معماری

۷۵۰۰ ساله معماری ایران در حال نابودی است

معماری ایرانی از زمان باستان تاکنون همیشه حرفی برای گفتن داشته، البته این معماری در مقایسه با زمان های خیلی دور رونق و شکوه خود را از دست داده اما همچنان دارای خلاقیت و نوآوری بوده و همواره مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی و علاقه مندان به این حوزه قرار گرفته است.

به گزارش صما و به نقل از برنا، معماری همیشه یکی از خلاق ترین هنرها و بخش مهمی از هویت هر کشور بوده که با معرفی آن به جهان، مجموعه ای از ایده های عمیق و غنی فرهنگی و هنری هر ملتی آشکار می شود.

ایران نیز سابقه ۷۵۰۰ ساله ای در جریان معماری و شهرنشینی دارد، معماری ای که ورای ساختن بنا و پایه و اساس زندگی است؛ به نوعی که نشان دهنده نوع نگرش مردم هر کشور و گنجینه تاریخی آن ها است.

این معماری چند شاخص اصلی شامل درون گرایی، پرهیز از بیهودگمعماری ایرانی از زمان باستان تاکنون همیشه حرفی برای گفتن داشته، البته این معماری در مقایسه با زمان های خیلی دور رونق و شکوه خود را از دست داده اما همچنان دارای خلاقیت و نوآوری بوده و همواره مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی و علاقه مندان به این حوزه قرار گرفته است.

این معماری درحال حاضر در سطح جهان شناخته شده و این موضوع را می توان از آثار و میراث فرهنگی ای که از ایران در موزه های خارجی قرار دارد، دید.ی، مردم محوری و مصالح شناسی دارد.

 

سابقه ۷۵۰۰ ساله معماری در ایران

در این گزارش می خواهیم به بررسی ابعاد مختلف معماری ایرانی از آموزش این رشته در دانشگاه ها تا جایگاه معماری ایرانی در جهان و حفظ و مرمت بناها و بافت های تاریخی ارزشمند کشور بپردازیم، در همین راستا با محمدمهدی کلانتری، پژوهشگر و دکتری مرمت دانشگاه علم و صنعت ایران به گفت وگو نشستیم.

وی با بیان اینکه معماری و شهرنشینی در ایران سابقه ۷۵۰۰ ساله دارد، گفت: معماری جریان مداومی است که یک جایی منقطع شده، به این معنا که تا اواخر دوره قاجار و اوایل دوران حکومت پهلوی آمده و سپس منقطع شده است و مرحوم پیرنیا نیز این دوره را دوران گسست معماری ایران می داند.

وی افزود: پس از آن دوران، معماری غربی وارد کشور می شود، در دوران پهلوی اول هنر معماری غربی پا به کشور گذاشت، اما نمونه هایی از معماری ایران نیز به کاربرده می شد، اما در دوران پهلوی دوم و به ویژه دوران پس از انقلاب، جریان معماری در کشور کاملا وارداتی بوده و حتی رنگ و بوی ایرانی هم نمی گیرد.

 

معماری‌های فعلی رنگ و بوی ایرانی ندارند

کلانتری تصریح کرد: اتفاق بدتری که در ادامه می افتد، این است که نه تنها معماری های جدید رنگ و بوی ایرانی نمی گیرد، بلکه معماری های قدیمی نیز رو به نابودی رفته و بافت های تاریخی کشور که نمود عینی معماری و زندگی سنتی کشور را تشکیل می دادند، به مرور زمان از بین رفته اند.

وی ادامه داد: این تخریب بافت ها و خیابان کشی ها از اوایل دوران پهلوی آغاز شد، در دوره پهلوی دوم ادامه پیدا کرد و پس از انقلاب شدت بیشتری گرفت، پیش از انقلاب صرفاً یک خیابان و یا بدنه تجاری کشیده می شد، اما پس از انقلاب مجتمع های تجاری نیز کشیده شد که این مجتمع ها چندین پلاک را خراب کرده و به دل بافت کشور ورود کردند.

به گفته این پژوهشگر حوزه معماری، در کنار این خیابان کشی ها، پروژه های بزرگ مقیاسی هم کار می شد که در دل بافت بوده و معماری های ایرانی بسیاری را تخریب می کرد. این جریان نیز به بحث آموزش معماری در کشور بازمی گردد. وقتی دانشگاه هنرهای زیبا برای نخستین بار رشته معماری را ایجاد می کند؛ این رشته با آموزش های غربی شکل می گیرد، آن هم بدون توجه به سابقه و پیش بینی معماری در ایران.

 

آموزش معماری در دانشکده هنرهای زیبا با متدهای غربی شکل گرفت

وی گفت: البته باید به این نکته هم اشاره کرد که جریان معماری ایرانی مدون شده نبوده و هیچ کتابی هم از آن برای درآوردن شرح درس وجود نداشت اما معماری غربی مدون شده بود و کتاب و اصول خود را داشت. به همین دلیل آموزش معماری در دانشکده هنرهای زیبا با متدهای غربی شکل گرفت.

کلانتری ادامه داد: تمام دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته، متدهای غربی این حوزه را می آموزند. یک درصد نیز استادان و دانشجویانی هستند که به معماری ایرانی- اسلامی علاقه مند شده و خود را به این سمت و سو سوق می دهند. آن یک درصد اساتید نیز همیشه در اقلیت بوده و توسط دیگر اساتید تخریب می شوند. اکثر معماران و شهرسازان پیرو معماری غرب عمل می کنند و از طراحی هایشان در بافت و … مشخص است که هیچ اعتقادی به معماری تاریخی ایرانی ندارند و آن را صرفاً یکسری خشت و گل بی کارکرد می خوانند.

وی در ادامه توضیح داد: همان یک درصد اساتید معماری که به سمت معماری سنتی ایرانی رفته اند نیز دو دسته اند. دسته نخست صرفاً کسانی هستند که در این حوزه مطالعات کرده و مستندنگاری این حوزه را انجام می دهند. هیچ کدام از استادان این حوزه وارد بحث طراحی نشده اند که معماری هایی با رنگ و بو ایرانی و هویت مند خلق کنند. بخش دیگر نیز کسانی هستند که در حوزه طراحی وارد شده و دست به تولید معماری سنتی ایرانی زده اند.

 

معماری ایرانی باید مستند سازی شود

کلانتری با اشاره به اینکه در حال حاضر با کاهش این دست از معماران در کشور مواجه هستیم، گفت: منظور ما افرادی است که به معماری ایرانی هویت مند معتقد بوده و طراحی های به روزی هم در این حوزه دارند. درحال حاضر نمی توان ادعا کرد که پس از انقلاب توانستیم یک معماری خلق کنیم، چرا که نه متد و نه سبکی برای این جریان داشتیم. رویه ما در این مسیر کاملاً تقلید از غرب بوده است.

پژوهشگر دکتری مرمت دانشگاه علم و صنعت ایران در خصوص حفظ میراث معماری ایرانی عنوان کرد: در این راستا باید داشته های معماری کشور را حفظ کرده و به صورت جدی جلوی تخریب ها را گرفت، به ویژه تخریب معماری هایی که دیگر نمونه ندارد. قدم بعدی این است که مستندسازی شود، یعنی تمام معماری ایرانی در قالب دانش نامه ها و کتاب ها مدون و مستند شود تا از داشته های معماری کشور خبر داشت.

وی افزود: معماری ایرانی درون گرا است، باید داخل تمامی این معماری ها و بافت های تاریخی را دید تا از گنجینه پنهان در کشور باخبر شد.

 

تخریب بیش از ۵۰ درصد از معماری های اصیل ایرانی

کلانتری همچنین اشاره کرد: در گام بعدی نیاز است که معماری های تاریخی ایرانی مرمت و احیاء شود، یعنی از حالت مخروبه که یک روند نابودی تدریجی را طی می کنند، حفظ شوند. برخی از بافت های تاریخی کشور در اثر بارندگی و بلایای طبیعی نابود می شود. در این شرایط باید چهار مرحله؛ جلوگیری از تخریب، مستندنگاری داشته های تاریخی، مرمت و احیاء و در نهایت معرفی معماری ایرانی و بناهای تاریخی کشور طی شود. در این صورت است که گردشگر داخلی و خارجی نسبت به گنجینه های معماری و تاریخی ایران آگاه شده و جذب آن می شود.

این پژوهشگر، با اشاره به روند حفظ معماری های ایرانی و راهکارهای حفظ معماری های تاریخی در کشور توضیح داد: به طور مثال با نگاه به عکس های هوایی بافت تاریخی مشهد می توان متوجه شد که در ۶۰ سال اخیر ۸۵ درصد بافت این شهر از بین رفته است. در بقیه شهرها نیز کم و بیش عدد تخریب بناهای تاریخی ایرانی بالا است، یعنی می توان گفت میانگین بالای ۵۰ درصد از بافت های تاریخی و معماری های اصیل ایرانی در کشور از بین رفته و شاید حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد معماری های ایرانی باقی مانده است.

 

جایگاه نخست معماری ایرانی در فضای بین المللی

کلانتری در خصوص جایگاه معماری ایرانی در جامعه بین المللی بیان کرد: جایگاه و ارزش معماری ایرانی در فضای بین المللی در رتبه های نخست است و این موضوع را می توان در پرداخت غربی ها به هنر و معماری ایرانی فهمید. سوال اصلی اینجاست که آیا ایران آن جایگاه با ارزش تاریخی در حوزه معماری که داشتیم را حفظ کرده است یا نه؟ باید آن جایگاه و داشته های معماری کشور را حفظ کنیم و این گنجینه عظیم را به دنیا معرفی کنیم. خیلی از مردم حتی در داخل کشور صرفاً فقط معماری ها و بناهای تاریخی معروف را می شناسند، خیلی از معماری های مهم دیگر در کشور و جای جای این سرزمین ناشناخته و معرفی نشده باقی مانده است.

وی با اشاره به اینکه برخی از این بناهای تاریخی درحال تخریب و نابودی هستند و اگر تا چند وقت دیگر ترمیم نشود، از بین خواهد رفت، گفت: اگر این بناهای تاریخی به خوبی توسط رسانه های ملی و داخلی کشور معرفی شوند و یا حتی مستندسازی های خوبی نسبت به آن ها صورت بگیرد، موجب می شود تا توجه مردم در داخل و خارج از کشور را به خود جلب کند.

 

اصلی ترین چالش در حوزه معماری ایرانی، تخریب بافت های تاریخی است

وی گفت: متأسفانه در بحث معرفی معماری ایرانی در جامعه جهانی ضعیف عمل کرده ایم. لازم است که در این جریان ورود بیشتری داشته باشیم. بناهای معروف نباید ما را از بناهای غیرمعروف منحرف کند، نباید از بافت و خانه های تاریخی دیگر غافل شد. باید تمرکز اصلی خود را از بناهای شاخص کشور برداریم و در راستای حفظ، مرمت و معرفی دیگر بناها و معماری های ایرانی گام برداریم. قطعاً با این اقدام، فرهنگ ایرانی نیز حفظ خواهد شد، نه اینکه به صورت گزینشی به بحث میراث فرهنگی توجه شود.

این پژوهشگر با اشاره به اصلی ترین چالش بحث معماری در ایران گفت: تخریب بافت های تاریخی، اصلی ترین چالش ما در این حوزه است. یعنی تخریب بی رویه بافت های تاریخی، بزرگ ترین چالش است. بافت های تاریخی نمود واقعی معماری ایرانی و سبک زندگی ایرانی-اسلامی است و وقتی بافت های تاریخی نابود شوند، دیگر شهر تاریخی نخواهیم داشت.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا