شهر

زمین زیر پای ایرانیان خالی می‌شود

چه فرونشست زمین را یک پدیده شوم بدانیم یا تهدید ملی، مسئله این است که با ادامه روند کنونی برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی، در یک افق بلندمدت نه آب کافی برای مصرف داریم و نه می‌توانیم محصول کشاورزی برای تولید و مصرف داشته باشیم.

چه فرونشست زمین را یک پدیده شوم بدانیم یا تهدید ملی، مسئله این است که با ادامه روند کنونی برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی در یک افق بلندمدت نه آب کافی برای مصرف داریم و نه می‌توانیم محصول کشاورزی برای تولید و مصرف داشته باشیم. عبدالله فاضلی، دبیر اجرایی طرح احیا و تعادل‌بخشی آب‌های زیرزمینی ایران می‌گوید: دست‌کم ۳۰۰دشت ایران از مجموع ۶۰۹ دشت دچار پدیده فرونشست زمین هستند و اگر مطالعات روی بقیه دشت‌ها صورت گیرد، به‌احتمال زیاد خطر فرونشست و فروچاله‌ها ۸۰ درصد دشت‌های ایران را تهدید می‌کند. این مقام مسئول در شرکت مدیریت منابع آب ایران در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: حد معقول برداشت آب از منابع آب زیرزمینی ایران ۲۷ میلیارد مترمکعب در سال است و هم‌اکنون بالغ بر ۴۲ میلیارد مکعب آب برداشت و به‌صورت بی‌رویه مصرف می‌شود. فاضلی همچنین به مقاومت‌ها در برابر انسداد چاه‌های غیرمجاز اشاره و یادآوری می‌کند که دستگاه‌های متولی و مسئول به‌صورت جزیره‌ای عمل می‌کنند و راه خودشان را می‌روند؛ حتی نمایندگان مجلس هم مطالبات منطقه‌ای خودشان را دنبال می‌کنند؛ تا جایی که برخی جلوی انسداد چاه‌های غیرمجاز را می‌گیرند و برخی نمایندگان بیشتر دنبال منافع و رأی خودشان هستند و در حوزه وزارت کشور فرمانداری اجازه انسداد چاه را نمی‌دهد.  این گفت‌وگو را بخوانید:

چرا ایران با پدیده پیچیده و خطرناک فرونشست زمین مواجه شده است؟

فرونشست زمین به یک پدیده شوم در ایران تبدیل شده و ازجمله بلاهای جدیدی است که به‌دلیل برداشت بی‌رویه آب از سفره‌های زیرزمینی طی ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته تاکنون به کشور تحمیل شده و نظیر بلاهای طبیعی سیل و زلزله، خشکسالی و گردوغبار کشور را تهدید می‌کند. فرونشست زمین محصول اعمال خود ماست و با برداشت بیش از حد از سفره‌های آب زیرزمینی تراز آب کاهش شدید پیدا کرده و باعث شده در اغلب دشت‌های کشور فرونشست رخ دهد.

هم‌اکنون وضعیت فرونشست زمین در کشور چگونه است؟

براساس مطالعات سازمان زمین‌شناسی و همچنین سازمان نقشه‌برداری کشور در ۳۰۰ دشت ایران از مجموع ۶۰۹ دشت فرونشست زمین محرز شده است و اگر در بقیه دشت‌ها هم گزارشی منتشر نشده به این دلیل بوده که مطالعات انجام نشده و پیش‌بینی می‌شود با انجام مطالعات در سایر دشت‌های کشور، بیش از ۸۰ درصد دشت‌ها با پدیده فرونشست زمین مواجه شوند و در هیچ دشتی نیست که کسری مخزن نداشته باشیم و سطح آب پایین نرفته باشد. هم‌اکنون هم از حیث وضعیت برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی بیش از ظرفیت آبخوان‌ها، آب برداشت می‌شود.

سطح مطلوب یا معقول برداشت آب چه میزان برآورد شده است؟

اگر بخواهیم سطح برداشت را به وضعیت معقول کاهش دهیم باید برداشت آب در بخش کشاورزی که عمده برداشت برای همین بخش صورت می‌گیرد ۲۷ میلیارد مترمکعب در سال باشد؛ درحالی‌که هم‌اکنون سالانه ۴۲ میلیارد مترمکعب آب برداشت می‌شود. این شکاف باعث شده تا تراز آب در سفره‌های زیرزمینی پایین برود و وقتی آب از داخل منافذ دشت‌ها و خلل و فرج آن تخلیه می‌شود، یک فضای خالی به وجود می‌آید که سنگینی و بار اضافه تحمیلی به این دشت‌ها باعث فرونشست زمین شده و در برخی دشت‌ها دچار فروچاله می‌شود که هم‌اکنون به اشکال مختلف خودش را نشان داده است.

نقطه اوج بحران فرونشست بیشتر در کدام دشت‌های ایران مشاهده می‌شود؟

در دشت کبودرآهنگ استان همدان با نوعی فرونشست در شکل فروچاله مواجه هستیم و یک نقطه از این دشت یکباره دچار ریزش می‌شود و پایین می‌رود که این پدیده در دشت‌هایی که زیر مخزن آب یا آبرفت سنگ‌های آهکی باشد، اینطور است که وقتی تراز آب منفی شود، یک دفعه با یک فروچاله دایره‌ای‌شکل با ابعاد مختلف مواجه می‌شویم. تصاویر ماهواره‌ای ۱۰ سال اخیر از دشت کبودرآهنگ نشان می‌دهد تعداد فروچاله‌های ناشی از فرونشست زمین از ۳ به ۱۰ افزایش یافته است. در دشت فیروزآباد استان فارس هم همین وضعیت فروچاله‌ها را شاهد هستیم، اما در اغلب دشت‌های کشور، فرونشست به‌صورت شکاف طولانی در زمین مشاهده می‌شود که نه‌تنها در استان اصفهان که در همین استان تهران و دشت ورامین شکاف‌های طولانی زمین اتفاق افتاده است. در استان البرز هم می‌بینیم که بر اثر فرونشست زمین حتی ساختمان‌ها ترک خورده است که نمونه آن را می‌توانید در مهرشهر کرج ببینید؛ تا جایی که درهای داخلی ساختمان‌ها به‌دلیل فرونشست زمین بسته نمی‌شود و مشکل پیدا کرده است. در دشت کاشان ما شکاف‌های بسیار طولانی را مشاهده می‌کنیم که طول آن به ۴۰ تا ۵۰ کیلومتر هم می‌رسد. جالب اینکه در دشت رفسنجان نخستین فرونشست زمین در دهه ۶۰اتفاق افتاد و الان آبخوان رفسنجان دیگر رمقی ندارد و نبض آن کور شده است. یکی از پیامدهای فرونشست زمین این است که ظرفیت ذخیره‌پذیری آبخوان‌ها کاهش پیدا می‌کند؛ چراکه فضاهای خالی آن برای ذخیره آب از بین می‌رود و دیگر فضا برای جذب آب ناشی از بارندگی زیرزمین وجود نخواهد داشت.

این روزها خبرهای نگران‌کننده‌ای از فرونشست زمین در استان اصفهان به‌ویژه شهر اصفهان منتشر شده که نشان می‌دهد حتی آثار تاریخی این شهر هم آسیب‌های جدی دیده است. وضعیت دشت اصفهان چگونه است؟

 ما در اصفهان با ۲ پدیده مواجه هستیم؛ یکی وضعیت برداشت آب از آبخوان‌هاست که همانند بقیه آبخوان‌های کشور با اضافه برداشت مواجه است و دیگر نقش رودخانه زاینده‌رود و تأثیر آن بر تغذیه آب این استان است؛ چراکه رودخانه زاینده‌رود اصلی‌ترین منبع آبی است که آبخوان‌های این شهر را تا گاوخونی تغذیه می‌کرده و زمانی که آب در این رودخانه جریان داشته، بخشی از آب آن به سفره‌های زیرزمینی منتقل می‌شد و تراز آب را در آبخوان‌ها در وضعیت معقول نگه می‌داشت. الان در این شهر نه‌تنها برداشت آب از آبخوان‌ها ادامه دارد، بلکه ورودی آب به زاینده‌رود متوقف شده و این شریان اصلی خشک شده که نتیجه آن سرعت گرفتن تراز منفی آب در سفره‌های زیرزمینی این شهر است؛ به همین دلیل سازه‌های تاریخی شهر و دشت اصفهان با یک تهدید جدی ناشی از فرونشست زمین مواجه شده‌اند.

آیا با ادامه روند فعلی برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی کشور این احتمال وجود دارد که در استان‌های شمالی کشور هم با پدیده فرونشست زمین مواجه شویم؟

از آنجایی که تراز آب در این نقاط بالاست، هنوز گزارشی از فرونشست زمین منتشر نشده؛ هرچند تعداد چاه‌های این مناطق هم بالاست و بیش از حد آب برداشت می‌شود و به جز در دشت بهشهر در سایر دشت‌های شمالی با پدیده بیلان منفی آب مواجه نیستیم. البته در بهره‌برداری آب از منابع زیرزمینی استان‌های شمالی با پدیده بی‌انضباطی شدید در بهره‌برداری از منابع آب مواجه هستیم و بیش از حد چاه حفر شده که ضرورت دارد این چاه‌ها ساماندهی شود.

دیوان محاسبات مجلس در گزارش اخیر خود از وضعیت نامناسب انسداد چاه‌های غیرمجاز خبر داده است. دلیل عدم‌پلمب شدن این چاه‌ها چیست و چرا برخورد جدی صورت نمی‌گیرد؟

الان بخشی از اشتغال در کشور بر پایه اقتصاد کشاورزی استوار شده و یکی از علت‌های حفر این چاه‌های غیرمجاز، خرده‌مالکی در بخش کشاورزی است. در این شرایط تعداد زیادی مالک زمین‌های کشاورزی هستند و وقتی نرخ بیکاری بالا و اوضاع اقتصاد کشور بد باشد، کشاورزان برای امرارمعاش و فعالیت کشاورزی خود به حفر چاه به‌صورت غیرمجاز یا بهره‌برداری بیش از حد از منابع آبی روی می‌آورند و دولت هم نیرو و امکان نظارت بر تمامی این چاه‌ها در سراسر کشور را ندارد. وقتی هم بخواهیم این چاه‌ها را ببندیم با مشکلات زیادی مواجه هستیم؛ چون از دادگاه باید حکم گرفته شود. در اجرای احکام هم نیروی انتظامی باید همکاری کند که در اغلب موارد با تأخیر این کار صورت می‌گیرد یا اینکه نیروی کافی وجود ندارد و از سوی دیگر عمده صاحبان این چاه‌ها به‌دلیل فقر اقتصادی مقاومت می‌کنند یا اینکه آدم‌های قدرتمندی هستند و ما با هر دو پدیده مواجه هستیم. برای همین منظور ما یک عزم ملی و واحد نیاز داریم که هم معیشت کشاورزان را تامین کند و هم برخوردها جدی‌تر شود.

برای مقابله با فرونشست زمین چه اقدامی باید انجام شود و تا چه زمان فرصت هست؟ آیا منابع بودجه‌ای کفاف می‌دهد؟

در بحث تعادل‌بخشی باید به سمت حل ریشه مشکلات حرکت کنیم و در گام اول اقتصاد و معیشت افراد شاغل که زندگی‌شان وابسته به چاه‌های آب کشاورزی است، تامین شود و سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی شامل گلخانه‌ها، مجتمع‌های کشاورزی و دامداری به‌گونه‌ای افزایش یابد که پوشش‌دهنده نیاز معیشتی کشاورزان باشد تا با مصرف آب کمتر، برداشت بیشتر محصول صورت گیرد و سطح درآمدی کشاورزان بهبود پیدا کند تا در ادامه چاه‌های غیرمجاز پر شود. در بخش تخصیص اعتبارات هم شاهد عملکرد ضعیف هستیم و اعتبارات به هیچ‌وجه کفاف ۱۵پروژه تعادل‌بخشی منابع آب‌های زیرزمینی را نمی‌دهد و این پروژه‌ها به‌صورت زنجیره‌ای وابسته به هم هستند و منابع اعتباری کافی باید برای تکمیل این فرایند تخصیص یابد.

در طرح تعادل‌بخشی منابع آب زیرزمینی چه اقدامی قرار است صورت گیرد که شاهد کاهش فرونشست زمین و متعادل شدن برداشت آب باشیم؟

این طرح، یک طرح جامع است و ضرورت دارد تا الگوی کشت کشاورزی ایران اصلاح شود و تغییر کند؛ به‌نحوی که هم اقتصاد کشاورزان دچار خدشه نشود و هم اینکه به سمت تولید محصولات کم‌آب طلب برویم. ما باید اقتصاد کشاورزی را به سمت اقتصاد کشاورزی صنعتی و تجاری سوق دهیم و خام‌فروشی و آب‌فروشی نکنیم و با کاهش مصرف آب، درآمد بیشتری کسب کنیم تا اضافه برداشت آب از آبخوان‌های کشور کاهش پیدا کند. شرط بقا و حیات اقتصاد بخش کشاورزی و امنیت غذایی کشور، پایداری زمین و صیانت از منابع آب زیرزمینی و تدبیر برای جلوگیری از فرونشست زمین است. برای همین راهی نداریم مگر اینکه برداشت آب از چاه‌های کشاورزی را از ۴۲ میلیارد مترمکعب به ۲۷ میلیارد مکعب در سال کاهش دهیم. در غیر این صورت محکوم به نابودی و خالی‌شدن سفره‌های آب زیرزمینی و مواجهه با فرونشست‌های بیشتر هستیم. در این شرایط نه دیگر آبی خواهیم داشت و نه امنیت غذایی.

آیا منابع و امکانات داخلی کفاف تغییر الگوی کشاورزی ایران را می‌دهد؟

باید ببینیم دنیا چه کار کرده است. برخی کشورها با برداشت و استفاده صحیح از آب به کشورهای برتر در صادرات محصولات کشاورزی تبدیل شده‌اند. ما نیاز به آموزش، منابع مالی و عزم جدی برای تغییر داریم. این تغییر شدنی است؛ به شرطی که یک مجموعه واحد تصمیم‌گیرنده باشد و سیاست‌ها و استراتژی متناقض را به اجرا نگذارند.

آیا اراده و تصویر مشترکی در بین دستگاه‌های متولی ازجمله وزارتخانه‌های نیرو و جهادکشاورزی و کشور درخصوص بحران پیش‌رو و راه برون‌رفت از آن وجود دارد؟

متأسفانه آنچه در عمل مشاهده می‌شود، چنین درک و تصویر مشترکی وجود ندارد و دستگاه‌های متولی و مسئول به‌صورت جزیره‌ای عمل می‌کنند و راه خودشان را می‌روند؛ حتی نمایندگان مجلس هم مطالبات منطقه‌ای خودشان را دنبال می‌کنند و برخی جلوی انسداد چاه‌های غیرمجاز را می‌گیرند و برخی از آنها بیشتر دنبال منافع و رأی‌شان هستند. در حوزه وزارت کشور وقتی فرمانداری اجازه انسداد چاه را نمی‌دهد، درواقع می‌خواهد میز و صندلی خودش را حفظ کند. وزارت نیرو هم سیاست خودش را دنبال می‌کند و وزارت جهادکشاورزی هم دنبال تولید محصولات کشاورزی است و کاری با وضعیت منابع آبی کشور ندارد.

آیا با خلأ قانونی برای برخورد با برداشت بی‌رویه آب مواجه هستیم؟

به اندازه کافی قانون داریم، ولی متأسفانه در حوزه اجرای قانون لنگ می‌زنیم. البته در گذشته قوانین بد هم داشته‌ایم؛ مثل قانونی که در سال ۸۴ درخصوص بخشودگی حق بهره‌برداری از چاه‌های کشاورزی اتفاق افتاد و آب را رایگان و بی‌ارزش کرد. ما قوانین خوب هم داریم، مهم این است که مجلس مجموعه قوانین و مقررات را باهم درنظر بگیرد تا در جهت آمایش سرزمین باشد. مشکل اصلی اینجاست که هیچ کاری متناسب با ظرفیت‌ها تعریف نکرده‌ایم و صنایع فولادی را در دل کویر ایجاد می‌کنیم و جمعیت هم در همین مناطق سکونت پیدا می‌کند که نتیجه آن افزایش نیاز به آب شرب و آب صنایع است و در نهایت سفره‌های آب زیرزمینی خالی می‌شود؛ درحالی‌که در دنیا همه صنایع بزرگ را به سواحل منتقل کرده‌اند و از ظرفیت‌های شیرین‌سازی آب دریا استفاده می‌کنند، اما در ایران می‌خواهیم هزار کیلومتر خط انتقال آب شیرین شده از دریا به استان‌ها و مناطق کویری و کم‌آب اجرا کنیم. با چه هزینه‌ای و کدام منابع مالی این کارها را می‌کنیم؟ راه درست انتقال صنایع بزرگ و آب‌بر به ساحل‌ها و کاهش فشار روی آبخوان‌ها و سفره‌های آب زیرزمینی است.

ایده‌ای مطرح شده مبنی بر این که سرمایه‌گذاری و برداشت آب با حفر چاه‌های عمیق دست‌کم برای تامین آب شرب در برخی استان‌ها صورت گیرد. ارزیابی شما چیست؟

از نظر کارشناسی مطالعات کافی و دقیقی صورت نگرفته است و بدون مطالعات نباید به سمت حفر چاه‌های ژرف برویم. باید دقیق و همه‌جانبه بررسی کنیم و ظرفیت‌ها و هزینه تمام‌شده محاسبه شود که وقتی می‌خواهیم از عمق ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ متری  آب شرب استخراج و  آن را شیرین‌سازی کنیم، هزینه آن چقدر خواهد بود و آیا مقرون به‌صرفه است یا نه.

مجلس به‌تازگی قانونی را در ارتباط با اقتصاد بخش کشاورزی در دست بررسی و تصویب قرار داده که برخی کارشناسان و مراکز تحقیقاتی نسبت به پیامدهای آن هشدار داده‌اند. از حیث منابع آبی این رویکرد چه پیامدهایی خواهد داشت؟

پیش از این در مسئولیت مدیر بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی خیلی تلاش کردیم؛ چراکه با این رویکرد به‌دنبال تجزیه زمین‌های کشاورزی می‌رویم که یک تهدید جدی علیه منابع آبی کشور خواهد بود. به جای تجزیه باید دنبال یکپارچه‌سازی باشیم. برآوردها نشان می‌دهد در یک استان مثل سمنان، برای یک چاه حدود ۳۰۰ استخر ایجاد کرده‌اند و تلفات تبخیر آب در استخرهای کشاورزی در همین استان حدود ۱۰۰ میلیون مترمکعب است؛ درحالی‌که ما میلیاردها تومان هزینه می‌کنیم تا یک سد بسازیم؛ آن‌هم برای جمع‌آوری یک میلیون مترمکعب‌ آب. این وضعیت تلفات آبی توجیه‌پذیر نیست و به جای برنامه‌ریزی بیشتر دنباله‌روی است و نشانه‌ای از سیاستگذاری دیده نمی‌شود و اجازه می‌دهیم هر کسی کار خودش را بکند.

اگر همین روند فعلی ادامه پیدا کند ۱۰ تا ۲۰ سال دیگر نسل آینده ایران با چه بحرانی مواجه خواهد شد؟

آن زمان نه دیگر آبی خواهیم داشت و نه محصولی برای خوردن؛ مگر این که با برنامه در جهت استفاده بهینه از منابع آب و خاک همه دستگاه‌ها همسو با هم حرکت کنند.

هم‌اکنون شهرهای زیادی در ایران با تنش آبی مواجه هستند. با ادامه روند کنونی فکر می‌کنید نزاع بر سر آب در آینده تشدید خواهد شد؟

یکی از پیامدهای کمبود آب، بروز تنش‌های اجتماعی است. شک نکنید هرجا که کمبود آب رخ دهد با حاشیه‌نشینی در کلانشهرها مواجه خواهیم شد؛ چون با خشک شدن چاه‌های کشاورزی، مهاجرت به شهرها و کلانشهرها تشدید می‌شود و در مناطقی هم که با کمبود آب مواجه شویم، قطعا منازعات بر سر آب بسیار شدیدتر خواهد شد که نتیجه آن آسیب‌های اجتماعی و امنیتی خواهد بود.

رتبه ایران از حیث فرونشست زمین در بین کشورهای جهان چگونه است و آیا ما وضعیت بدتری نسبت به کشورهای منطقه داریم؟

براساس آمارهای موجود از منظر کسری مخزن آب، ایران و مصر جزو کشورهای تراز اول هستند که با برداشت بی‌رویه آب دست و پنجه نرم می‌کنند و از نظر مصرف آب تجدیدپذیر رتبه اول را داریم. در مناطقی از جهان کشورها با پدیده فرونشست مواجه هستند؛ مثلا در کالیفرنیای آمریکا فرونشست رخ داده که قانونی را تصویب کردند که هدف آن احیای آبخوان‌هاست و به‌شدت دنبال اجرای آن هستند. حتی در یکی از مناطق ژاپن سیاستی را برای حل چالش فرونشست زمین در پیش گرفته‌ و سازمان مدیریت آب‌های زیرزمینی را تشکیل داده‌اند که باید از آنها الگو بگیریم. طرح تعادل‌بخشی ایران یک طرح جامع است و فقط بحث ایجاد یک اعتماد بین بهره‌برداران و دولت مطرح است که باید آن را جدی‌تر بگیریم و همه در این مسیر گام برداریم. هدف‌گذاری ما این است که برداشت آب در بخش کشاورزی را از ۴۲ میلیارد مترمکعب به ۲۷ میلیارد مکعب در ۲۰ سال آینده کاهش دهیم.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا