معماری

علی جهانیان، معمار:

تحصیل در رشته معماری به تنهایی برای معمار موفق شدن، کافی نیست

 

علی جهانیان کارشناس ارشد معماری است که علاوه بر تدریس در دانشگاه مازندران پروژه های مسکونی و تجاری کار کرده، او به همراه همسرش استدیو بی مرز را پایه گذاری کرده و ویلای حیات یکی از کارهای این زوج معمار است.

 به عنوان اولین سوال نظر شما درباره معماری بومی و محلی چیست؟

معماری بومی و محلی از دیدگاه من قطعا براساس فرهنگ و مصالح شکل گرفته؛ اما اگر معماری سنتی که در هر منطقه کار شده است را بخواهیم اکنون تقلید کنیم این مسئله را قبول ندارم. البته اینکه به ذات و جوهر معماری بومی پی ببریم و متناسب با تغییرات روز، نحوه ساخت و نیازهایی که تغییر کرده ذات معماری بومی را در پروژه ها لحاظ کنیم برای اینکه آن فرهنگ را حفظ کنیم خط مشی دفتر ماست.

لطفا درباره شیوه تعامل معماران، کارفرمایان و مجریان و چالش هایی که در کار پیش می آید برای خوانندگان ما بگوید؟

در مازندران به خصوص از لحاظ نیروی اجرایی متخصص با مشکل خیلی جدی روبرو هستیم و اینکه در طراحی هایمان وقتی نقشه اجرایی تهیه می شود خیلی از پیمانکاران، تکنسین نیستند و سواد خواندن نقشه های اجرایی را ندارند، به همین دلیل یک چالش بزرگ با پیمانکاران داریم. بنابراین معماران در این استان باید حضور مستقیم حین کار داشته باشند تا آن چه که در ذهن آنان بوده است، بتواند اجرایی شود. مشکل بعدی که به نظرم در ایران با کارفرماها وجود دارد و متاسفانه خیلی رایج شده این است که معماری را هنر می بینند و فکر می کنند در هنر سلیقه شخصی برجسته است؛ در حالی که در معماری این مسئله صدق نمی کند. ممکن است برای انتخاب لباس یا مبلمان خانه، سلیقه شخصی را ارجح بدانید؛ اما در معماری بحث سلیقه شخصی دخیل نیست. اگر یک کارفرما برای استفاده شخصی خودش ساختمانی می سازد باید به این نکته دقت کند که این ساختمان یک بافتی را می سازد و شهر را شکل می دهد و به تمام مردم محله و منطقه مربوط است. پروژه بر همه افراد ساکن در آن محله اثر می گذارد. متاسفانه گاهی کارفرما هنگام اجرای پروژه کانسپت های طراحی شده را ممکن است با اعمال سلیقه شخصی اش از بین ببرد.

به نظر شما چه مهارت‌هایی برای یک معمار موفق لازم است؟

متاسفانه در حال حاضر با یک شکاف بین درس های دانشگاه و اجرای عملی پروژه وجود دارد. کسانی که در ابتدا وارد رشته معماری شدند،  از نسل اولی که معماری را آموزش دیدند و زیاد هم نبودند معمارهای موفقی در دوران خودشان بودند. به جز اینکه استادان باسواد و صاحب سبکی داشتند کارهای عملی زیادی هم انجام می دادند. مثلا به شهرهای مختلف سفر می کردند و بافت آن شهر ترسیم می کردند بنابراین یک مشق چشمی برای آنان بوده است. تناسبات و هندسه و ذات معماری ایرانی را یاد می گرفتند و بعدا در کارهایشان از آن استفاده می کردند. ممکن است این استفاده به صورت ناخوادگاه بوده باشد یعنی در گنجینه اطلاعاتی شان تمام این معماری هایی که مشق چشم کردند، ذخیره شده بود و بعدا از آن استفاده کرده اند. الان متاسفانه در دانشگاه دروسی تدریس می شود که هیچ ارتباطی با واقعیت های معماری پیدا نکند و دیدگاه اجرایی به دانشجوها داده نمی شود و اینکه متاسفانه چندین سال است که کسی که یک نرم افزار معماری یاد می گیرد و یک رندر معماری می گیرد، هرچند که آن رندر ممکن است خیلی زیبا باشد خودش را معمار می داند. در حال اینکه اگر آن تصاویر بخواهد تبدیل به معماری شود داستان متنفاوت است . عموما درکی که از فضا وجود دارد فقط با تصاویر کامل نمی شود. دانشجوی معماری بهتر است در فضاهای معماری با کیفیت حضور پیدا کند و فضا را لمس و حس کند تا بعدها روح فضا را در پروژه های خودش اعمال کند.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا