شهرمسکن و ساختمانمعماری

محمد هادی عرفان پژوهشگر معماری ایرانی_اسلامی در گفت و گو با «صما»:

ظهور جنگل معماری با چشم و هم چشمی در نماهای گران‌قیمت

یک پژوهشگر معماری ایرانی اسلامی گفت: ایران یکی از آزادترین و دموکرات ترین کشورها در حوزه طراحی نما است و این آزادی به قدری بیش از حد است که در برخی موارد بعضی از خیابان های ما در حال تبدیل شدن به جنگل معماری است.

به گزارش دبیرخانه اجلاس سازندگان و طراحان مشهد، محمد هادی عرفان در گفت و گو با «صما» در پاسخ به اینکه آیا برای دستیابی به یک زیبایی شناسی متناسب با معماری ایرانی اسلامی در منظر شهری، باید برای معماران چارچوب خاصی اعمال شود، توضیح داد: به نظر می رسد که محدودیت و ضابطه، اتفاقا زمین بازی به خلاقیت هدیه می کند و خلاقیت ها را تربیت می کند که در یک گفتمان شهری به خوبی با هم صحبت کنند.

پریشانی مخاطب با انواع سبک های معماری

وی ادامه داد: در صورتی که بسیاری از خیابان های ما قطعه به قطعه و بلوک به بلوک، یک سبک هستند. یعنی ممکن است در یک خیابان همزمان سبک ارگانیک، گوتیک، پست مدرن، کلاسیک، سنتی ایرانی و ایرانی اسلامی هم ببینید که این روند نه تنها خوب نیست، بلکه موجب پریشانی مخاطب هم می شود.

عرفان متذکر شد: به همین خاطر اگر بخواهیم از مقیاس طراحی شهری نگاه کنیم، بهتر است ضوابطی باشد که معماران را در طراحی نما محدود کند؛ چه از نظر نظم شهری، چه از نظر الزامات اقلیمی و الزامات دیگری که ممکن است در برخی شرایط خاص در بعضی از خیابان ها و شهرها دیکته شود. به طور مثال در برخی مناطق زلزله خیز، ترجیح موکد حوزه ایمنی است که استفاده از نماهای شیشه ای در مناطق زلزله خیز باید به شدت کاهش پیدا کند.

وی ادامه داد: بنابراین پارادایم هایی از منظر ضوابط ایمنی، ضوابط اقلیمی، ضوابط انرژی، ضوابط هنری، ضوابط اشراف، ضوابط فرهنگ شهروندی و حتی ضوابط فقه زندگی ممکن است موثر باشد و طراحی نما را محدود کند.

فضای رقابت و چشم و هم چشمی در نمای شهری مشهد

این پژوهشگر معماری نور همچنین در پاسخ به اینکه اقتصاد مسکن و ساخت و ساز چه تاثیری بر نما دارد و آیا با وجود کالایی شدن مسکن، می‌توان نماهای مشتری‌ پسند را کنار گذاشت، گفت: هر شهری یک حس غایب در تعاملات حوزه ساختمان دارد.

عرفان در این زمینه تشریح کرد: به طور نمونه حس غالب یا ژنوم شهر مشهد، خدمات به زائران است و ناخودآگاه این شهر مستعد است فضای معماری و نماها در آن به رقابت و چشم و هم چشمی تبدیل شود. به این دلیل که جنس غالب شهر، دلالی خدمات به زائر است و فرهنگ غالب شهر نمی تواند فرهنگ تولید باشد. بنابراین چون جنس و حس غالب آن خدمات به زائر است، ممکن است نماهای شهری به سمت رقابت با هم بروند.

وی بیان کرد: در چنین فضایی کالابودن پروژه های مسکونی در داخل پارادایم رقابت و چشم و هم چشمی، ممکن است ما را به جاهای عجیب و غریب برساند و به سمت نماهای بسیار گران قیمت و یا بسیار متفاوت و متمایز با هر کیفیتی سوق دهد.

به گفته مشاور آستان قدس، یعنی پروژه می خواهد با هر زحمتی خود را نشان دهد و بعضی از ترفندهای معماری ممکن است در برخی مواقع خود پروژه را خاص کند؛ اما خانه های شهر را تضعیف می کند. با این نگاه مشتریان ممکن است نماهای متفاوتی را مطالبه کنند، اما خوب است که در یک سطح فراتر محدودیتی تعریف شود که حداقل محلات، مناطق و خیابان ها تمایزات معناداری با هم داشته باشند. یعنی فرق یک محله و معبر با یک محله و معبر دیگر معنادار باشد.

چشم و هم چشمی در نماهای گران قیمت

این معمار همچنین درباره ارتباط نما و معماری ساختمان گفت: نما جزئی از معماری ساختمان است و این دو از هم جدا نیستند. در یک فرآیند خلق معماری، معمار هم به عملکرد و هم به فرم توجه دارد و از بین رفت و برگشت در ذهن معمار بین فرم و عملکرد، پلان یا نقشه و نیز نما شکل می گیرد و اینطور نیست که ابتدا ساختمان و بعد نما طراحی شود.

وی تاکید کرد: نما و پلان هر ساختمانی در ذهن معمار همزمان با هم شکل می گیرد و نمی توان تقدم و تاخر خاصی بین نما و پلان قائل شد. در بسیاری از موارد ایده یک معمار، فرمی است و از نما جرقه زده می شود و در بسیاری از موارد هم در پلان جرقه زده می شود. به این دلیل ما نما را جدا از معماری نمی بینیم.  

معمار باید قصه داخل بنا را در نما به مخاطب نشان دهد

عرفان با بیان اینکه بهتر است که نمای ساختمان به مخاطب عامی که از خیابان عبور می کند، بفهماند که این بنا چه کاربری دارد و درواقع معمار قصه داخل بنا را در نمای آن به مخاطب نشان بدهد؛ اظهار داشت: این موضوعی است که هم اکنون در ساختمان های ما وجود ندارد. یعنی بعضا با مشاهده نمای یک ساختمان تصور می کنیم که آن بنا یک کلینیک است، اما درواقع کاربری مسکونی دارد. یا بنایی با نمای مسکونی، کاربری مدرسه دارد و این یک اشتباه در معماری است. البته ممکن است اشتباه بهره برداری رخ داده باشد، یعنی معمار خانه مسکونی طراحی کرده، اما بعد آن را به فضای آموزشی تبدیل کرده باشد که این اشتباه بهره برداری است.

نما و پلان باید با هم مرتبط و هماهنگ باشند

وی ادامه داد: نمی توان ساختمانی را که برای فضایی مانند کلینیک طراحی شده، با نمای مسجد اجرا کرد. این یک ناهماهنگی است. یا ساختمانی با نمای اداری که داخل آن یک مرکز تجاری و پاساژ است، شدنی نیست و مشخص است که نما و پلان با هم ارتباطی نگرفته اند. در حالت عادی نما و پلان باید با هم مرتبط باشند و یک سخن واحد بگویند.

این معمار خاطرنشان کرد: حتی در نمای ساختمان یک نهاد حاکمیتی و دموکراتیک، می توان حس دموکراتیک بودن را با المان هایی بروز و ظهور داد تا مردم احساس کنند که با یک نمای دموکراتیک مواجه هستند. یا یک نمایی که نماینده بخش اقتداری حاکمیت است، می تواند اقتدار را به نمایش بگذارد. حتی کنشگر سیاسی می تواند یک نمای خاص داشته باشد، یعنی نماینده اقتدار، لطافت، ابهت، مردم واری، دموکراسی و… باشد.

 

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا