یادداشت

ساناز افتخارزاده؛ کارشناس ارشد معماری و دبیر شورایاری ایوانک

پروژه‌هایی در خدمت شهر یا شهر در خدمت پروژه‌هایش؟

مشاوران طرح تفصیلی تهران، ساختار پهنه‌بندی شهر تهران را به عنوان سند اصلی هدایت و کنترل تحولات کالبدی و نظارت برساخت‌وساز در عرصه‌های شهری تهران به منظور جلوگیری از تداخل غیرضروری و نامناسب کاربری‌ها و ارتقای کیفیت و کارایی محیط شهری معرفی کردند.

مشاورانی که طرح تفصیلی تهران را به منظور ساماندهی و پاسخ‌گویی
متناسب به کاربری‌ها و نیازهای شهری تعریف کردند، ساختار پهنه‌بندی شهر تهران را
به عنوان سند اصلی هدایت و کنترل تحولات کالبدی و نظارت برساخت‌وساز در عرصه‌های
شهری تهران به منظور جلوگیری از تداخل غیرضروری و نامناسب کاربری‌ها و ارتقای
کیفیت و کارایی محیط شهری معرفی کردند تا بر مبنای اصول و نقشه‌های تفصیلی و ملاک
عمل شهر هرگونه تقاضای ساخت‌وساز، با تراکم‌های ساختمانی مجاز، چگونگی ساخت‌وساز و
ضوابط دسترسی و تعیین کاربری‌های مجاز و قابل استقرار، براساس و منطبق با این طرح و
اسناد آن و با اولویت نیاز محلی، تهیه و تدقیق شود
.

ساناز افتخارزاده.کارشناس ارشد معماری و دبیر شورایاری ایوانک در همین
رابطه در شرق نوشت: به دنبال این هدف، تعریف پهنه
S (خدمات نه
تجاری) و زمین‌های ذخیره توسعه و نوسازی شهری بدین منظور تعریف شد که میزان خدمات
مورد نیاز اعم از تجاری، اداری، آموزشی، درمانی، تفریحی، رفاهی، فرهنگی و…
براساس سرانه‌ها و سطوح پیشنهادی و مصوب طرح تفصیلی سنجیده و براین‌اساس، اعطای
کاربری اولویت‌بندی شود
.

پس از آن براساس زیر پهنه و موقعیت استقرار و هم‌جواری‌ها، نوع خدمات
تدقیق شود و مجوزی معقول و کارآمد از سوی شهرداری‌ها به مالکان زمین ارائه شود تا
به‌این‌ترتیب با تراکم کاربری مازاد بر نیاز یا عدم تأمین برخی کاربری‌ها صرف
انتفاع مواجه نشویم
.

اما در عمل آنچه رخ داد آن بود که بانک‌ها، بنیادها، نهادها و اشخاص
بر هر کجا که مایل بودند دست گذاشتند و به‌راحتی گویا که انگار هرگز طرح تفصیلی در
کار نبوده است، اقدام به ساخت ابنیه‌ای مطابق میل شخصی خود کردند که نه‌فقط هیچ
توجهی به نیازهای مردم ندارد، بلکه بدون هیچ بهره‌ای آلودگی و ترافیک و زحمت را بر
ایشان تحمیل می‌کند
.

از آنجا که ارزش ملک تجاری از همه انواع آن بیشتر است صرف افزایش قدرت
و سرمایه خود وارد معامله با شهرداری به پشتوانه کمیسیون ماده ۵ شدند
.

شهرداری
نیز به منظور تأمین بودجه کاملا بدون درنظرگرفتن نیازهای مردم و مطالعات کشش بازار
و ظرفیت اقتصادی شهر و مصالح سیاسی و اجتماعی پایتخت، برای هر متقاضی با دریافت
وجه، مجوز صرف تجاری صادر کرد و حتی در بسیاری از پروژه‌های مال‌سازی مشارکت کرد و
نه‌فقط به ترافیک این پروژه‌های سفرساز نیندیشید که با اخذ وجه بر عدم تأمین پارکینگ
کافی در بسیاری از این پروژه‌ها نیز چشم پوشید. درنتیجه در سراسر شهر پهنه‌های
وسیع
S و حتی زمین‌های ذخیره به مال‌ها و تجاری‌های
غیرضروری اختصاص یافت که قشر ضعیف از آن هیچ بهره‌ای نمی‌برد
.

این مال‌ها کسب و پیشه و اقتصادهای خرد محلی را نابود کردند، موجب
جابه‌جایی‌های عظیم در سطح شهر شدند و ترافیک و آلودگی پیش‌بینی‌نشده‌ای را به
محلاتی که در آن مستقر شدند کشاندند، موجب ایجاد نیاز کاذب خرید غیرضروری و اشاعه
ضدفرهنگ مصرف‌گرایی شدند، تولیدات داخلی را به ورطه نابودی کشاندند، به دلیل حجم
زیاد خاک‌برداری و زیرزمین‌های متعدد و نیلینگ جریان آب‌های زیرزمینی و قنات‌ها را
مسدود و منحرف کردند و باعث فرسایش خاک و نشست زمین شدند و از آنجا که در ذیل خود سایر
خدمات پیش‌بینی‌شده را تأمین نکردند، موجب گسترش و نفوذ فعالیت‌های نامتجانس
اداری، فرهنگی، ورزشی و… به بافت مسکونی و تغییر عملکرد این بافت برخلاف هدف طرح
تفصیلی شدند و درکل زمینه تغییر بافت محلی، آسیب‌دیدگی ساختار عملکردی و حتی زیستی
شهر را فراهم آوردند
.

در ادامه چند نمونه موردی واقع در شهرک قدس منطقه دو بررسی می‌شود:

شهرک قدس تقریبا تنها ناحیه باقی‌مانده از تهران بزرگ است که در آن می‌توان
وضعیت نسبی انسانی و استانداردی از سرانه فضای سبز، خدمات و تجاری و فضاهای مسکونی
با طراحی متعادل و جمعیت استاندارد یافت که در طرح تفصیلی تهران به عنوان بافت
ارزشمند معاصر تعریف شده است و البته کتابچه ضوابط و قوانین خاص خود را دارد.
هرچند ضوابط جدید طرح تفصیلی در قوانین این شهرک مداخلاتی ایجاد کرد اما از آنجا
که مشاور مربوطه در ارائه طرح حداکثر تلاش را برای تبعیت از قوانین موجود کرد،
رعایت ضوابط طرح تفصیلی نیز می‌توانست یکپارچگی شهرک و نیازهای شهروندان را برآورده
کند اما زیاده‌خواهان همچنان این قوانین را نیز زیر پا نهادند
.

شهرک قدس در پهنه R٢٣١ (پهنه
مسکونی ارزشمند معاصر) واقع شده است که طبق ضوابط آن بناهای تجاری برای زمین‌های
تا دو هزار مترمربع با تراکم ١۶٠ درصد و سطح اشغال ۶٠ درصد و اراضی بیش از دو هزار
مترمربع با تراکم ٢۴٠ درصد با سطح اشغال ۶٠ درصد مجاز به ساخت‌وساز هستند. طبق
ضوابط طرح تفصیلی که مهندس مشاور مربوطه براساس ضوابط شهرک تنظیم کرده است، پهنه‌های
S با تعریف مشخص اداری / تجاری / خدماتی شهرک در قالب S٢١۴ (پهنه S با غلبه فضای سبز و باز، عملکرد در مقیاس ناحیه‌ای و محله‌ای با
حداکثر تراکم ٢۵٠ درصد و حداکثر طبقات شش‌طبقه، ۵٠ درصد سطح اشغال در همکف و ۴٠
درصد در طبقات بالا) و
S١٢۴ (عملکرد
در مقیاس ناحیه‌ای و محله‌ای با حداکثر تراکم ٢٣٠ درصد و حداکثر طبقات چهار طبقه،
٨٠ درصد سطح اشغال در همکف و ۵٠ درصد در طبقات بالا) تعریف شده‌اند. اما در عمل
شاهد هستیم نه‌فقط همه زمین‌های تعریف‌شده در پهنه
S صد درصد
به زیرساخت می‌روند و در طبقات بسیار بیشتر در روی زمین و طبقات بسیار زیاد در زیر
زمین اجرا می‌شوند که بسیار راحت حتی فضاهای آموزشی تثبیت‌شده و فضاهای سبز مورد
نیاز عمومی، سنددار و با تراکم‌های بالا و طبقات بیش از شش طبقه بارگذاری می‌شوند
.

جای این پرسش است چرا ضوابط طرح تفصیلی با این همه هزینه برای مطالعه
به‌راحتی از سوی کمیسیون ماده پنج نقض می‌شود و بدون کمترین التفاتی به نیازهای
مردم محله و ظرفیت اقتصادی منطقه مجوز ساخت برج‌های عظیم (نظیر برج‌های عرش) نزدیک
هم در کنار خیابان‌های باریک در مقیاس فرامحلی و فرامنطقه‌ای داده می‌شود که هیچ‌کدام
از نیازهای اداری و خدماتی را نیز مرتفع نمی‌کنند. نتیجه آشکار این مصوبه‌های آسیب‌زا
آن شده است که نه‌فقط خط آسمان و سیمای شهری و ترافیک و آسایش مردم محله به‌کلی به‌هم‌ریخته
است که به دلیل رفع‌نکردن نیازهای مردم ساکن و مراجعان، سایر موارد اداری و خدماتی
به داخل بافت مسکونی نفوذ و گسترش یافته است به‌طوری‌که اکنون بسیاری از خانه‌های
خیابان فلامک شمالی و خیابان سیف به‌طور غیررسمی به مراکز اداری اختصاص یافته و
بسیاری از ویلاها و خانه‌ها به طور غیرقانونی به دنبال اخذ مجوز تغییر کاربری
هستند
.

از نمونه‌های چنین اقداماتی می‌توان از ساختمان اداری – تجاری مجاب در
ایوانک غربی یاد کرد. (تصویر یک) احداث این بنا در فضایی که سابق بر این، یک فضای
سبز عمومی بود شکایات و اعتراضات طولانی‌مدت مردم محلی را برانگیخت که بی‌پاسخ
ماند. طبق طرح تفصیلی و پروانه، این ساختمان در پهنه مسکونی
R٢٣١
واقع شده است یعنی بیش از چهار طبقه در ۶٠ درصد زمین حق ساخت ندارد.
اما این بنا قرار است در ١۵ طبقه در صد درصد زمین و بدون هیچ فضای سبزی در قالب
اداری – تجاری خصوصی ساخته شود
.

یعنی با
وجود تحمیل ترافیک و آلودگی سنگین بر محله، کمترین خدماتی به محله ارائه نمی‌دهد و
نور و دید و فضای سبز مجتمع‌های مسکونی جنوب خود را چنان از بین می‌برد که به طور
کلی بافت محلی را برهم می‌زند. کمیسیون ماده پنج با رجوع به کدام خرد، وجدان و
قانونی بدون تأمین نیازهای ضروری محلی فقط در راستای تأمین منافع یک مجموعه خاص، چنین
مصوبه‌هایی برای تجاری در پهنه مسکونی صادر می‌کند؟

در جای دیگر نزدیک به میدان اصلی شهرک قدس مجتمع بزرگ آموزشی فجر دانش
در جنب مسجد جامع شهرک در انتظار تخریب و جایگزینی با مجتمع تجاری است. (تصویر دو)
چنانچه دیده می‌شود در نقشه‌های تهیه‌شده طرح تفصیلی از سوی مشاور این مجتمع به
طور آموزشی تثبیت‌شده مشخص شده است. (تصویر سه) مالک چگونه و از چه مسیری موفق به
اخذ مجوز تخریب آموزشگاه و تغییر کاربری آن به مال در جایی شده است که ازدحام مال‌های
زیان‌ده تنگاتنگ یکدیگر شکایت مردم محله را برانگیخته و توقف مداوم خودروها آسایش
را از ساکنان سلب کرده است؟

در همین نقطه در زمینی که با هاشور ذخیره توسعه و نوسازی مشخص شده
تجاری دیگری با نام مرکز خرید مهستان احداث شده است. (تصویر سه) آیا برای چنین
زمینی که طبق مطالعات مشاور از تنها ذخایر متعلق به نسل آینده و تأمین نیازهای
خدماتی هستند، طرح امکان‌سنجی و پیوست‌های ترافیکی، زیست‌محیطی و اجتماعی برای
تعریف کاربری تجاری ارائه شده است؟ چگونه طرحی ممکن است کمیسیون ماده پنج را راضی
کرده باشد در محدوده‌ای که با کمبود فضای ورزشی و فرهنگی و تفریحی مواجه است،
مصوبه ایجاد یک مرکز خرید دیگر تنگاتنگ برج‌های تجاری متعددی را که همین‌جا در دست
احداث هستند، صادر کند؟ به‌زودی ایستگاه مترو در این میدان افتتاح خواهد شد و
جمعیت مراجعه‌کننده به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت
.

آیا در چشم مدیران شهری و مسئولان مردم تنها کیسه‌های پول سرگردانی
هستند که به هر کجا روی می‌آورند باید فورا تمهیدی برای خالی‌کردن آنها اندیشید؟

مرکز
فرهنگی و استراحت و ورزش و هنر نمی‌خواهند؟ کودکان ما تفریح و بازی و مراودات
اجتماعی لازم ندارند؟ هر کجا که اجتماعی از مردم به ضرورت و اجبار شکل گیرد باید
فقط تجاری ساخت بدون کمترین اندیشه‌ای برای حل معضل ترافیک پیش‌ِرو و تأمین
پارکینگ کافی؟ چگونه است همیشه ثروت روبه‌رشد سرمایه‌داری که مال‌سازی می‌کند، بر
علم متخصصی که پهنه‌های ذخیره توسعه و نوسازی را برای نیازهای مردم می‌خواهد، ارجح
است؟

و اکنون روشن می‌شود چرا شهردار تهران در رونمایی از طرح تفصیلی چنان
جمله‌ای بر زبان آورد و چرا با وجود انتظاری که از طرح تفصیلی برای ساماندهی شهر و
تأمین خدمات مناسب به شهروندان می‌رفت، با وجود صدها پروژه به نام توسعه، خود این
طرح و هاشورهای آن متاعی برای فروش شدند و این شهر با سرعتی بی‌مهار به سوی نابودی
پیش می‌رود. امروز متوجه می‌شویم هیچ‌جای تعجب نداشت که در همان مراسم رونمایی از
طرح تفصیلی به جای مشاوران تهیه طرح، از شهردار منطقه ٢٢ تقدیر شد که موفق شده بود
با بیشترین فروش زمین و تراکم و تغییر کاربری، بیشترین مبالغ را برای شهرداری تهران
تأمین کند
.

شهروندان بدانند اگر از کمبود خدمات رفاهی و درمانی و تفریحی رنج می‌برند،
اگر فرزندان ما هیچ شهر بازی و فضای رایگان برای تفریح ندارند، اگر با‌ هزار منت
شهرداری با حذف بخشی از فضای سبز ناچیز محله چند وسیله غیراستاندارد و مضر آهنی
برای ورزش می‌سازد یا سوله‌ای اولیه و بی‌امکانات را به ورزش یا فضای فرهنگی یا
فعالیت‌های اجتماعی اختصاص می‌دهد، یا هیچ مرکز خدماتی برای سالمندان و معلولان و مادران
وجود ندارد، برای آن است که آن زمین‌هایی که باید به این فعالیت‌ها اختصاص می‌یافت
و به صورت کم‌هزینه و آبرومند در اختیارشان قرار می‌گرفت، همه صرف تجارت و افزایش
سرمایه بانک‌ها و اشخاصی شده است که در آرزوی احیای سنت ملوک‌الطوایفی هستند
!

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا