شهرهای ایران آرزوی تهرانشدن را دارند
شهرهای ایران آرزوی تهرانشدن را دارند؛ تهرانی که با آمپول نفت ورم کرده است. هر اصلاحی در شهرهای ایران مستلزم تغییر در نگاه حریص تهرانیها به ساختوساز است. تهران میدان نبردی نابرابر در مقابل سوداگران فضاست.
طرح پیشنهادی «تهران: عرصه نبردی تمامعیار Tehran: Battlefield» توسط
نشید نبیان، رامبد ایلخانی، علیرضا تغابنی و محمدرضا قدوسی و با همکاری امیر
پورمقدم و سید نوید صدر و با تشکر از احسان کریمی، محمدحسن توانگر، پیمان نوذری،
محمد امینیان، محسن تاجیک، مریم فیض، امیر فلاحی، ماهان معتمدی، رضا عامریان و
علیرضا حسنعلی جهت رقابت برای طراحی غرفه ایران در دوسالانه معماری ونیز ٢٠١۶
ارائه شده است.
شهرهای ایران آرزوی تهرانشدن را دارند؛ تهرانی که با آمپول نفت ورم
کرده است. هر اصلاحی در شهرهای ایران مستلزم تغییر در نگاه حریص تهرانیها به ساختوساز
است. تهران میدان نبردی نابرابر در مقابل سوداگران فضاست.
نحوه توزیع تراکم در تهران به واسطه قوانین و آز رایج، به صورتی است
که لایه نازکی از ساختمانها قسمت عمدهای از مساحت شهر را دربر گرفته است. سطوح
خالی، کوهپایهها، فضاهای سبز و روددرهها از این رویکرد تهاجمی جان بهدر نبردهاند
و در مسابقه بیشتر بسازیم، بیشتر کسب کنیم، آنچه از یاد میرود کیفیتهای زیست است.
تقلیل ساختمان به کالا، به همراه نگاه من-محور و کوتاهمدت به مسئله
شهر، باعث میشود کمبود فضاهای شهری در تهران حس شود، این در حالی است که شهر این
پتانسیل را دارد تا بارگذاری جرمی ساختمانهایش در هماهنگی با شرایط ژئومورفولوژیک
منحصربهفردش در دنباله جنوبی البرز مرکزی ایجاد شده و فضاهای متنوع شهری به وجود
بیاورد.
تهران به سمت شهری آشوبزده، منتزع از طبیعت و بدون فضاهای جمعی میل میکند،
با انبوهی از ساختمانهای میانمایه که بیشتر از نیاز آماری مردم آن است. تهران که
کوهپایهای پر از سیب و انار بود و رود و دره داشت، امروز جنگل ساختمانهاست و
بنگاههای معاملات شکلدهنده سلایق و علاقههای این بازارند.
راهحل اصلاح این وضعیت چه در این باشد که رویکردی از بالابهپایین با
دست بالای مدرنیستی به جراحی شهر بپردازد، چه در چانهزنیهای پایین به بالایی مثل
فرهنگسازی شهروندان و توسعه نگاه ما-محور؛ هرچه باشد، نورتاباندن به این مسئله و
نشاندادن این دور باطل باعث حساسشدن نگاهها به این موضوع خواهد شد و بستری را
فراهم خواهد کرد که شاید راهکارهای جدیدی در آن بتواند جرقه بزند.
طرح پیشنهادی برای غرفه ایران، با برجستهکردن اتفاقاتی که ذکر آن
رفت، میکوشد این عطش بهوفور ساخت و بیتوجهی به بستر ژئومورفولوژیک را به زبانی
استیلیزه و انتزاعی به بازدیدکننده بنمایاند؛ او را در مقیاسی متفاوت به درون خود
بکشد، از شکاف روددرهها عبور دهد و با ایجاد رویکردی گفتوگوکننده و تعاملی بین
او و فضا، جسم و ذهن او را درگیر کند و به واسطه توانایی در دخلوتصرف در مدادها،
به او بباوراند که میتواند در این ضیافت نامبارک نقشی اندک، ذرهذره اما موثر
داشته باشد: بازدیدکننده، بازیگر صحنه میشود و به صورتی نمادین تعیینکننده در
عرصه نبرد.
فضا با تضادی که بین مورفولوژی طبیعی زمین و کوهپایهای خود و انبوه مدادهای
تیزی که به روی آن قرار دارد ایجاد میکند، به صورتی متناقض هم بازدیدکننده را
پذیرا میشود و هم میآزارد: با لایه فالیک و تهاجمی مدادها زخم میزند و با فرم
نامناسب بسترش مرهم میگذارد.
منبع: اتوود