برای ما خواهد گفت. چه چیزها ندیده که بسیاری از ما تهرانی ها و ایرانی ها تنها در کتاب ها خوانده ایم. حتی می تواند از سبک لباس پوشیدنی که طی این سالها تغییر کرده از شلوارهای پاچه گشاد و جوانان هیپی تا نسل زد و رفتارهایش و سبک زندگی اش برایمان روایت کند.

اکنون روایت شکل گیری برج را با هم مرور کنیم. حکومت پهلوی در سال ۱۳۳۹ تصمیم گرفت بنای یادبودی در مدخل غربی تهران (سه راه مهرآباد) بسازد. در ابتدا قرار بود شکل طاق نصرت ساخته شود؛ اما با تخصیص اعتبارات اعلام شد که طرح طاق نصرت عظمت کافی را ندارد. در شهریور سال ۱۳۴۵ فراخوانی در روزنامه‌ها منتشر و از معماران دعوت شد تا طرح‌های خود را ارسال کنند. سرانجام از بین معماران ایرانی، طرح حسین امانت از دانشگاه تهران برنده شد. او که در آن زمان دانشجوی ۲۴ ساله بود، مامور ساخت میدانی در پایتخت شد که نمادی برای ایران مدرن باشد و علاوه بر تاثیر بصری، پیشینه تاریخی، فرهنگی و هنری این مرزوبوم را نیز به رخ بکشد.

 

کار ساخت برج آزادی در ۱۱ آبان ۱۳۴۸ آغاز شد و ۲۸ ماه طول کشید تا اینکه در ۲۴ مهرماه ۱۳۵۰ با حضور ۳۰۰۰ مهمان داخلی و خارجی افتتاح شد. در روز افتتاحیه، برای نخستین بار از منشور کوروش رونمایی شد تا این منشور ۲۵۰۰ ساله پیوندی میان تاریخ باستان ایران و وضعیت آن زمان کشور باشد. این برج که از تلفیق طاق‌های معماری قبل و بعد از اسلام بود، با گذر زمان به نماد شهر تبدیل شد.

همه آنچه که به‌عنوان مجموعه فرهنگی برج آزادی می‌شناسیم، به‌یک‌باره در سال ۱۳۵۰ ساخته نشد بلکه ابتدا شامل ساختمان برج و بخش زیرزمین بود. دولت وقت در سال ۱۳۵۳ تصمیم گرفت موزه‌ای زیر فضای میدان و برج آزادی در عمق ۱۵ متری بسازد و از همین رو طراحی آن را باز به همان معمار برجسته حسین امانت سپردند که نتیجه آن موزه‌ای پیشرفته مجهز به بخش‌های سمعی و بصری بود.

معماری برج آزادی

میدان و برج آزادی از معماری و طراحی منحصربه‌فردی برخوردار است. در طراحی آن سعی شده است از المان‌های معماری ایرانی همچون بادگیر، باغ ایرانی، چهار طاقی، کاربندی و انواع کاشی‌کاری استفاده شود. میدان آزادی با مساحت ۵۰ هزار متر مربع، زمینی بیضی شکل دارد. بنای برج در امتداد محور شرق – غرب و در حدود یک‌سوم شرقی آن واقع است. حسین امانت در این بنا تلاش داشته است تا گذشته‌ درخشان تاریخ ایران را در این سازه حیرت‌انگیز متبلور کند تا هر کسی که به ایران می‌آید، با دیدن برج آزادی به عمق فرهنگ این سرزمین پی ببرد.

برج آزادی ۶۳ متر طول و ۴۵ متر ارتفاع از سطح زمین دارد و از چهار طبقه تشکیل شده که دارای دو راه پله با ۲۸۶ پلکان و دو آسانسور است. در ساخت این اثر از ۲۵ هزار قطعه سنگ مرمر جوشقان اصفهان و ۹۰۰ تن آهن استفاده شده است. درهای اصلی برج آزادی از سنگ گرانیت همدان ساخته شده و سنگ‌های طبقه همکف و همچنین طبقات برج نیز از معدن مروارید کردستان استخراج شده‌اند. 

بنای برج از یک هندسه مربع مستطیلی تشکیل شده که ۱۶ ضلعی شده و در آخر به یک گنبد منتهی می‌شود که از داخل برج قابل‌مشاهده‌ است.

شکل ظاهری برج آزادی از ترکیب دو جفت قوس بزرگ تشکیل شده است که به هم می‌رسند و سازه بزرگ سفیدرنگی را به وجود می‌آورند. این سنگ‌های سفید نمای ساختمان، با شیارهای فیروزه‌ای‌رنگ تقسیم‌بندی شده‌اند. برج آزادی دارای چهار نما است که هر دو نما با هم متقارن هستند. تزیینات و مقرنس‌کاری‌های زیبایی نیز در وسط طاق اصلی به کار رفته است که آن را چشم‌نواز کرده‌ است.

خطوط موازی و کشیده پایه‌‌ها با الهام از سبک معماری هخامنشی کار شده اند؛ قوس اصلی وسط برج، طاق کسری دوره ساسانی را در ذهن تداعی می‌کند و قوس شکسته بالایی آن با استفاده از معماری پس از اسلام طراحی شده است. آب‌نما و فواره‌های میدان نیز نمودی از باغ‌های ایرانی هستند. رسمی‌سازی‌‌های بین این دو قوس، از گنبد مساجد ایران الهام گرفته‌ است. ضمن اینکه کاربندی‌های قسمت‌های مختلف مجموعه و طبقات برج با الهام از کاربندی‌های دوره اسلامی هستند.

طراحی برج آزادی رابطه تنگاتنگی با میدان آزادی دارد که در طراحی‌ها و چمن‌کاری آن مشهود است. به گفته حسین امانت، طراح برج، به‌دلیل نزدیکی بنا به فرودگاه مهرآباد امکان افزایش ارتفاع آن به بیشتر از ۴۵ متر وجود نداشت و برای اینکه افراد هنگام رفتن به‌سمت برج احساس کنند که به‌ طرف بالا می‌روند، یک سرازیری در میدان آزادی ایجاد کرد تا کسانی که از جانب فرودگاه مهرآباد وارد میدان می‌شوند، در مسیری شیب‌دار حرکت کنند.

داخل برج آزادی چه جذابیت هایی دارد؟

جذابیت برج آزادی فقط به نمای بیرونی آن خلاصه نمی‌شود و فضای داخلی آن نیز حیرت هر بیننده‌ای را به‌همراه دارد. دو طبقه از برج در بالای قوس طاق اصلی و زیر گنبد قرار گرفته‌اند که دسترسی به آن‌ها با آسانسور میسر است. طبقه بالا، گنبدی از بتن سفید دارد که مزین به مقرنس‌کاری و کاشی‌‌‌کاری‌های فیروزه‌‌ای و معرق ایرانی هستند. استفاده از بتن سفید در آن زمان کار جدید و مدرنی در ایران بوده است..

یکی از جالب‌ترین ویژگی‌های برج آزادی این است که فضاهای مختلف برج محدود نشده‌اند و از طریق روزنه و شکاف با سایر بخش‌ها و حتی آسمان و بیرون از برج، ارتباط بصری دارند. به این ترتیب؛ هروقت به بالای سرتان نگاه کنید، فضا و روزن کوچکی به طبقه بالایی خواهید دید که در همه طبقه‌های برج به چشم می‌خورد و به شیوه‌های مختلفی به فضاهای بالاتر می‌رسند.

داخل برج آزادی

فضای داخلی برج آزادی دارای دو طبقه است که یکی بالای قوس طاق اصلی و دیگری زیر گنبد قرار دارد و امکان دسترسی به آن‌ها با آسانسور فراهم شده است. زیر برج نیز چهار طبقه در اعماق زمین طراحی و ساخته شده‌اند. در واقع علاوه بر ایفای نقش المان شهری یا به عبارتی نماد پایتخت توسط فضای خارجی برج آزادی، معماری فضای داخلی آن نیز به دلیل برخورداری از فضاهای مختلفی نظیر گالری، کتابخانه، سالن‌های چند منظوره و… بسیار کاربردی است.

بخش های مختلف برج آزادی

برج آزادی چهار طبقه دارد که هریک بخش‌های مختلفی را در خود جای داده‌اند.

ورودی برج آزادی پنج متر پایین‌تر از سطح زمین و در حیاطی روباز قرار دارد که به طبقه زیرزمین منتهی می‌شود؛ جایی که شما را به درِ ضلع شمالی، نگهبانی، بلیط‌فروشی، درِ ضلع جنوبی و سالن تشریفات، درِ ضلع شرقی و سالن ایران‌شناسی می‌رساند. در گذشته ورود به برج از طریق درهای سنگی انجام می‌شد که هر لنگه ۳٫۵ تن وزن داشت؛ اما امروزه از درهای شیشه‌ای استفاده می‌شود.

دلخوری معمار از بی توجهی به اثر درخشانش

حسین امانت در فروردین ۱۴۰۰ از بی‌توجهی شدید به این بنا گفت و اعلام داشت که «از این بنا برای تبلیغات و موارد مختلف استفاده می‌کنند ولی هیچ‌کس دنبال نگهداری‌اش نیست. اشکالات پر شماری نیز در عدم رسیدگی به بنا هست که نشان‌گر بی‌توجهی کسانی است که مسئول نگهداری این ساختمان‌اند». همچنین وی از سوراخ‌کاری‌های پس از انقلاب ۱۳۵۷ در برج، انتقاد کرد و آنان را باعث آسیب به ساختار بنا، دانست. او از افزودن آگراف و لوله‌های سیم‌کشی با مته‌کاری در برج، در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ نیز آگاهی داد. همچنین در مورد مشکلات وابسته به آب‌یاری اطراف برج، وی اعلام داشت که قیرگونی زیرساختی سازه، در هنگام کارهای عمرانی پس از انقلاب در محیط، آسیب دیده‌است و باعث از بین رفتن ایمنی در برابر آب شده‌است.

 

 

 

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا