مسکن و ساختمان

چگونه معماری ایرانی – اسلامی را زنده کنیم ?

گرچه صنعت ساختمان سازی در کشور در سال های اخیر از رشد چشمگیری در ابعاد مختلف کمی و کیفی برخوردار و جلوه های بدیع و در عین حال منحصربفردی (مانند برج میلاد) را از صنعت ساختمان سازی داخلی به تصویرکشیده اما شاید وضعیت فعلی معماری ایرانی را بتوان مصداق ضرب المثل معروف «کلاغ آمد راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم از یاد برد» دانست، چرا که در بسیاری از موارد، طراحی و ساختمان سازی کنونی کشور را نه می توان تابعی از الگوهای غربی و شرقی با ویژگی های یک ساختمان مدرن و پیشرفته به شمار آورد و نه اثری از فرهنگ و هنر ایرانی و اسلامی را در آن جستجو نمود. بدین معنا که امروزه تهران شاهد هجوم نوعی معماری وارداتی است؛ معماری‌ای که می‌توان آن را در نمای شیشه ای باقی مانده از عصر معماری صنعتی دانست یا نمای رومی که مخلوطی از نماهای تمدن‌های باستانی از روم تا ایران باستان است.

معماری بخشی از سبک زندگی

معماری چیزی فراتر از ساخت و ساز‌های معمول است که در شهر و اطراف محل زندگی خود شاهد آن هستیم. آنچه که بیش از هر چیز معماری را به یک هنر تبدیل می‌کند، چگونگی استفاده از شاهکارهای هنری و پیاده‌سازی طرح‌ها و کاربرد نمادهایی است که بتوانند به وضوح گویای فرهنگ و تفکر و تاریخ یک کشور باشند و فردی خارجی که پیشینه و شناختی از کشور مربوطه را ندارد با دیدن معماری ویژه آن منطقه، شناختی ابتدایی از بافت فرهنگی و عقیدتی آن پیدا کند. معماری یا بهتر بگوییم هنر معماری را براساس فن و تکنیک‌های به کار رفته در ساخت یا براساس دوره زمانی و حتی براساس منطقه جغرافیایی نیز به سبک‌های مختلف معماری طبقه‌بندی می‌کنند. نوعی از تقسیم‌بندی معماری نیز بر اساس عقاید و فرهنگ و ایدئولوژی‌های مذهبی صورت می‌گیرد که «معماری اسلامی» حاصل این نوع دسته‌بندی می‌باشد. معماری اسلامی متأثر از دین اسلام و کاربرد سمبل‌های اسلامی در ساخت بنا می‌باشد که در کشورهای اسلامی چون مصر، عربستان، تونس، سوریه، مالزی، ترکیه و همچنین ایران می‌توان این نوع معماری را دید که نمونه بارز آن معماری اماکن دینی و مذهبی چون مساجد و حرم‌ها می‌باشد.

دگردیسی در معماری معاصر

تهران شهری نسبتاً کوچک در نزدیکی ری است که آغامحمدخان قاجار بنا به دلایلی که تاریخ بر سر آن دچار تردید است، به پایتختی حکومت قاجار برگزیده شد. با آنکه دولت صفوی ابنیه‌های متعددی در تهران ایجاد کرده بود اما رشد و بالندگی شهر کوچک تهران با آغاز عمر دولت قاجار شروع شد.
هنوز هم می‌توان نمونه‌های باقی‌مانده از معماری عصر قاجاری را در گوشه و کنار تهران دید، به خصوص آنکه برخی از ابنیه به دلیل اینکه هنوز هم مورد استفاده هستند از گزند بساز و بفروش‌ها در امان مانده‌اند. اما بسیاری از خانه‌های قدیمی که شواهد تاریخی این کلانشهر مدرن هستند، در سکوت به تیغ تخریب سپرده می‌شوند. معماری قاجاری آخرین نمونه از معماری با شکوه اسلامی – ایرانی است که آثار شکوه آن را می‌توان در آثار تاریخی به جای مانده از عصر صفوی در اصفهان مشاهده کرد. شاهان قاجار تمایل زیادی به تغییر سبک زندگی خود به سیاق فرنگی‌ها داشتند. معماری این عصر نیز آغاز ورود المان‌های غربی در معماری اسلامی است. اما مهم‌ترین موج هجوم معماری غربی با روی کار آمدن حکومت پهلوی شکل گرفت. معماری مدرن به سرعت نه تنها کوچه‌ها و خیابان‌های شهر تهران بلکه همه شهر‌های بزرگ و کوچک ایران را فرا گرفت؛ معماری که مردم با آن بیگانه بودند اما اراده حکومت بر تغییر سبک زندگی اسلامی مردم بود که معماری بخش مهمی از آن را تشکیل می‌داد.

مردم و پاسداری از معماری ملی

امیر محمد خانی، رئیس دانشکده معماری دانشگاه سوره و مدیر مرکز معماری حوزه هنری درباره دگردیسی معماری شهر تهران می‌گوید: طی۱۵۰- ۱۰۰ سال گذشته در حوزه معماری خاطرات بسیار تلخی را به یاد می‌آوریم. تلخی شربتی که از آن سوی مغرب زمین در کام ما شرقی‌ها ریخته شده است. بهتر است برای آینده و رسیدن به یک معماری مطلوب علت‌های عقب افتادگی یا در واقع بی‌هویتی معماری امروزمان را ریشه‌یابی کنیم.
سؤالی که درباره معماری ایرانی – اسلامی مطرح می‌شود این است که چرا طی چندین قرن این سبک معماری با شکوه در تمامی شهر‌های کشورمان مورد استفاده بوده اما طی حدود یک قرن رو به زوال نهاده است. نقش مردم در پایداری معماری ایرانی- اسلامی کجا است؟دکتر خانی معتقد است، مردم بزرگ‌ترین حافظان میراث معماری اسلامی- ایرانی طی قرن‌های گذشته بودند.
وی می‌افزاید: مردم نقش بسزایی در معماری بزرگ ایرانی- اسلامی داشته‌اند. منظور از مردم، جامعه به طور عام است. ظاهراً در معماری همه محلات، کوچه و پس‌کوچه‌ها، شهرها و روستاها یک خودآگاهی عمومی وجود داشته است و معماری مانند حوزه مذهب فراگیری عمومی داشته.
همان طور که مردم موظف بودند اطلاعات مناسبی در خصوص مذهب خود داشته باشند، در حوزه معماری نیز مردم اطلاعات بالایی داشته‌اند. مردم با مشاهده فضاهای خوبی که در شهرها بوده است، ناخودآگاه با مفاهیم و شکل معماری ایرانی آشنا می‌شدند. شهر‌ها نیز با آن همه بناهای شکوهمند در نقش یک دانشکده عمل می‌کرده‌اند.
مردم با زندگی در آن فضاهای شهری بدون اینکه در جریان باشند تحت آموزش معماری قرار می‌گرفتند. خود معماری رسانه بوده است.
هر کس می‌خواسته برای خود خانه‌ای بسازد، می‌دانسته که خانه خوب و مناسب چه خانه‌ای است.

دانشجویان منزلت سانتی متر مربع را درک نکرده اند

محمدخانی در بخش دیگری از سخنانش درباره امکان ساختن بناهایی با هویت معماری ایرانی و اسلامی در مساحت کوچک یادآور می شود: همه گذشته ما، معماری دست و دلبازی نبوده است. در روستاها و شهرهای کوچک ما با هزینه کم معماری زیبایی به چشم می خورد. با این حال مسئله اصلی در این زمینه در حوزه آموزش دانشگاهی شکل گرفته است.
در این شیوه دانشگاهی به دانشجویان آموخته می شود که فضاهای وسیع طراحی کنند به همین دلیل دانشجوی ما قدر و منزلت سانتی متر مربع را درک نکرده است. اگر از او خواسته شود که آپارتمان سی متری طراحی کند، نمی تواند در حالی که در معماری امروز دنیا شاهد معماری های زیبا در مساحت های بسیار کوچک هستیم.
او افزود: بیش از بیست درصد ساختمان های تهران مناسب مساحت خودشان طراحی نشدند و فضاهای غیرمفیدشان می توانست به فضایی تبدیل شود که در معماری ایرانی اسلامی به دنبال آن هستیم. به طور مثال در آپارتمان های امروزی با باز شدن در ورودی تا انتهای اتاق خواب و آشپزخانه پدیدار می شود که ما به این ساختمان ها بی حیا می گوییم. این مسئله ای است که می تواند با مسدود شدن دید در قسمت ورودی خانه با کمترین هزینه مطابق با هویت معماری اسلامی و ایرانی ما شکل بگیرد.
محمدخانی به بخش دیگری از هویت موجود درمعماری گذشته ایران از جمله توجه به استفاده از انرژی های طبیعی و جلوگیری از هدر رفتن انرژی ها اشاره کرد و افزود: در معماری گذشته ایران به حفظ انرژی موجود در بنا توجه می شد و با استفاده از مصالح متناسب با هر منطقه سعی می شد از ورود و خروج گرما و سرما جلوگیری شود و از نور طبیعی خورشید بیشترین استفاده صورت بگیرد، اتفاقی که خلاف آن در صد سال اخیر متأسفانه در کشور ما جا خوش کرده است و سعی می کنیم با استفاده از تکنولوژی و انرژی های فسیلی خانه هایمان را گرم وسرد کنیم و از انرژی برق بیشتری استفاده را می کنیم.

مسئولیت معماران یا بالابردن خواسته مردم

سید علیرضا قهاری، رئیس انجمن مفاخر معماری ایران درباره اینکه چطور معماران و مردم می‌توانند در معماری تهران تغییر ایجاد کنند، می‌گوید: معماران باید بیش از گذشته به مطالعه درباره معماری گذشته یعنی معماری ایرانی- اسلامی بپردازند و با مبانی، آموزه‌ها و باورهای آن آشنا شوند. این کار خارق‌العاده‌ای نیست و در دانشگاه‌ها نیز می‌توان به آن پرداخت. از طرفی باید سطح توقع و خواسته‌های مردم نیز بالا برده شود که با محدودیت‌هایی روبه‌رو است.
شاید آنها راضی باشند که در خانه‌های کوچک به سر ببرند یا از روی ناچاری و به دلایل اقتصادی، اجتماعی در خانه‌هایی با این سبک زندگی کنند.
قهاری با اشاره به محدودیت‌هایی مانند کمبود زمین در شهر تهران و نیاز معماری اسلامی به زمین وسیع، می‌گوید: معماران ما در حال حاضر می‌توانند با طراحی‌هایی که بر اساس دانش روز و بر مبنای فرهنگی ایرانی باشد، فضاهایی را خلق کنند که مانند گذشته دلچسب بوده و دارای حس و حال معماری ایرانی – اسلامی باشند، با این کار همه محدودیت‌ها کمرنگ خواهند شد.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا