یادداشت

محمدعلی نجفی، شهردار تهران

مصلحت شهر و گفت‌وگوی عمومی

مصلحت شهر چیزی فراتر از تعلقات جناحی و گرایش‌های سیاسی است.

همه ما تقریباً برداشتی اولیه از نظرات مردم در مورد رضایت از عملکرد شهرداری
داریم. می‌دانیم که ساکنان شهر تهران، کم و بیش نسبت به تغییراتی که در این شهر
روی داده است، احساس دوگانه‌ای دارند، از یک سو با گسترش و پیشرفت فیزیکی و پروژه‌های
عمرانی موافقند و از رشد تاسیسات شهری دفاع می‌کنند و از سوی دیگر نسبت به از دست
رفتن کیفیت محیط و رابطه اجتماعی، ساخت و سازهای بیرون از قاعده و غلبه ساختمان و
راه و ماشین بر انسان و ترافیک و آلودگی هوایی و صوتی ناراضی‌اند. مردم هم‌چنین از
فساد و ناکارآمدی اداری به ستوه آمده‌اند و وقتی سر و کارشان با ادارات شهری می‌افتد
و با فساد مواجه می‌شوند، با احساس خشم و سرخوردگی اداره را ترک می‌کنند
.

من از آن زمان که عضو شورای شهر بودم، با جزییات بیشتری در جریان
مدیریت و سیاست‌های شهری قرار گرفتم ولی زمانی که بنا شد مسئولیت شهرداری بر عهده من
گذاشته شود، تصمیم گرفتم برای شناخت افکار عمومی بر اساس روش علمی عمل کنم. زیرا
معتقدم بدون تعامل با مردم و مشارکت با آنان اداره موثر یک شهر ممکن نیست. از این
رو، از گروهی از متخصصان نظرسنجی دعوت کردم که با روش‌های علمی به پرسش‌های ما
پاسخ دهند. در بدو مسئولیت جدید سه پرسش کلی برای من مطرح بود
:

۱ارزیابی
مردم از مدیریت و سیاست شهری در دوره قبل چیست؟

۲مردم
مشکلات شهر تهران را چه می‌دانند و برای کدام یک اهمیت بیشتری قائلند؟

۳از
مدیریت جدید شهرداری چه انتظاری دارند؟

تاکید داشتم حتما بر اساس نظرسنجی حرفه‌ای و علمی به این پرسش‌ها پاسخ
دهیم و برداشت‌های شخصی و گرایش‌های خود را در پاسخ به این سوالات کنار بگذاریم.
نظرسنجی انجام شده، نتایج ارزشمندی دارد که احتمالاً محققان در باره جزییات آن
گفتگو خواهند کرد و خواهند نوشت. من در اینجا به چند نکته اشاره می‌کنم تا چند
رویکرد و سیاست مهم را مورد تاکید قرار دهم و از این طریق درخواست کنم تا همه
افراد و گروه‌های اجتماعی به گفت و گوی عمومی در باره شهر بپیوندند
.

اولین نتیجه مهم این نظرسنجی این است که اکثریت مردم قضاوت سیاه و
سفید از مدیریت دوره قبل ندارند. اکثریت مردم از بهبود وضعیت حمل و نقل، زیباسازی
شهر، جمع‌آوری زباله و فضای سبز ارزیابی مثبت دارند. حدود ۸۰ درصد معتقدند که
وضعیت اتوبوس و مترو در دوره مدیریت قبلی شهرداری بهتر شده است. ۷۰ درصد عملکرد
شهرداری را در مورد زیباسازی شهر و فضای سبز مثبت می‌دانند. در مورد جمع‌آوری
زباله هم ۵۶ درصد معتقدند عملکرد مدیریت قبلی شهرداری را تایید کرده‌اند. البته
این نگرش نه تنها منصفانه است بلکه طبیعی نیز هست زیرا ۱۲ سال عهده‌دار بودن یک
مدیریت شهری در وفور منابع باید هم به بهبود بسیاری از شاخص‌های شهری منجر شود
.

در حالی که عملکرد شهرداری را در مواردی مثل افزایش ایمنی شهر، رسیدگی
به مناطق فقیرنشین، ساخت و ساز قاعده‌مند و پایداری در برابر زلزله و حوادث یا
مقابله با فساد اداری و مشکلات اجتماعی از قبیل کارتن‌خوابی، وضعیت ترافیک و
آلودگی هوا ضعیف ارزیابی کرده‌اند. اکثریت پاسخگویان معتقدند که در دوره پیش
مشکلات اجتماعی (۶۴ درصد)، فساد اداری (۵۶ درصد)، آلودگی هوا
(۷۳ درصد)، بی‌قاعدگی ساخت و ساز (۴۷ درصد) بدتر شده است.

مقایسه این دو یافته باوری را که در دستگاه‌های اداری وجود دارد، به پرسش
می‌گیرد. این تصور وجود دارد که مردم در قضاوت عملکرد دستگاه‌های اجرایی به وجوه
فیزیکی، کالبدی و ظاهری توجه دارند. متاسفانه این برداشت وجود دارد که اگر ظاهر
درست شود، یا به اصطلاح ویترین خوبی درست کنیم، قضاوت مردم مثبت می‌شود. کارهای
فیزیکی هم همیشه سریع‌تر از کارهای بنیادین پیش می‌رود. برای همین دستگاه‌های
اجرایی تمایل دارند که به ظاهر بپردازند و بر اموری تاکید کنند که در کوتاه مدت
جواب می‌دهد
.

اگر این تصور درست بود انتظار می‌رفت مردم وقتی می‌بینند حمل و نقل عمومی
بهتر شده است، نمره بالایی به مدیریت شهرداری بدهند. در حالی که آنان از ۲۰ نمره
به مدیریت شهرداری نمره ۱۳ داده‌اند. این نشان می‌دهد که مردم در قضاوت فقط به
امور دیدنی و ظاهری توجه نمی‌کنند. آنان انتظار دارند مدیریت شهری به فساد اداری
بپردازند و آن را کاهش دهد. به ساخت و سازها و معماری شهر سر و سامان بدهد و آن را
ضابطه‌مند کند. البته روشن است که کاهش فساد اراده و برنامه‌ جدی‌تری می‌خواهد، در
کوتاه مدت باید هزینه داد تا کم‌کم به نتیجه برسد و تصور مردم هم در کوتاه مدت
تغییر نمی‌کند
.

در همین جا باید به یافته‌ دیگری از این نظرسنجی اشاره کنم که نشان می‌دهد
مردم از دستگاه مدیریت شهری چه انتظاری دارد و چه سیاستی را طلب می‌کنند. بیش از
۹۰ درصد تهرانی‌ها آلودگی هوا و ترافیک، ۸۶ درصد فاصله طبقاتی بین مناطق فقیرنشین
و مرفه شهر و ۷۸ درصد بی‌اعتنایی و بی‌تفاوتی مردم نسبت به یکدیگر را از مهم‌ترین
مشکلات شهر تهران می‌دانند. این‌ها نشان می‌دهند که از دید مردم، شهر در کالبد آن
خلاصه و محدود نمی‌شود. شهر یک کیفیت است که در مرکز آن روابط انسانی برابر،
عادلانه و همیارانه قرار دارد. ساکنان تهرانی از این که شهرشان روز به روز طبقاتی‌تر
می‌شود، دلزده‌اند، آنان از این که مردم به هم بی‌تفاوت شده‌اند، ناخرسندند و
احساس می‌کنند که وجوه انسانی در شهرشان کم‌رنگ‌ و کم‌رنگ‌تر می‌شود. علاوه بر آن
فساد اداری از مواردی است که مردم را ناخشنود ساخته است. در این نظرسنجی بخش قابل
توجهی از مردم گفته‌اند که وقتی با شهرداری سر و کار داشته‌اند، از آنان درخواست
رشوه شده است
.

مردم مثل معلمی عمل می‌کنند که به تک‌تک درس‌ها نمره می‌دهد. معلم با خود
نمی‌گوید چون درس ادبیات دانش‌آموزی خوب است، پس باید نمره ریاضی او را بالا داد.
هر درس نمره خود را دارد. وقتی هم معدل می‌گیرد همه نمره‌ها را محاسبه می‌کند.
مردم هم به تک‌تک درس‌های شهرداری نمره داده‌اند. آنان در ارزیابی خود به بعضی درس‌ها
نمره بهتر و به بعضی هم نمره پایین‌تری داده‌اند. اگر همه نمره‌ها خوب بود، زندگی
در تهران باید راحت باشد در حالی که از دید آنان زندگی در شهر تهران چندان راحت
نیست. از نظر راحتی زندگی، معدل تهران ۱۲ از ۲۰ است. که این نمره تقریبا همان نمره‌ای
است که به مدیریت شهری داده‌اند
.

مقصود من از ارائه این نکات، طرح یک موضوع مهم‌تر است. کار این
نظرسنجی تازه آغاز شده است. یک نظرسنجی وقتی می‌تواند تاثیر بیشتری داشته باشد که نتایج
آن مورد بحث قرار گیرد. در وهله نخست می‌خواهم از رسانه‌ها درخواست کنم که نتایج
این نظرسنجی را منعکس کنند تا مردم بازتاب نظرات فردی و جمعی خود را ببینند. آنان
باید بدانند وقتی مورد پرسش قرار می‌گیرند، نظرات‌شان آنقدر اهمیت دارد که موضوع
گفت و گو قرار گیرد و در رسانه‌ها منعکس شود
. انعکاس
این نظرات احترام گذاشتن به نظرات مردم است و مردم وقتی احساس کنند دیدگاه‌هایشان
مورد توجه قرار می‌گیرند با رغبت بیشتری اظهار نظر می‌کنند و زمینه‌های مشارکت
آنان در امور مهیا می‌شود
.

دوم این که از متخصصان، مدیران و سیاست‌گذاران می‌خواهم نتایج و
جزییات این نظرسنجی را زمینه بحث و گفت و گو در باره مشکلات شهری قرار دهند. شهر
تهران با مشکلات بسیار مهم و جدی روبروست که بدون مشارکت همگان اعم از مردم یا
نخبگان و کارشناسان امور شهر، امکان بهبود آنها وجود ندارد. مشکلات شهری به گونه‌ای
است که سیاست‌های مواجهه با آن مثل جراحی است، آثار و عوارض جدی دارد. و هر چه در
انجام این اقدام تاخیر شود عوارض آن بیشتر خواهد بود. این سیاست‌ها باید از درون
یک گفت و گوی عمومی و با میل جمعی سر برآورد. از این رو، گفت و گوی عمومی در مورد شهر
یک ضرورت حیاتی است و نتایج این نظرسنجی می‌تواند زمینه این گفت و گو قرار گیرد
.

سوم باید بر نقش مهم رسانه‌ها تاکید کنم. رسانه‌ها باید امکان این گفت
و گو را فراهم کنند. باید شهر را در کانون دغدغه‌های خود قرار دهیم و مساله شهری
را از مسائل جناحی و تعلقات گروهی جدا کنیم. در نشست خبری با رسانه‌ها تعبیر
«مصلحت شهر» را به کار بردم. «مصلحت شهر
» چیزی
فراتر از تعلقات جناحی و گرایش‌های سیاسی است. مصلحت شهر فقط به امروز محدود نمی‌شود
بلکه به آینده نیز معطوف است. شهر را باید به محل زندگی با کیفیت تبدیل کرد و
قابلیت زندگی در شهر را افزایش داد. این کار بدون مشارکت همگان میسر نیست. شهر را
مدیران نمی‌سازند، شهر را مردم و ساکنانش می‌سازند. از این رو، شرط نخستین ساخت
شهر مشارکت مردم است و نظرسنجی می‌تواند اولین گام برای مشارکت دادن مردم از طریق
انعکاس نظرات آنان باشد
. بنده نیز
به عنوان شهردار تهران در اجرای این هدف آمادگی کامل خود را برای همراهی با همه
شهروندان عزیز و کارشناسان شهری اعلام می‌کنم

.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا