معماری

عضو هیئت علمی دانشکده معماری دانشگاه فردوسی مشهد در گفت‌وگو با «صما»:

معماری متاثر از رویدادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است/ نمای رومی را در رم و پاریس هم نمی‌بینیم

عضو هیئت علمی دانشکده معماری دانشگاه فردوسی مشهد با انتقاد از نمازدگی در ساختمان‌ها گفت: نمازدگی یک پدیده منفی در معماری امروز است که ماهیت را از صورت جدا می‌کند و تبدیل به یک سناریو ساختگی می‌شود.

حامد کامل نیا در گفت‌وگو با «صما» پیش از برگزاری اجلاس سازندگان و طراحان مشهد، درخصوص تاثیر مباحث اقتصادی و ساخت و سازهای عامه پسند روی نماسازی گفت: متاسفانه ما دچار نمازدگی هستیم و ظاهرسازی می‌کنیم. آنقدری که ما در شهرهای ایران و به ویژه شهرهای مذهبی مانند مشهد و قم به اصطلاح نمای رومی ایجاد می‌کنیم، امکان ندارد که این نماها را در رم و پاریس ببینید.

 

تظاهر به ظاهرسازی در معماری

وی تاکید کرد: به عبارتی ما این شیوه را در پیش گرفته‌ایم، چون آن نگاه ظاهرسازی اتفاق افتاده است و این ظاهرسازی هم ارتباطی به معماری ندارد و برگرفته از اتفاقات درونی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ما هم است. یعنی معماری پیام یک عصر است و نمی توانیم معماری را از اتفاقات روزمره اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جدا کنیم.

این معمار ادامه داد: وقتی ما افراد را به ظاهرسازی عادت می دهیم و می خواهند به آنچه که نیستند تظاهر کنند، معماری هم آن چیزی نیست که باید باشد. این یک بعد است و بعد دیگر هم شبیه سازی کاذب است. یعنی ما امروز به چه دلیل به سراغ نماهای نئوکلاسیک می رویم که اصولا در زمان خود یک هویت و ماهیت دیگری داشته‌اند. 

 

معماری معلول اتفاقات اجتماعی

وی با بیان اینکه معماری معلول اتفاقات اجتماعی است، افزود: بحث سلیقه رایج را یک اتفاق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به مردم تحمیل می کند و قبلا به این صورت نبوده است. باید بگردیم و ببینیم ما چه کرده ایم که جامعه در حال حرکت به سمت تظاهر است و صداقت وجود ندارد.

کامل نیا تصریح کرد:  امروزه سبک داخلی زندگی ما با نمای بیرونی کلاسیک و نئوکلاسیک ما از زمین تا آسمان فرق می کند، نه سنتی است، نه مدرن است و نه پست مدرن و نه نوگرا. کاملا دو عنصر متضاد است. مبلمان خانه ما با نمای خانه ما دو زندگی متفاوت دارند. این پدیده نمازدگی که یک پیام دروغین را به ما می دهد؛ محصول آن دروندادهایی است که از حوزه های دیگر به زندگی روزمره افراد وارد می شود.

این معمار یادآور شد: پس ریشه این موضوع در فلسفه، جامعه شناسی و فرهنگی است که در جامعه ما اتفاق می افتد. چون معماری را همه نمی فهمند و نمی توانند تحلیل کنند که فرضا سبکی که در دوره کنونی ساخته می شود، پیامد چه تبعات اجتماعی و اقتصادی بوده که آن جامعه بر مردمان خود حاکم کرده است.

 

نمازدگی، بی ارتباط با ماهیت درونی

رئیس اسبق دانشکده معماری دانشگاه فردوسی مشهد همچنین درخصوص رابطه نما با معماری ساختمان گفت: ما در ادبیات معاصر معماری، واژه ای به نام نما نداریم. نما ترجمه تحت الفظی واژه elevation است و مانند این است که راجع به پلان صحبت کنیم.

این طراح تاکید کرد: به عبارتی امروز وقتی ما صحبت از موضوع معماری می کنیم، موضوع معماری یک کلِ یکپارچه است. همانطور که یک انسان یک ظاهر و صورتی دارد و آن صورت حاکی از احوالات درونی او هم است؛ حاکی از اتفاقات درون و بیرون او هم است. آن پوسته ای که روی صورت است؛ از نقش شخصیتی و پیام های هویتی گرفته تا ارتباط آن با طبیعت، نور، باد و عناصر دیگر را در بر می گیرد.

وی افزود: بنابراین وقتی ما معماری را به پوسته یا به عبارتی به نما تنزل می دهیم، آن را از ماهیت خود خارج می کنیم. آنچه که ما امروز از آن صحبت می کنیم، این است که ما یک سطح داریم. حالا آن سطح فعال است یا غیرفعال و به عبارتی وقتی صحبت از مواجهه معماری یک ساختمان و بنا با بیرون صحبت می کنیم، معلوم نیست نمادهای هویتیِ درونی هستند که به واسطه آن تظاهرِ بیرونی هم به افراد یک پیامی را می دهند.

این مدرس دانشگاه متذکر شد: پس در اواخر قرن بیستم یک پدیده ای مخصوصا در کشورهای در حال توسعه تحت عنوان «نمازدگی» اتفاق افتاد. نمازدگی از جنس منفی صورتگری و آرایش و زینتی است که فقط ظاهرفریب است، یعنی ارتباطی با ماهیت درونی ندارد. ما یک زندگی از جنس معاصر در خانه های خود داریم؛ مثلا آشپزخانه اوپن، اتاق هایی با استاندارد سه در چهار متر، راهروهایی با عرض استاندارد، دیوار برشی و… که همه مصداق های معماری مدرن هستند و این در حالی است که پوسته ساختمان کلاسیک مانند نمای رومی است.

 

پدیده منفی نمازدگی در معماری امروز

به گفته وی، این نمازدگی یک پدیده منفی در معماری امروز ما است که ماهیت را از صورت جدا می کند و تبدیل به یک سناریو ساختگی می شود. بنابراین آنچه که مهم است و ما می خواهیم راجع به معماری صحبت کنیم، این است که تمامی ابعاد معماری با شهر و فضای شهری ارتباط دارد، نه فقط پوسته آن. پس آن پوسته باید تبدیل شود و آن سطح باید با فضای شهری و در عین حال محتوای درونی آن ارتباط برقرار کند.

این معمار اذعان داشت: مانند یک انسان که از ظاهر یک فرد انتظار خاصی را دارید و وقتی آن ظاهر پیامی را به شما می دهد؛ اما درون آن فرد دیگری است؛ به او بی اعتماد می شوید. معماری هم به همین ترتیب است و معماری را نباید از جنس نما و از روی ظاهر قضاوت کنیم و بخواهیم ارتباط آن را با شهر بررسی کنیم. 

 

حساسیت نما نسبت به محیط

وی همچنین درباره تاثیر نما در حوزه پایدارسازی ساختمان و صرفه جویی در مصرف انرژی گفت: نمای ساختمان وقتی به معنی ظاهر آن است، عملکردی ندارد؛ اما وقتی تبدیل به سطح می شود، یعنی اتفاقا نسبت به انرژی، اقلیم و فرهنگ حساس است و باز و بسته می شود. همانطور که پوست انسان نسبت به سرما و گرما حساسیت نشان می دهد.

کامل نیا بیان کرد: پس وقتی ما به معماری به عنوان کلِ واحد نگاه می کنیم، آن واژه و اصطلاح غلط راجع به نما باید به ماهیت برگردد. به عبارتی نباید فقط ظاهرسازی باشد، بلکه باید به مسائل اقلیمی، انرژی و محیط زیست حساس باشد و اگر این حساسیت بالا برود، یعنی به ماهیت درون خود نزدیکتر می شود.

وی خاطرنشان کرد: یعنی به آن جوهره وجودی فضا در معماری کمک می کند و از جنس خود معماری است. اما هرچقدر بی تفاوت باشد و بی تفاوت عمل کند، از سطح تبدیل به نما و درواقع یک تصویر بی کارکردی می شود که فقط یک ظاهرسازی، چه خوب و چه بد است.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا